فروش پایان نامه و تحقیق

فروش پایان نامه و تحقیق

فروش پایان نامه و تحقیق

فروش پایان نامه و تحقیق

۱۹ مطلب در مهر ۱۳۹۸ ثبت شده است

اثر بخشی آموزش شناخت اجتماعی بر تنظیم هیجان و پذیرش اجتماعی کودکان با اختلال نقص توجه بیش فعالی

مقطع : کارشناسی ارشد علوم تربیتی و روانشناسی

تعداد صفحات: 91

بخشی از متن:

اختلال نقص توجه بیش فعالی یکی از رایج ترین اختلالات شناخته شده ی عصب روانشناختی دوران کودکی است که می تواند در بزرگسالی نیز ادامه یابد (بل، لانگ، گراوان و همکاران، ۲۰۱۱). کودکان بیش فعال از نظر ظاهری سالم به نظر رسیده و هیچ نشانه ظاهری که نشان دهنده ی آسیبی در دستگاه عصبی مرکزی یا مغز آنها باشد وجود ندارد (بارکلی، ۲۰۰۵). در حال حاضر بر این نکته اتفاق نظر وجود دارد علت بیش فعالی مربوط به تعامل پیچیده سیستم های عصبی تشریحی و عصبی شیمیایی است (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۷). چنین تصور می شود که ژن های بسیاری هر یک با تأثیری اندک باعث ایجاد این اختلال در شرایط محیطی نامطلوب می گردند
نیمی از کودکان بیش فعال در ارتباطات اجتماعی شان با مشکلات جدی مواجه هستند. بیش از شصت درصد از آنها رفتارهای خصمانه شان منجر به رنجش و سو تفاهم در نزدیکانشان می شود که تنبیه این کودکان را به دنبال دارد (بارکلی، ۲۰۰۵). کودکان بیش فعال در مدرسه با مسائل بسیاری از قبیل متوجه نشدن حرف های معلم و گوش ندادن به درس و مسائل انضباطی مواجه هستند که این مسئله می تواند به آینده تحصیلی آنها و نقش آنها در اجتماع آسیب برساند (اورگان ، ۲۰۰۵). تمایل به مورد تایید قرار گرفتن یک نیاز و اصل مشترک بین تمام انسان هاست و همه ی انسان ها ذاتا به آن تمایل دارند همه ی انسان ها تایید و پذیرفته شدن توسط دیگران را دوست دارند و در جهت کسب آن تلاش می کنند. اکتساب مهارت های اجتماعی و شناخت اجتماعی محور اصلی رشد اجتماعی، شکل گیری روابط اجتماعی، کیفیت تعامل های اجتماعی، سازگاری اجتماعی و پذیرش اجتماعی و حتی سلامت روان کودکان به شمار می رود (تئودورو، کاپلر و رودریگز، ۲۰۰۵). اغلب کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی از مشکلات بین شخصی و اجتماعی که ناشی از نقصان در شناخت اجتماعی است رنج می برند (یوکرمن، کرامر، عبدالحمید و همکاران" ،۲۰۱۰). همچنین محققان معتقد هستند که بسیاری از کودکان مبتلا به نقص توجه بیش فعالی، در زمینه تنظیم هیجانات دچار آسیب هستند (یوکرمن کرامر، عبدالحمید و همکاران ،۲۰۱۰). تنظیم هیجان نیز از جمله متغیر های مهم است که با سلامت روان در ارتباط می باشد. تنظیم هیجان به توانایی فهم هیجانات، تعدیل تجربه هیجانی و ابراز هیجانات اشاره دارد. تنظیم هیجان شامل همه ی راهبردهای آگاهانه و غیر آگاهانه می شود که برای افزایش، حفظ و کاهش مؤلفههای هیجانی، رفتاری و شناختی یک پاسخ هیجانی به کار برده می شود (فلدمن، ۲۰۰۱). اگر اختلال نقص توجه بیش فعالی درمان نشود ممکن است به اختلال هایی از قبیل رفتارهای مقابله ای متضاد و اختلال سلوک تبدیل شود و آمادگی کودک برای پذیرش آسیب های روانی و اجتماعی در بزرگسالی افزایش خواهد یافت و بر رشد کودک تأثیر زیادی داشته و با بسیاری از مشکلات از قبیل عدم پذیرش اجتماعی، مشکلات خواب، مشکلات هیجانی، ارتباطی، رفتاری و تحصیلی در ارتباط است. بنابراین با توجه به این موضوع ضرورت استفاده از برنامه های مداخله ای در جهت رفع و یا بهبود مشکلات این کودکان مشخص می شود. در این رابطه آموزش شناخت اجتماعی سهم بسزایی دارد.

شرح و بیان مسئله

اختلال نقص توجه بیش فعالی اختلالی عصبی رشدی است که با مجموعه ای فراگیر از رفتارهای بی توجهی و بیش فعالی مشخص شده است. این اختلال عموما در دوران کودکی شروع شده و ممکن است تا بزرگسالی تداوم یابد (پنجمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ، انجمن روانپزشکی آمریکا،۱۳۹۳). از ویژگی های بارز این اختلال می توان به مواردی هم چون مشکل در تمرکز و توجه، حواس پرتی، ضعف در کنترل تکانه و ضعف در برنامه ریزی اشاره کرد (بارکلی ،۲۰۰۶). این کودکان به شکل پایداری سطوح بالایی از بی توجهی، تکانشگری و بیش فعالی را بروز می دهند که متناسب با مراحل تحولی آنها نمی باشد و آنها را در معرض خطرات جدی نظیر مشکلات هیجانی، شکست تحصیلی، ناتوانی های یادگیری، مشکل در تعاملات اجتماعی و اختلالات رفتاری قرار میدهد (بروک و بواز ،۲۰۰۵). میزان شیوع اختلال نقص توجه بیش فعالی در اکثر فرهنگ ها و جوامع حدود ۵ درصد در کودکان اعلام شده است (پنجمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، انجمن روانپزشکی آمریکا، ۱۳۹۳). بیش فعالی در پسران (۱۳ ۲ ) بیشتر از دختران (۵  ۶.) گزارش شده و نسبت پسران به دختران دو به یک می باشد (ویسر، دانیلسون، بیتسکو و همکاران ،۲۰۱۴). پژوهشگران عوامل مختلفی چون آسیب مغزی، نقایص ژنتیکی، انتقال دهنده های عصبی، عوامل مربوط به تغذیه، مسایل روان شناختی و اجتماعی را در بروز اختلال نقص توجه بیش فعالی دخیل می دانند (مول" ،۲۰۰۱).  انواع نارسایی های شناختی، اجتماعی و هیجانی همراه با این اختلال گزارش شده است (پلیسکا ،۲۰۰۹؛ بیدرمن، مونتاکس، میک و همکاران، ۲۰۰۶). از جمله این نارساییها مشکلات اجتماعی و ارتباطی و هیجانی این کودکان می باشد. این رفتار ها شامل رفتار های غیر کلامی نظیر خیره شدن، حالت و ژست بدنی، فقدان همکاری، شکست در ایجاد رابطه مناسب با همسالان، فقدان تقابل اجتماعی، زبان تکراری و کلیشه ای وهیجانات نامناسب می باشد (پارک، اکسلاین، اسمیت و همکاران۲۰۱۰). اغلب کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی از مشکلات بین شخصی و اجتماعی که ناشی از نقصان در شناخت اجتماعی است رنج می برند (یوکرمن، گرامر، عبدالحمید و همکاران ،۲۰۱۰). دست یابی به توانایی تعامل با افراد دیگر برای رشد و تکامل کودک ضروری است. کودکانی که دچار نقص در شناخت اجتماعی هستند اغلب در مبادلات اجتماعی دچار اشتباه می شوند. اگر چنین نقصی در کودک وجود داشته باشد از ایجاد مهارت های ارتباطی، اجتماعی و شغلی ممانعت می کند (یوکرمن، گرامر، عبدالحمید و همکاران ،۲۰۱۰) بنابراین نقصان شناخت اجتماعی ممکن است موجب چرخه معیوب گردد که در آن کودک مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی به احتمال کمتری تعاملات اجتماعی سازنده را تجربه می کند تا در آن بینش بیشتری نسبت به احساسات دیگران ایجاد نماید(یویل و ولیون ،۲۰۰۷). محققان معتقد هستند که بسیاری از کودکان مبتلا به نقص توجه بیش فعالی، در زمینه تنظیم هیجانات و پذیرش اجتماعی دچار آسیب هستند(یوکرمن، کرامر، عبدالحمید و همکاران ،۲۰۱۰). تنظیم هیجان نیز از جمله متغیر های مهم است که با سلامت روان در ارتباط می باشد. تنظیم هیجان به توانایی فهم هیجانات، تعدیل تجربه هیجانی و ابراز هیجانات اشاره دارد. تنظیم هیجان شامل همه ی راهبردهای آگاهانه و غیر آگاهانه می شود که برای افزایش، حفظ و کاهش مؤلفه های هیجانی، رفتاری و شناختی یک پاسخ هیجانی به کار برده می شود (فلدمن، ۲۰۰۱). در طول سالیان متمادی اثر بخشی درمان های گوناگونی بر روی افراد مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی مورد بررسی قرار گرفته است این تحقیقات معمولا به ارزیابی روش هایی هم چون رفتار درمانی، درمان های شناختی رفتاری و داروهای محرک پرداخته اند؛ همچنین روش های درمانی دیگری از قبیل بازی درمانی، آموزش رفتاری مادران، آموزش راهبردهای خودنظارتی، آموزش کنترل تکانه، آموزش آرمیدگی و داروهای غیر محرک نیز مورد توجه بوده اند (اساو ،۲۰۰۶). یکی از جدید ترین روش های درمانی که تاکنون در مورد مودکان نقص توجه بیش فعالی مورد پژوهش قرار نگرفته است روش آموزش شناخت اجتماعی است. شناخت اجتماعی به چگونگی درک کودکان از دیدگاه، احساس، اندیشه ها، نیت ها و انگیزش های خود و دیگران و این که درباره روابط اجتماعی چطور فکر می کنند، اشاره دارد. فرایند های شناخت اجتماعی، فرد را در پیش بینی رفتار دیگران، کنترل خود و در نتیجه تنظیم تعامل اجتماعی توانا می سازد. بیشتر رفتار های روز مره مستلزم تعامل با دیگران و فکر کردن می باشد به این معنا که فرد باید نوعی ارزیابی شناختی از موقعیت های اجتماعی داشته باشد (محسنی، ۱۳۸۳). شناخت اجتماعی به چگونگی مفهوم سازی کودک از دیگران و چگونگی درک افکار، احساس ها، قصد ها و دیدگاههای دیگران اشاره دارد (مشهدی، ۱۳۸۲). فرایند های شناخت اجتماعی فرد را در پیش بینی رفتار دیگران، کنترل خود و در تنظیم تعامل اجتماعی توانا می سازد (اسلومسکی و دان ،۱۹۹۶). محورها ومؤلفه های اساسی شناخت اجتماعی عبارتنداز: توانایی های زبانی، زبان به سه بخش نحو، کاربرد شناسی، ومعناشناسی تقسیم می شود. در این میان کاربرد شناسی به معنای استفاده مناسب از زبان است. به عبارت دیگر کاربرد شناسی به استفاده از زبان به عنوان وسیله ای برای ارتباط و همچنین به رفتار غیر کلامی اشاره دارد (هالاهان و کافمن، ۲۰۰۳ ترجمه علیزاده و همکاران، ۱۳۸۸). به همین دلیل احتمالا افرادی که فهم کاربرد شناسی زبان را ندارند کمتر از زبان استفاده خواهند کرد (داهرتی، ۲۰۰۰ ترجمه خانجانی، ۱۳۹۰). جنکینزو استینگتون (۱۹۹۶)، نیز در پژوهشی به وجود رابطه بین توانایی عمومی زبان و شناخت اجتماعی دست یافته و زبان را پیش بین مناسبی برای توانایی درک افکار و باورهای دیگران می دانند. درک رفتار غیر کلامی ، رفتار غیر کلامی نیز بخشی از کاربردشناسی زبان است. در پژوهش بنی اسدی و باقری (۱۳۹۰) نشان داده شده که ۶۵ درصد از اطلاعات در جریان تعامل چهره به چهره و از طریق غیر کلامی صورت می گیرند. از نگاه آنها رفتار غیر کلامی، به فرد کمک می کند تا در دریافت، ارسال، خواندن و تفسیر پیام های غیر کلامی که نقش مهمی در ایجاد ارتباط برقراری تفاهم، درک متقابل و سازگاری اجتماعی دارد توانمند شود. به عبارت دیگر آگاهی فرد از علائم ارتباط غیر کلامی، باعث عملکرد بهتر اجتماعی و روابط اجتماعی موفقیت آمیز با دیگران و پذیرش اجتماعی می شود. توانایی آغاز کردن ارتباط، توانایی کاربرد مهارت های زبانی به منظور ایجاد ارتباطات اجتماعی، در خواست کمک و یا اطلاعات از دیگران و پیوستن به گروه همسالان است. در حالی که این توانایی برای موفقیت دانش آموزان در تعاملات اجتماعی ضروری است (کرانتزو مک کانهان ،۱۹۹۳). توانایی دیدگاه گیری، از نظر محسنی (۱۳۸۳) تعامل اجتماعی مناسب با دیگران، تنها مستلزم درک این موضوع که دیگران دیدگاه بصری یا زاویه ی دیدی متفاوت از اشیا و حوادث دارند نیست بلکه درک این مطلب که شناخت و دانش دیگران نسبت به اشیا و دنیا ویا به طور کلی محتوای ذهنی آنان نسبت به دنیا می تواند متفاوت از محتوای ذهنی خودشان باشد نیز ضروری است از نگاه فلاول و میلر (۱۹۹۸) در بحث شناخت اجتماعی توانایی دیدگاه گیری، مهم ترین سازه روانشناختی است. بیان چهره ای، جلوه های چهره که با هر هیجان معین همراه است به وضوح، دیگران را از حالت هیجانی شخص آگاه می کند. توانایی تعبیر و تفسیر هیجان ها در جلوه های چهره ای برای کار کرد اجتماعی در طول زندگی حیاتی است (امیری، سعدی و مولوی، ۱۳۹۱). توانایی پردازش اطلاعات اجتماعی، نه تنها به منظور دیدگاه گیری، بلکه برای تبیین پیشرفت در توانایی های کلی اجتماعی لازم و ضروری است. در این باره داج (۱۹۸۶ به نقل از محسنی، ۱۳۸۵) لیاقت اجتماعی و تعامل موفقیت آمیز با دیگران را مستلزم پردازش دقیق اطلاع اجتماعی می داند. از آنجایی که کودکان دارای اختلال نقص توجه بیش فعالی اغلب مشکلاتی در زمینه اجتماعی ، درک ارتباطات غیر کلامی، بیان چهره ای و زبان بدن دارند و پردازش ودرک علائمی مانند چشمک زدن، لبخند زدن و یا حالات پیشانی و ابرو برایشان آسان نیست (یوکرمن وهمکاران، ۲۰۱۰)، لذا مداخله و آموزش در این زمینه لازم و ضروری می نماید. همچنین این کودکان در نشانه های اجتماعی و تنظیم هیجان در موقعیت های مختلف اجتماعی به طور مؤثر عمل نمی کنند آنها به آسانی توسط همسالان و والدین و مربیان خود طرد می شوند. در زمینه پذیرش اجتماعی آنها مقبولیتی در بین همسالان ندارند. به طوری که ۸۲-۵۲ درصد از این کودکان با مشکلات اجتماعی دست و پنجه نرم می کنند (پولاک، میکامی، فیفنر و همکاران ،۲۰۰۹) لذا وجود یک درمان مؤثر برای بهبود ارتباطات اجتماعی و تنظیم هیجان و پذیرش اجتماعی لازم و ضروری می نماید. فاس (۱۹۹۱) بیش تر بر بهبود شناخت اجتماعی تأکید و آن را شامل آموزش مختصر وروشن، تمرین در یک محیط کنترل شده، تشویق و بازخورد معرفی می نماید. آموزش شناخت اجتماعی باید به صورت مستقیم و شامل مداخله ی تصویری (بینایی و بازی نقش انجام شود. با توجه به مطالب فوق پیش بینی می شود آموزش شناخت اجتماعی که اثر بخشی آن در مورد کودکان اوتیسم با عملکرد بالا، افراد اسکیزوفرنی و عقب مانده تأیید شده است بتواند به عنوان درمانی مناسب برای کمک به کودکان مبتلا به نقص توجه بیش فعالی به کار برده شود. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش شناخت اجتماعی بر تنظیم هیجان و پذیرش اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی تعریف شد.

اهمیت و ارزش تحقیق

اختلال نقص توجه بیش فعالی از شایع ترین اختلالات عصبی رشدی دوران کودکی است و نسبت بزرگی از جمعیت جهان را تحت تأثیر قرار می دهد (فارون ، ۲۰۰۳). کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی پایین ترین سطح کنش وری اجتماعی را نشان می دهند و مشکلات بیشتری را در دوست یابی و حفظ آنها دارند. به طور کلی کودکان مبتلا به این اختلال مشکلات اجتماعی زیادی را در موقعیت های مختلف تجربه می کنند (بهبودی، ۱۳۸۷). مهارتهای اجتماعی کودکان با این اختلال به طور معناداری از کودکان بدون اختلال پایین تر است (کوثری و علیزاده، ۱۳۸۹). با وجود تحقیقات بسیاری در حوزهی سبب شناسی و درمان هنوز ابهامات بسیاری وجود دارد . عدم درمان بهنگام اختلال نقص توجه بیش فعالی دورنمای تاریکی را برای یک کودک مبتلا به آن ترسیم می کند چرا که اختلالات بسیاری همچون اختلال یادگیری، اختلال نافرمانی مقابله ای و اختلال سلوک (یارمحمدیان، ۱۳۸۹) می تواند در سال های بعدی با اختلال نقص توجه بیش فعالی همراه شود. افزون بر این، این کودکان در کارکردهای اجتماعی از جمله منتظر نوبت ماندن، پاسخ دادن به نشانه های غیر کلامی، درک احساسات دیگران و شرکت در موقعیتهای اجتماعی دچار نقص هستند . همچنین در ارتباط با دیگران رفتارهای پرخاشگرانه بسیاری نشان می دهند و به این ترتیب ایجاد و حفظ روابط دوستی برای آنها بسیار دشوار می شود (کلاسون ،۲۰۱۰؛ بارکلی، ۲۰۰۶). در پژوهشی نیز سیبلی، ایوانز و سرپل (۲۰۱۰) بیان کرده اند که کودکان با اختلال نقص توجه و بیش فعال در شناخت اجتماعی مشکل داشته و نیازمند اقدامات فوری هستند. مشکل در تعاملات اجتماعی و تنظیم هیجان در موقعیت های مختلف در افراد با اختلال نقص توجه و بیش فعالی از دوران کودکی آغاز شده و تا دوران نوجوانی و بزرگسالی نیز ادامه می یابد (فریدمن و همکاران، ۲۰۰۳) این کودکان همچنین در پذیرش اجتماعی نیز دچار مشکل می باشند و این در زندگی آینده این کودکان تأثیر بسزایی دارد. درمان کودکان مبتلا به بیش فعالی در زمان کودکی می تواند از مشکلات بعدی این کودکان که شامل نقص در مهارتهای ارتباطی، اجتماعی و شغلی می باشد جلوگیری نماید. بنابراین روش آموزش شناخت اجتماعی یکی از روشهایی محسوب می شود که می تواند به این کودکان کمک نماید تا روابط اجتماعی بهتری داشته و پذیرش اجتماعی و محبوبیت خود را ارتقا دهند. در صورتی که فرض های این پژوهش تأیید شود از نتایج این پژوهش سازمانها و ارگان هایی مثل آموزش و پرورش، کلینیک های روانشناسی، مشاوران، معلمان مدارس و روانشناسان کودک می توانند استفاده نمایند.

تاریخچه اختلال نقص توجه بیش فعالی

اختلال نقص توجه بیش فعالی اولین بار در سال ۱۸۴۵ توسط هنریچ هافمن به کار برده شد وی در یک قطعه شعر مورد فلیپ بیقرار را گزارش کرد. فلیپ رفتاری را نشان می دهد که هافمن آن رفتارها را به طور کلی رفتار های دشوار می خواند این نشانه ها اغلب نشانه هایی هستند که بر اساس کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) به عنوان نشانه های اختلال نقص توجه/ بیش فعالی به آنها پرداخته شده است (بارکلی،۲۰۰۵). اما در سال ۱۹۰۲ برای اولین بار یک پزشک انگلیسی به نام جورج استیل دانش عمومی جدیدتری را نسبت به کودکان دارای نقص توجه و بیش فعالی ایجاد کرد. وی در سخنرانی خود در کالج سلطنتی پزشکان انگلیس و همچنین مقالات منتشر شده درلابینت به کودکانی که از مراجعان بالینی وی بودند و مشخص شده بود که در توجه پایدار و بازداری ارادی مشکلاتی دارند به گونه ای که منجر به نقص در کنترل بر روی رفتارشان شده بود اشاره کرد (استفان و همکاران، ۲۰۰۹). این کودکان به صورت پرخاشگر مقابله ای و به شدت هیجانی توصیف می شدند که در بازداری ارادی و خود کنترلی از خود مشکلاتی نشان می دهند (جوکار، ۱۳۸۸). اختلال نقص توجه و بیش فعالی در ادبیات تحقیقی طی سال های متمادی تحت عناوین مختلفی مطرح شده است که این تنوع در عناوین در نتیجه ی تکامل تدریجی نشانه ها و علل مطرح شده برای این اختلال می باشد این نام های مختلف شامل کژکاری خفیف مغزی، آسیب مغزی، نشانگان فزون کنشی و اختلال کمبود توجه می باشد(کاپلان و سادوک ،۲۰۰۷). در سال ۱۹۵۷ لوفر و دنهوف دریافتند که کژکاری علت اختلالی است که آنها (نشانگان فزون کنشی) می نامیدند. نشانه ها عبارت بودند از: بیش فعالی، فراخنای توجه کوتاه، تمرکز ضعیف، پیش بینی ناپذیری رفتار، تکانشگری، ناتوانی در به تاخیر انداختن ارضا و تحریک پذیری، به گفته ی آنها این نشانه ها در نتیجه ی آسیب مغز میانی که ساختار قشری تالاموس، هیپوتالاموس، ساب تالاموس و اپی تالاموس می باشد به وجود می آیند (لونفرو نهوف ،۱۹۵۷). در اواخر دهه ۱۹۶۰ اختلال بیش فعالی دوران کودکی در دومین ویرایش کتاب DSM ظاهر شد این بیماری در زیر گروه اختلالات کودکان با اصطلاح واکنش بیش جنبشی به عنوان یک طبقه تشخیصی مطرح شد (بارکلی، ۲۰۰۶). تحقیقات ویرجینیا داگلاس (۱۹۷۴) در کانادا این عقیده را به وجود آورد که هسته اصلی مشکل این کودکان نقص در نگهداری توجه، کنترل تکانه ها و نوسان برانگیختگی است تا فعالیت بیش از حد این پژوهش ها باعث شد که در چاپ سوم DSM نام این بیماری به اختلال نقص توجه (ADD) تغییر یابد. لوی و سیللو (۲۰۰۴) بیان می دارند بر این اساس دو زیر گروه مورد استفاده قرار می گرفت. ADD بدون بیش فعالی و ADD هراه با بیش فعالی برای تشخیص بیماری در کودکی وجود یکی از این ۳ رفتار (بیش فعالی، تکانشگری و نقص توجه کافی بود.
زمانی که ویرایش سوم DSM در سال ۱۹۷۸ تجدید نظر شد این اختلال به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی تغییر نام یافت (انجمن روانپزشکی آمریکا، ۱۹۸۷). همچنین لیست جداگانه ای از آیتم ها که در برگیرنده همه نشانه ها بود مشخص و این اختلال در مقوله اختلالات رفتار مخرب قرار گرفت (استفان و همکاران، ۲۰۰۹). این اختلال معمولا با ۳ رفتار اساسی بی توجهی، بیش فعالی و تکانشگری توصیف شده است. بی توجهی که از علائم اصلی این اختلال است توجه فرد جلب محرک های نا مربوط می شود و از محرک های اصلی چشم پوشی می شود. بیش فعالی کودک با فعالیت حرکتی نمایان می شود و تکانشگری او با نداشتن کنترل در زمانی که نیاز به کنترل داشتن است و یا انجام رفتار بدون فکر کردن بروز داده می شود. این اختلال بر رشد کودکان از جمله در رشد یادگیری، تکلم و زبان تأثیر زیادی داشته و در خواب، هیجان، ارتباطات کلامی و اجتماعی، رفتار، تحصیل اختلال ایجاد می کند

آموزش شناخت اجتماعی

 نظریه شناخت اجتماعی توسط بندورا پایه گذاری شد. این نظریه عملکرد انسان را نتیجه تعامل متقابل و پویا بین عوامل روانشناختی (شخصی) ، محیط فیزیکی - اجتماعی و رفتار می داند (آرتینو، ۲۰۰۱). یکی از عوامل روانشناختی مؤثر، خودکارآمدی است که نقش ویژه ای در ابعاد مختلف زندگی و سلامت افراد دارد. همچنین نقش اصلی را در سبک تفکر فردی، تصمیم گیری، کیفیت برخورد با مشکلات و بیماری های روانی دارد (قانعی چمن آبادی و همکاران، ۱۳۹۰). بندورا خودکارآمدی را باور و قضاوت افراد از توانایی هایشان در انجام تکالیف خاص در موقعیت های ویژه تعریف می کند محمدی و همکاران، ۱۳۸۹). همچنین نظریه شناختی اجتماعی بر مبنای این ایده است که بسیاری از یادگیریهای انسان در یک محیط اجتماعی اتفاق می افتد. ما از طریق مشاهده دیگران، دانش، قواعد، مهارتها ، استراتژیها، عقاید و نگرشها را یاد می گیریم. همچنین با مشاهده و استفاده از الگوهای سودمندی و مناسب بودن رفتارها را یاد می گیریم. مطابق با این نظریه بسیاری از یادگیریهای ما از طریق الگو برداری و مشاهده رفتار دیگران و مشاهده پیامدهای رفتارهایی است که دیگران انجام می دهند. برای مثال وقتی مشاهده می کنیم فردی بخاطر انجام کار اشتباه دچار مشکل می گردد ما یاد میگیریم که آن رفتار دردسر ساز است و از انجام آن اجتناب می کنیم. و یا بعکس وقتی مشاهده می کنیم انجام رفتاری توسط افراد، برای آنها پیامدهای مثبتی بدنبال داشت ما نیز تشویق و ترغیب میشویم به انجام همان کار تا مانند آنها به نتایج و پیامدهای مثبتی دست یابیم. دانش آموزان نیز با مشاهده پیامدهای مثبت و منفی فعالیتها و یا عدم فعالیت سایر دانش آموزان به تقلید از آنها پرداخته
همانند آنها دست به رفتارهایی می زنند که برایشان پیامد مثبت داشته و از انجام رفتارهایی که پیامد ناخوشایند دارد اجتناب می کنند.

روابط متقابل: رفتار شخص - محیط

باندورا واضع نظریه یادگیری شناختی اجتماعی رفتار انسان را در یک ساختار ارتباط متقابل سه گانه یا روابط متقابل میان رفتار، متغیرهای محیطی، و عوامل فردی ( از قبیل شناخت های فرد) توضیح داده است. در این ساختار فرد هم بر محیط و هم بر رفتار تأثیر می گذارد و از آنها نیز تأثیر می پذیرد، همچنین است در مورد روابط دو طرفه تأثیر گذاری و تأثیر پذیری دو عامل محیط و رفتار بر یکدیگر. بنابراین این سه عامل دارای روابط متقابل هستند و اینچنین نیست که یکی صرفا تأثیر بگذارد و دیگری تأثیر بپذیرد بلکه تأثیر و تاثر متقابل و دوطرفه است.

تنظیم هیجان

 اهمیت مهارت تنظیم هیجان برای حفظ سلامت روان در تحقیقات زیادی تأیید شده است (دیلون، دونی و پیزاگالی، ۲۰۱۱؛ روتنبرگ و جانسون، ۲۰۰۷؛ ورنر و گراس ۱، ۲۰۱۰؛ بیرکینگ و همکاران، ۲۰۱۲). تنظیم هیجان شامل استفاده از استراتژی های رفتاری و شناختی برای تغییر در مدت زمان یا شدت تجربه یک هیجان است (گراس و تامپسون ، ۲۰۰۷) و مشخص شده است که افراد در مواجهه با رویدادهای استرس زا از راهبردهای تنظیم هیجان متفاوتی برای اصلاح یا تعدیل تجربه هیجانی خود استفاده می کنند (گراس و تامپسون، ۲۰۰۷ء کول، ۲۰۰۹ به نقل از تروی، ۲۰۱۲ء آلدوا، نولن - هوکسما و سویزره، ۲۰۱۰). یکی از متداول ترین این راهبردها تنظیم هیجان با استفاده از راهبردهای شناختی است. شناخت ها یا فرایندهای شناختی به افراد کمک می کند که هیجان و احساس های خود را تنظیم نموده و توسط شدت هیجان ها مغلوب نشود (حسنی، ۲۰۱۰). تنظیم شناختی هیجان بر شیوه شناختی مدیریت و دستکاری ورود اطلاعات فراخواننده هیجان اشاره دارد (اوکسنر و گراس، ۲۰۰۵). راهبردهایی که افراد برای تنظیم هیجاناتشان استفاده می کنند بسیار متفاوت است. در همین راستا گارنفسکی، کراجی و اسپینهاون" (۲۰۰۱) چند راهبرد متفاوت تنظیم شناختی هیجان را تحت عنوان سرزنش خود (تفکر با محتوای مقصر دانستن و سرزنش خود) تمرکز مجدد مثبت فکر کردن به موضوع لذت بخش و شاد به جای تفکر درباره حادثه واقعی) بازارزیابی مثبت (تفکر درباره جنبه های مثبت وافعه یا ارتقای شخصی) معرفی کرده اند. از بین این راهبردها تعدادی راهبردهای سازگارانه تنطیم هیجام و تعدادی راهبردهای ناسازگارانه هستند. تحقیقات نشان داده است که استفاده از هر راهبرد منحصر به فرد پیامدهای متفاوتی را به دنبال دارد و برخی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نقش مهمی در سلامت روان افراد ایفا می کند. کارلسون، دیکک لیگی، گرینبرگ و موجیکا- پارودی (۲۰۱۲) در پژوهشی نشان دادند افرادی که عادت به استفاده از راهبرد بازارزیابی مثبت برای تنظیم هیجاناتشان در زندگی روزمره خود دارند تاب آوری بیشتری در برابر استرس از خود نشان می دهند. تروی و ماوس (۲۰۱۱) نیز بازارزیابی مثبت شناختی را بعنوان یک راهبرد انطباقی فرض می کنند و اعتقاد دارند از آنجا که تأثیر مستقیمی بر ارزیابی ها می گذارد افراد می توانند با بهره گیری از آن واکنش هیجانی خود را به رویدادهای استرس زا جهت بهبود عملکرد تغییر دهند. تنظیم هیجان همچنین به توانایی فهم هیجانات، تعدیل تجربه هیجانی و ابراز هیجانات اشاره دارد. در خود تنظیمی هیجانی، فرد از رفتار خود ارزیابی به عمل آورده و چنانچه متناسب با استاندارد هایش باشد رفتار خود را خوب ارزیابی می کند و باعث خوشحالی او می شود و چنانچه این رفتارها متناسب با استانداردها نباشد سعی می کند با تغییر دادن رفتار به استانداردها دست یابد سپس مجددا ارزیابی به عمل می آورد تا بداند آیا توانسته است فاصله رفتار را از استانداردها کمتر نموده و یا از بین ببرد
(فارنزویی، ۲۰۰۰). استرانگ من (۲۰۰۶) پنج نوع فرایند عاطفی را نقل کرده است . از نظر او طی گزینش موقعیت ، فرد با نزدیک شدن یا دور شدن از افراد، مکان ها یا اشیایی که موجب تجارب عاطفی خوش یا ناخوش می شوند به تنظیم عواطف خود می پردازد. طی اصلاح موقعیت بر روی آنچه که موجب تجارب عاطفی ناخوشایند است متمرکز می شود و آن را به صورت دلخواه خود تغییر می دهد با تغییر توجه، توجه اش را به چیز دیگری جلب می کند و از موقعیت یا محرکی که باعث ایجاد هیجان شده حواس خود را پرت می کند. با تغییر شناختی، ارزیابی اش را از بعضی چیزها تغییر داده تا تأثیر هیجانی آن را تغییر دهد و با اصلاح پاسخ به تغییر پاسخ هیجانی خود نسبت به موقعیت ها و محرک ها اقدام می کند. راهبردهایی که افراد برای تنظیم هیجان خود از آنها استفاده می کنند می تواند موجب ارتقا سطح سلامت انسان ها در ابعاد مختلف زیستی، روانی، اجتماعی و اخلاقی شود و از این طریق سطح کیفیت زندگی، کارآیی و روابط بین فردی را بهبود بخشد (صالحی و مورکانی، ۱۳۸۵). نتایج پژوهش ها نشان داده اند که کودکان ADHD مشکلاتی در زمینه خودتنظیمی هیجان (هاروی، ۲۰۰۰) روابط با همسالان، خانواده و مدرسه دارند (کو گیل، ۲۰۰۸). همچنین تنظیم هیجان شامل همه راهبردهای آگاهانه و غیر آگاهانه می شود که برای افزایش، حفظ و کاهش مؤلفه های هیجانی، رفتاری و شناختی یک پاسخ هیجانی بکار برده می شود (فلدمن، ۲۰۰۱). تنظیم هیجان سازگارانه با عزت نفس و تعاملات اجتماعی مثبت مرتبط است و افزایش فراوانی تجربه هیجانی مثبت باعث مراقبه مؤثر در موقعیت استرس زا می شود و حتی رفتارها و فعالیت مناسب در پاسخ به موقعیت های اجتماعی را بالا می برد (گراس، ۲۰۰۲).
هیجان ها نقش بی بدیلی در رفتار، بویژه در شناخت اجتماعی ایفا می کنند. شناخت اجتماعی فرایندی است که کودک بتواند اطلاعات اجتماعی هیجانی را بطور خود انگیخته تشخیص دهد، درک کند، پردازش کند و به درستی تعبیر و تفسیر نماید. بیشتر رفتارهای روزانه مستلزم تعامل با دیگران و فکر کردن می باشد. به این معنا که فرد باید نوعی ارزیابی شناختی از موقعیت اجتماعی داشته باشد و بتواند بر این اساس ارتباط خود و دیگری را در بافت و یا زمینه اجتماعی خاص آن در نظر بگیرد. به این منظور انسان باید بتواند بر ارزشیابی هایی از خود و دیگری بعنوان موجوداتی نیت مند و دارای تمایلات و باور دست یابد (محسنی، ۱۳۸۳). از آنجا که کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی پایین ترین سطح کنش وری اجتماعی را از خود نشان می دهند و مشکلات بیشتری را در دوست یابی و حفظ آنها دارند و در ابراز هیجانات در موقعیت های مختلف دچار مشکل هستند و بطور کلی مشکلات اجتماعی زیادی را در موقعیت های مختلف تجربه می کنند (بهبودی، ۱۳۸۷). همچنین در کارکردهای اجتماعی از جمله منتظر نوبت ماندن، پاسخ دادن به نشانه های غیر کلامی، درک احساسات دیگران و شرکت در موقعیت های اجتماعی دچار نقص هستند بنابراین روش آموزش شناخت اجتماعی یکی از روش هایی محسوب می شود که می تواند به این کودکان کمک نماید تا روابط اجتماعی بهتری داشته، هیجانات خود را تنظیم نمایند و پذیرش اجتماعی خود را ارتقاء دهند.

چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی آموزش شناخت اجتماعی بر تنظیم هیجان و میزان پذیرش اجتماعی دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه بیش فعالی دوره دبستان شهر اصفهان بود. تعداد نمونه در این پژوهش 30 نفر از دانش آموزان پسر مشغول به تحصیل دوره دبستان شهر اصفهان در سال تحصیلی 93-94 بود که به صورت نمونه گیری چند مرحله ای پس از اجرای آزمون بیش فعالی کانرز (فرم معلم) و بررسی پرونده های دانش آموزان، آنها در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل به صورت تصادفی قرار داده شدند و سپس آموزش شناخت اجتماعی که شامل داستان، تصویر و ایفای نقش بود به مدت 45 دقیقه در 12 جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. نتایج به دست آمده از پس آزمون، تفاوت معناداری را در سطح (p ≤ 0/01) در تنظیم هیجان و پذیرش اجتماعی کودکان دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی دوره دبستان شهر اصفهان نشان داد. همچنین در خرده مقیاس های ملامت خویشتن، تمرکز مجدد مثبت و بازارزیابی مثبت نیز تفاوت معنادار بود. با توجه به یافته های به دست آمده آموزش شناخت اجتماعی روشی مناسب در زمینه بهبود تنظیم هیجان و افزایش میزان پذیرش اجتماعی این دسته از دانش آموزان می باشد و می توان از آن در مراکز آموزشی به سهولت استفاده نمود. کلید واژه  ها : اختلال نقص توجه بیش فعالی، شناخت اجتماعی، تنظیم هیجان، پذیرش اجتماعی

 

مشاهده نمونه فایل و خرید

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۸ ، ۲۲:۱۱
admin .

بررسی جرم اخذ پورسانت در حقوق کیفری ایران و اسناد بین المللی

مقطع : کارشناسی ارشد حقوق

تعداد صفحات: 89

بخشی از متن:

پورسانت به خودی خود جرم محسوب نمی شود، اما وقتی شخص گیرنده کارمند دولت یا نظامی باشد و ثمن معامله ای که انجام می دهد مال خودش نباشد، آن پول دریافتی برای شکل گیری معامله، بزه محسوب می شود. لذا جرم انگاری پورسانت شرایط خاصی را می طلبد. هر پورسانت گرفتنی جرم نیست. قانون گذار برای آن که عنوان مجرمانه برای این عمل مطرح نماید شرایطی را برای تحقق آن در نظر گرفته است. بعضی از محققین این شرایط را تعمیم داده و این جرم را در شرکت های خصوصی نیز مطرح نمودند. از این رو به این جرم وسعت بیشتری بخشیدند. اما آن چه ما به دنبال آن هستیم محدود نمودن مصادیق مجرمانه است. عمومیت دادن به جرائم نیازمند به دلیلی است که آن را یا باید شرع بیان نماید یا قانون گذار. از این رو در متن این رساله به تبیین مجرمانه بودن اعمالی مثل رشوه، اختلاس، اخذپورسانت توسط مأموران دولتی و نیروهای مسلح، اخذ پورسانت در شرکت های خصوصی و غیر مجرمانه بودن اعمال حقوقی مثل اخذ هدیه خرید، جایزه ی خرید ویژه (اشانتیون) و می پردازیم. محقق سعی کرده است تا با ارائه ی ادله ی مستدل اعم از شرعی و قانونی این موارد را به اثبات برساند.
مهم ترین نکته ای که در این جا به نظر می رسد، نگاه قانون گذار در حل این مشکل اقتصادی و اجتماعی است. از یک طرف بزهکار با این عمل خود به مشکلات اقتصادی جامعه می افزاید و از طرفی دیگر بعضی از افراد او را در این بزه ذی حق می دانند. فی الواقع قانون گذار در بیان موقعیت این بزه چه اقداماتی را به انجام رسانده است؟ آیا توانسته در جرم انگاری این عمل موفق باشد؟ آیا جامعه به جرم بودن این عمل واقف شده است؟ قانون گذار چه مجازات مناسب و بازدارنده ای برای این جرم در نظر گرفته است؟ به چه علت در ادارات دولتی اشخاصی را به سمت کارپرداز می گمارند که مقاومتی در برابر پول های نامشروع ندارند؟ چه گزینش مناسبی در رابطه با انتخاب کارپردازان در نظر گرفته شده است؟ راه های کنترل این افراد در زمان تصدی به این مشاغل چگونه است؟ آن چه در این مجال بیشتر ذهن را به خود مشغول می سازد، آن است که چرا اخذ پورسانت در ادارات دولتی به عنوان جرم تلقی شده است؟ اگر شخص برای نهادی خصوصی یا شرکت خصوصی کار کند و برای انجام معاملات، پورسانت دریافت دارد عمل او جرم تلقی نمی شود. و یا اینکه اگر کارمندی که پورسانت دریافت کرده پول های دریافتی را به خزانه ی دولت باز گرداند مورد پیگرد قانونی قرار نمی گیرد. اگر عمل او جرم است، پس چرا با تحقق آن و پایان یافتنش به صرف پس دادن پول عملش قابل مجازات نیست؟ اگر ما عملی را جرم بدانیم پس از محقق شدن کار، شخص مرتکب را باید مجازات نماییم و این در بحث اخذ پورسانت پس از پس دادن مال اخذ شده به اجراء در نمی آید. در این جا تناقض بزرگی وجود دارد و موجب پارادوکس می گردد. به جاست قانون گذار در کشور ما به طبع نهاد های بین المللی این خلع را پر کرده و تصمیمی به جا و مناسب برای این معضل اقتصادی پیدا نماید.
در هر حال، اخذ پورسانت، رشوه و اختلاس در واقع به عنوان مجرای کسب درآمد مشروع به شمار نمی آیند. زیرا کسانی که با پرداخت مبالغ هنگفت مسیر قانون یا هر فعالیت مشروعی را به نفع خود گردانده و باعث اضرار به سایر شهروندان می شوند نمی توانند خود را با دلایلی که ذکر شد توجیح نمایند و حق این کار را به خود بدهند و آن را به عنوان فرصت جدیدی برای خود و امیال زیادی خواهانه خود بدانند.

در روزگاری که ما در آن زندگی می کنیم، اقتصاد و مسائل مربوط به آن، در ردیف اولین دغدغه های افراد جامعه ی بشری است. بعضی آن را اولین رکن زندگی می دانند و بعضی آن را پس از دین مهم ترین رکن مطرح می نمایند. با توجه به معنای اقتصاد یعنی میانه روی، انتظار می رود برنامه های اقتصادی بتواند از مشکلات جامعه کم کرده و راه کارهای مناسبی در اختیار جامعه قرار دهد. اما ملاحظه می شود در بسیاری از موارد به خاطر امکان سوء استفاده و راه فرارهای متعدی که وجود دارد، بعضی از شهروندان به جای استفاده ی مثبت از این دانش، به تولید جرم از آن می پردازند. از این رو جامعه با مشکلی تحت عنوان (جرائم اقتصادی) رو به رو می گردد. همین امر باعث گردید در کتب حقوق جزای اختصاصی) بابی تحت همین عنوان باز شده و نویسنده به نگاه قانون در این خصوص می پردازد. جرائم اقتصادی نمونه ی بارز از ایجاد فساد در جامعه می باشد. به گونه ای که می تواند بسیاری از مسائل و نیروهای جامعه را به سمت خود معطوف نماید. چنان که در بند الف ماده ی ۱ قانون ارتقاء سلامت نظام اداری و مقابله با فساد مصوب ۱۳۸۷/۲/۲۹ بیان می دارد: (فساد در این قانون هرگونه فعل یا ترک فعلی است که توسط هر شخص حقیقی یا حقوقی به صورت فردی، جمعی یا سازمانی که عمدأ و با هدف کسب هرگونه منفعت یا امتیاز مستقیم یا غیرمستقیم برای خود یا دیگری، با نقض قوانین و مقررات کشوری انجام پذیرد یا ضرر و زیانی را به اموال، منافع، منابع یا سلامت ، امنیت عمومی و یا جمعی از مردم وارد نماید نظیر رشاء، ارتشاء، اختلاس، تبانی، سوء استفاده از مقام یا موقعیت اداری، سیاسی، امکانات یا اطلاعات، دریافت و پرداخت های غیر قانونی از منابع عمومی و انحراف از این منابع به سمت تخصیص های غیر قانونی، جعل، تخریب یا اختفاء استاد و سوابق اداری و مالی در این جا می بینیم هر نوع کسب در آمد غیر قانونی جرم تلقی می گردد. اگر ثابت کنیم اخد پورسانت جرم می باشد، کسب در آمد از آن راه جرم می باشد و در آمد حاصله تحصیل مال باطل می باشد.
گستردگی جرائم اقتصاد به اندازه ای است که حقوق دانان از آن به عنوان بلای روزگار حاضر نام برده اند و گونه های نوینی از آن توسط بزهکاران ایجاد می گردد. هر چه تکنولوژی و یافته های علمی بیشتر می شود، بزهکاری از آن طریق نیز افزایش می یابد.
در حقوق تجارت و قانون مدنی در خصوص فعالیت های اقتصادی خواه آنهایی که جنبه ی تجاری اصلی دارند و یا آنهایی که تبعی هستند و تجارت غیر تاجران، به توضیح و تشریح عناوین صادقانه و قابل پذیرش توسط قانون پرداختند. از جمله ی این فعالیت ها موضوع دلالی است. در فقه اسلامی به این عمل ابضاع گفته می شود. از مصادیق این عمل می توان به حق العمل کاری، بازاریابی، مشتری یابی و کارپردازی اشاره کرد. به خودی خود این اعمال بزه کارانه نبوده و از مشاغل آبرومند و در خور توجه می باشد. شاید بتوان گفت: این اعمال نقش فراوان و قابل توجهی در پیشرفت و رونق اقتصادی بازی می کنند و یکی از ارکان مهم اقتصاد علمی به شمار می روند. بر اساس بند ۳ ماده ی ۲ قانون تجارت هر قسم عملیات دلالی تجاری محسوب می شود. در ماده ی ۳۳۵ قانون مزبور در خصوص دلال گفته است: (دلال کسی است که در مقابل اجرت واسطه ی انجام معاملاتی شده یا برای کسی که می خواهد معاملاتی نماید طرف معامله پیدا کند.) اما ملاحظه می شود، بعضی از افراد از کاربرد مفید و مثبت آنها پا را فراتر نهاده و آنها را ابزاری جهت اهداف بزهکارانه ی خود به کار می برند.
وظیفه ی اصلی دلال، بازاریابی و پیدا کردن مشتری برای فروشنده و بالعکس می باشد. اما در این میان دلالانی پیدا می شوند که به جای عملیات مثبت، از در مکر و حیله وارد شده و به جای تبلیغات واقعی و انجام وظیفه ی قانونی، راه خلاف را در پیش گرفته و تولید جرم می نمایند. از جمله ی جرائمی که دلال می تواند به ایجاد آن دست بزند، اخذ رشوه و پورسانت از انجام معاملات می باشد. اگر این دلال در معامله ای که می بندد، قصد مجرمانه در سر نداشته و به حق خود قانع باشد، اتفاقی نیفتاده و این عمل تجاری به درستی تحقق پیدا می کند. اما بعضی به حق خود بسنده نکرده، جهت کسب سود بیشتر و درآمد بالاتر به دریافت وجوه یا خدمات بر می آیند. از آن جا که این درآمد ها بر اساس تعرفه ی قانونی نیستند، مورد پیگرد قرار گرفته و به عنوان جرم تلقی می گردند.
دلال در این جرم به واسطه ی آن که بتواند رونق بیشتری به فعالیت و کار خود بدهد و مشتری بیشتری را بدست آورد، از روش پرداخت پورسانت و رشوه به هدف خود نزدیک می شود و آن را به انجام می رساند. متأسفانه این جرم به خاطر پیچیده شدن اقتصاد و گستردگی فصول آن و سامانه های نوین موجود در آن شکل می گیرد. گسترش روابط و بوروکراسی اداری به ازدیاد این جرم دامن زده است. در عرف عنوان حق کمسیون به موضوع پورسانت گره خورده و این فرض قوت گرفت، کسی که پورسانت می گیرد، کمیسیون خود را از معامله ای که خود یک طرف آن بوده دریافت نموده است. به صورتی که گویی حق او است و باید آن را دریافت دارد. همین فکر باعث شد مشکلی تحت عنوان جرم پورسانت شکل بگیرد.

ضرورت تحقیق

با توجه به دو عنصر قانونی بودن جرم و قانونی بودن مجازات، یک عمل زمانی جرم محسوب می شود که قانون یا شریعت مقدس آن را جرم تلقی کرده باشد و زمانی می توان مجرم را مجازات نمود که میزان مجازات از همان منابع ذکر شده باشد. ماده ی دو قانون مجازات اسلامی سال ۱۳۹۲ اشعار می دارد: هر رفتاری اعم از فعل یا ترک فعل که در قانون برای آن مجازات تعیین شده است جرم محسوب می شود. از این رو این تحقیق به دنبال احصاء ادله ای است که بر اساس آن عمل پورسانت و رشوه به عنوان جرم مطرح بوده و نوع جرم و غیر جرم آن معین گردد. لذا نتیجه ی این تحقیق می تواند در مراکز قضایی، انتظامی، دانشکده های حقوق و الهیات، حوزه های علمیه بکار آید تا محقیق و کاربران قانون بتوانند عناصر مختلفه ی این جرم را شناخته و مصادیق خارجی آن را درک کرده و خاطیان این عرصه را به مجازات در خور شان محکوم نمایند.

اهداف تحقیق

این تحقیق اهداف مهمی را دنبال می نماید. در این تحقیق مفاسد مالی اخذ پورسانت در معاملات دولتی، اختلاس و ارتشاء بیان می شود. آثار سویی که از طریق این مفاسد مالی در جامعه به وجود می آید توضیح داده می شود. همچنین روش و تدبیری که نظام حقوقی ایران به منظور برخورد با این مفاسد مالی اتخاذ نموده است مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد، و امکانات بالقوه ای که در جامعه برای برخورد با این مفاسد مالی وجود دارد تبیین می شود. هدف دیگر این تحقق بیان این مطلب است که تنها از طریق تشدید مجازات نمی توان با مفاسد مالی مبارزه کرد، بلکه مبارزه ای مؤثر و مفید است که از درون، مردمان را به خویشتن داری و عدم ارتکاب فساد مالی سوق دهد. به عبارت دیگر، باید از طریق اقدامات آموزشی و فرهنگی از وقوع مفاسد مالی پیشگیری نمود و مجازات را تنها به عنوان آخرین حربه بکار برد. با توجه به جرم انگاری صورت گرفته از این عمل، شناسایی عوامل بروز جرم و مبارزه با این عوامل می تواند گامی مؤثر در محدود نمودن چنین جرمی باشد. به طور خلاصه می توان اهداف اصلی این تحقیق را در موارد زیر بیان نمود:

  1. بررسی دلایل جرم انگاری اخد پورسانت
  2. بیان شباهت و تفاوت اخذ پورسانت با رشوه
  3. بیان شباهت و تفاوت اخذ پورسانت و اختلاس
  4. بیان تفاوت میان اخذ پورسانت، اشانتیون و جوائز خرید
  5. جرم انگاری اخذ پورسانت توسط کارمندان دولت و نیروهای مسلح
  6. دلایل جرم انگاری یا برائت گیرنده در اخذ پورسانت در شرکت های خصوصی
  7. نگاه به قوانین و کنوانسیون های بین المللی در خصوص اخذ پورسانت

سوال های تحقیق

در این تحقیق نگارنده سعی دارد، با توجه به عنوان مجرمانه ی اخذ پورسانت و جرم بودن اخذ رشوه و انجام اختلاس، به تحقیقی بپردازد تا در جهت آن زوایای مختلف این جرم را سنجیده و راهکاری مناسب را از بوته ی نقد و نظر کشف و پیشنهاد نماید. در این تحقیق پرسش های زیر مطرح می گردد

  1. علت جرم انگاری اخذ پورسانت در حقوق جزایی ایران چیست؟
  2. آیا جرم اخذ پورسانت در فقه جزایی امامیه دارای پیشینه بوده است؟

فرضیات تحقیق

در این قسمت به ارائه ی فرضیات مرتبط با تحقیق می پردازیم و در متن قصد اثبات آنها را داریم. در واقع در بررسی و اثبات این فرضیه ها به دنبال کشف راهکاری مطمئن و کاربردی در مبارزه با این جرم هستیم.

  1. به نظر می رسد، حقوق دانان ایرانی به جهت همسویی جرم اخذ پورسانت و رشوه و اختلاس برای آن جرم انگاری کرده و آن را جزء جرائم اقتصادی معرفی نموده اند
  2. به نظر می رسد این جرم در فقه جزایی امامیه مطرح نشده و از جرائم نوظهور می باشد و در حقوق جزایی ایران به واسطه ی جرم انگاری در نهادهای بین المللی این عمل جرم دانسته شده است.

روش تحقیق و ساختار کلی مباحث

در این تحقیق از روش میدانی و استادی استفاده شده است. با مراجعه به کتابخانه های دانشگاه تهران و دانشگاه مفید و منابع علمی نظیر کتاب، پایان نامه، مجموعه قوانین مربوط به موضوع تحقیق، همچنین با مراجعه به نرم افزار هایی چون، جامع فقه اهل البیت، جامع التفاسیر و جامع الاحادیث و حقوق یار کیفری، مورد مطالعه قرار گرفت. جهت غنای علمی پایان نامه به اساتید و صاحب نظران مراجعه و با آنها نیز مشورت شد، همچنین با مراجعه به دادگاه، پرونده های مربوط به موضوع تحقیق مورد مطالعه قرار گرفت. آن گاه پس از مطالعه در ادبیات پژوهش و جمع آوری اطلاعات، نگارش متن آغاز گردید. این پایان نامه در پنج فصل تدوین یافته است:

  1. کلیات تحقیق
  2. شناخت جایگاه مفهومی و قانونی جرم اخذ پورسانت
  3. ارکان تشکیل دهنده جرم اخذ پورسانت
  4. ضمانت اجراهای جرم اخذ پورسانت.
  5. نتایج و پیشنهادات.

تعاریف و مفاهیم پورسانت ، رشوه و اختلاس

هر عملی اعم از آن که قانونی و شرعی باشد یا با این موازین تطابق نداشته باشد، قبل از آن که به منصه ی ظهور و اجراء برسد دارای مقدماتی است، تا آنها شکل نگیرند، عمل مورد نظر پدید نخواهد آمد. از این رو مرسوم است، ابتدا از آن عمل تعریفی ارائه، خود و مقصود از آن عمل را مشخص می نمایند و سپس به بیان عناصر تشکیل دهنده ی آن کار اشاره کرده و مسائل مربوط به آن را بر می شمارند. به عبارتی در مباحث حقوقی در ابتدا پس از بیان معنای لغوی و اصطلاحی به بیان عناصر تشکیل دهنده ی آن عمل اشاره مینمایند. در ادامه به بیان هر یک از اصطلاحاتی که در این پایان نامه درباره ی آنها سخن به میان می آید اشاره می شود:

پورسانت

پورسانت در لغت به معانی زیر آمده است:

  1. درصدی که شخصی، به دلیل مشارکت در کاری، از سود حاصل از آن دریافت می کند.
  2. حق دلالی . (فرهنگ عمید، موجود در سایت واژه یاب)
  3. این واژه برگرفته از لغت فرانسوی(pourcentage پورسانتاژ) و به معنای درصد، میزان سود و حق دلالی است. (نفیسی، ۱۳۷۸، ۴۸۹)
  4. لفظ پورسانت در زبان انگلیسی معادل واژه ی "Percent" می باشد، که خود از واژه ی لاتین "Percentum" به معنی در صد یا مقداری از صد اخذ شده است
  5. در فرهنگ و بستر پورسانت این گونه تعریف شده است: «درصد، پرداخت درصد معینی از منفعت، تضمین برداشتن میزان خاصی از منفعت». در واقع واژه Percent " از دو واژه " Per " به معنی هر و "cent" به معنی یک صدم دلار تشکیل شده است که معنای مذکور در بالا از آن استنباط می شود.

در خصوص معنای تخصصی پورسانت، معنایی مشخص و مدون ارائه نشده است، با نگاه به بعضی از منابع علماء و حقوق دانان خود تعریفی از این جرم ارائه کرده اند، از این در تعریف پورسانت آمده است:

" آیاتی همچون، بهجت، منتظری، مکارم شیرازی در این خصوص اظهار نظر کرده اند.

  1. جرم پورسانت عبارت است از درصدی از مبلغ کل قیمت کالا در جریان انجام معامله با فروشنده خارجی که توسط او به مأمورین دولتی طرف معامله که بر اساس موافقت قبلی مأمور، به صورت وجه نقد یا مال یا سند پرداخت وجه به طور مستقیم یا غیرمستقیم پرداخت می گردد و مأمور دولتی این جریان را از سازمان متبوع خود مکتوم نگاه می دارد. (صالح ولیدی، ۱۳۸۰: ۴۶) | با توجه به تعریف فوق، بعضی ایراداتی را وارد دانسته اند:
    الف) هر چند پورسانت معمولا به صورت درصد معینی از قیمت کالا پرداخت می شود، اما همواره پرداخت پورسانت بر مبنای درصد محاسبه نمی شود.
    ب) در این تعریف جرم اخذ پورسانت منحصر به معاملات خارجی دانسته شده است؛ در حالی که طبق ماده ی ۶۰۳ قانون مجازات اسلامی سال ۱۳۹۲ و همچنین ماده ی ۱۰۹ قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح اخذ پورسانت در معاملات داخلی نیز جرم محسوب می شود. (مهاجری، ۱۳۷۹، ۲۰۸)

     
  2. پورسانت درصد معینی از مبلغ یک معامله است که توسط طرفین معامله، یا یکی از آنها به شخص واسطه، که وظیفه هدایت و تسریع معامله را داشته و اصطلاحا کمیسیونر، نامیده می شود، پرداخت می گردد.
     
  3. پورسانت مبلغی است که مأموران دولتی، به صورت مخفیانه و غیر قانونی، در خلال انجام معاملات دولتی به نفع خود اخذ می نمایند. (بلالی و دیگران، ۱۳۸۰، ۱۶ و ۱۷) اشکال این تعریف این است که لزومی ندارد پورسانت در جهت منافع مأمور دولت اخذ شده باشد، قانون گذار نیز در ماده ی ۶۰۳ قانون مجازات اسلامی با ذکر عبارت (... برای خود یا دیگری نفعی در داخل یا خارج کشور ) جای هیچ گونه شک و تردیدی در این رابطه، باقی نگذاشته است.
     
  4. به نظر نگارنده، پورسانت پول، مال یا هر چیز با ارزشی است که مأموران خرید دولت یا صاحب منصبان مالی آن و یا شرکت های تجاری و غیر تجاری که خرید های گسترده و قابل توجه دارند، جهت انجام معاملات از فروشندگان کالا در داخل یا خارج از کشور - که معمولا به صورت درصد معینی از مبلغ کالا های خریداری شده است - به نفع خود یا شخص مورد نظر خود اخذ میکنند.

رشوه

رشوه در لغت به معنای زیر آمده است:

  1. طنابی که به دلو می بندند تا به کمک آن از درون چاه آب بیرون بکشند.
  2.  هدیه دادن برای رسیدن به مقصودی خاص،دادن پول یا مال دیگر به کسی برای انجام کار ناحق. (فرهنگ معین، موجود در سایت واژهیاب)
  3.  آنچه از پول و مانند آن به کسی می دهند تا کاری برخلاف وظیفه ی خود انجام دهد یا حق کسی را ضایع و باطل کند یا حکمی برخلاف حق و عدالت بدهد. (فرهنگ عمید، همان) در اصطلاح رشوه عبارت است از:

۱) دادن مالی است به مأمور رسمی یا غیر رسمی دولتی یا بلدی به منظور انجام کاری از کارهای اداری یا قضایی ولو این که آن کار مربوط به شغل گیرنده ی مال نباشد، خواه مستقیما آن مال را دریافت کند و یا به واسطه ی شخص دیگر آن را بگیرد، فرقی نمی کند گیرنده ی مال توانایی انجام کاری را که برای آن رشوه گرفته داشته باشد یا خیر و فرق نمی کند که کاری که برای راشی انجام شود حق او باشد یانه.
۲) رشوه آن است که یکی از متخاصمین وجهی به قاضی یا شهودش بدهد که حکم یا شهادت را به نفع او انجام دهند.
۳) در ماده ی ۳۹۹ قانون اصلاح قسمتی از قانون دادرسی و کیفر ارتش و نسخ بعضی از مواد قانون مجازات عمومی مصوب ۱۳۵۴ آمده است: (منظور از هدیه یا رشوه ی مذکور در ماده قبل اعم است از وجه نقد یا مال معین و یا هر منفعت نامشروعی که به نحوی از انحاء راشی به مرتشی رسانیده باشد قبل از آن که راشی مالی را بلاعوض یا کمتر از قیمت معمولی مستقیم یا غیر مستقیم به مرتشی منتقل یا مالی را گران تر از قیمت معمولی از مرتشی خریداری نموده باشد.)
۴) در قانون رسیدگی به تخلفات اداری مصوب سال ۱۳۷۲، در بند ۱۷ از ماده ی ۸ آمده است: (گرفتن وجوهی غیر از آن چه در قوانین و مقررات تعیین شده یا اخذ هر گونه مالی که در عرف رشوه خواری تلقی می شود.) رشوه گیری بر اساس این قانون جزء تخلفات اداری و از زمره ی درآمدهای نامشروع تلقی شده و اخذ آن ممنوع گردیده است.

اختلاس و ارتباط آن با پورسانت و رشوه

بعد از آن که با مفهوم پورسانت و رشوه از لحاظ لغوی و اصطلاحی آشنا شدیم، در این گفتار مفهوم اختلاس را به عنوان جرمی که با بزه اخذ پورسانت و رشوه شباهت دارد بررسی می شود. جرم اختلاس از جهات متعددی با بزه اخذ پورسانت و رشوه شباهت دارد. اما شاید بتوان مهم ترین وجه تشابه این جرم با بزه اخذ پورسانت و رشوه را اخلال در نظام اقتصادی دانست، بطوری که تمامی جرایم مذکور به نظام اقتصادی کشور صدمات و لطمات زیادی وارد می کنند و جرم انگاری این جرایم از این جهت ضروری به نظر می رسد.
اختلاس واژه ای عربی است که به زبان فارسی وارد شده است. در زبان عربی اختلاس از واژه (خلس) اخذ شده است که به معنی (چیزی را با عجله و نیرنگ ربودن می باشد. در زبان فارسی نیز، نزدیک به همین معنا استعمال شده است و در فرهنگ های لغت به معنی ربودن و سلب کردن (دهخدا، موجود در سایت واژه یاب) زود بردن چیزی، دزدیدن ، بدست آوردن و غنیمت شمردن آمده است.
لازم به ذکر است واژه ی اختلاس با معنایی که در حقوق ایران از آن تعریف می شود، در عربی یکسان نیست. در تعریف اختلاس آمده است: برداشتن مال غیر از راه خدعه. این عمل دارای ارکانی می باشد

  1. مرتکب کارمند دولت یا شهرداری یا بانک ها باشد. فرق نمی کند که مأمور رسمی باشد یا نباشد.
  2. مال منقول یا وجه نقد را که به مناسبت انجام وظیفه اش به او سپرده اند بردارد.
  3. قصد متقلبانه داشته باشد.
  4. عمل به قصد خود کند، صرف قصد کافی نیست.
  5. تحصیل مال یا نفعی کند.

در عربی اختلاس با این معنا (اغلال) گفته می شود. معنای آن عبارت است از: (سوء استفاده از اموال عمومی و دولتی و برداشت آنها به نفع خود.)

با دقت در معنای جرم اختلاس و اخذ پورسانت و رشوه این شباهت ملاحظه می گردد که مجرم در هر سه جرم سعی در برداشتن اموال عمومی و انتقال آن به دارایی اش را دارد. لذا این سه جرم از جرائم اقتصادی به حساب آمده و عمل به آن می تواند خسارت گاه جبران ناپذیری را به بدنه ی اقتصاد ملی وارد آورد.

چکیده :

نوشته ی حاضر در رابطه با جرم اخذ پورسانت در حقوق کیفری ایران و بررسی آن در کنوانسیونهای بین المللی و بعضی از کشورها مثل انگلستان و مالزی است. این بزه از موارد و مصادیق بارز جرائم اقتصادی و مالی بوده و در عمده ی کشورها، به ویژه در کشور ما و کنوانسیون مریدا و سایر قوانین بین المللی جرم انگاری شده است. منظور از اخذ پورسانت، گرفتن وجه یا مانند آن از هر شخص حقیقی یا حقوقی برای انجام معاملات مربوط به ادارات دولتی و نیروهای مسلح می باشد. با توجه به عضویت ایران در کنوانسون مبارزه با فساد و لزوم مبارزه با هرگونه جرم، نگارنده به دنبال تحقیق پیرامون این جرم و دلایل جرم انگاری آن در قوانین بین المللی و قوانین داخلی ایران است. اخذ پورسانت توسط کارمندان ادارات دولتی از مصادیق فساد در بخش مالی است، جرم بودن این عمل در کشور ما ، قوانین و کنوانسیون های بین المللی محرز می باشد، اما جرم انگاری آن در بخش خصوصی مورد اختلاف است. نتیجه ای که از این تحقیق حاصل گردید، اخذ پورسانت توسط مأموران دولتی جرم بوده و موجب پیگرد مجرم می گردد. این عمل در شرکت های خصوصی جرم تلقی نمی شود و مستوجب پیگرد نخواهد بود. بین این جرم و رشوه رابطه ی عموم و خصوص مطلق برقرار است و هرگاه این عمل از مصادیق رشوه به حساب آید مرتکب آن در شرکت های خصوصی نیز مجرم به حساب می آیند. واژگان کلیدی: اخذ پورسانت، رشوه، اختلاس ، اسناد بین المللی، کنوانسیون مریدا.

 

مشاهده نمونه فایل و خرید

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۸ ، ۱۳:۵۶
admin .

بررسی عوامل تحول اقتصادی اصفهان عصر صفوی با تاکید بر نقش تاجران ارمنی و تبریزی ( 1135 ـ 996 هـ.ق)

مقطع : کارشناسی ارشد تاریخ

تعداد صفحات: 111

بخشی از متن:

حلقه های واسطه و کلیدی تجارت داخلی و خارجی ایران عصر صفویه، بازرگانان ارمنی بودند. اگر در میان ارامنه، طبقه ای به نام تجار وجود دارد، از نظر اجتماعی طبقه ای مستقل، اما از نظر اقتصادی تحت تأثیر وضعیت اقتصادی حکومت صفویه بودند. تجارت داخلی ایران بیشتر در دست عناصر ایرانی، یهودیان و دیگر اقلیت ها بود، اما تجارت خارجی اغلب در دست ارامنه بود که کارگزاران پادشاه و بزرگان مملکتی به حساب می آمدند و بیشترین سهم تجارت ابریشم ایران با دیگر کشورها و مراکز مهم دادوستد جهان آن روز را در دست داشتند.
تجارت ارامنه سرزمین ارمنستان به منزله ی پلی است که آسیا را به اروپا وصل می کند. از دیر باز بازرگانان ارمنی، کالاهای کشورهای آسیایی را به اروپا صادر می کردند و مصنوعات و فرآورده های کشورهای اروپایی را به کشورهای آسیایی می آوردند. بازرگانان ارمنی حداقل پنجاه سال پیش از آنکه شاه عباس اول صفوی گروه کثیری از ارمنیان را به مرکز ایران کوچ دهد، از طریق شیراز با هندوستان و خاور دور تجارت می کردند.
 شاه عباس در امور تجاری شم خاصی داشت و با دور اندیشی امور تجارت را به بازرگانان ارمنی سپرده بود. او به تجربه دریافته بود که ارامنه کالاهای صادراتی را به خوبی می توانند به بازارهای مشرق و اروپا عرضه دارند و از این راه عواید سرشاری گرد آورند و حساب آنها دقیق و صادقانه است و خود آنان نیز در اثر امانت استفاده عادلانه خوبی می بردند. این خصوصیات و مزایای عالی سبب شده بود که ارامنه اطمینان شاه را به خود جلب کرده بودند. مخصوصا از آنجایی که مواردی پیش آمده بود که ابریشم انحصاری شخص شاه که توسط بازرگانانی غیر از ارامنه به خارج صادر شده بود، از لحاظ طرز معامله و سود حاصله رضایت بخش نبود و موجب غضب شاه را فراهم کرده بود. به این ترتیب تجار ارامنه بیشتر مورد اعتماد شاه قرار گرفته بودند. از اواسط قرن شانزدهم، تجار ارمنی عاملان برجسته تجارت میان ایران و سواحل مدیترانه بودند؛ جایی که تعداد کثیری از آن ها در بندرگاه ها و باراندازهای دریایی، راههای معتبر متعددی، نظیر حلب و لیوورنو مشغول کار و زندگی بودند. بعد از اینکه شاه عباس اول در سال ۱۰۲۸ق/۱۶۱۹م حقوق انحصاری صادرات را به ایشان اعطا کرد، تقریبا انحصار تجارت ابریشم را میان ایران و سواحل مدیترانه در عثمانی به دست گرفتند.

تا هنگامی که تجارت ایران با هند و آسیای مرکزی از راه افغانستان انجام می شد، بازرگانان ارمنی در مراکز تجاری ترانزیتی مهم مانند، کابل، قندهار و هرات مستقر بودند. تجارت ارمنیان با هند به کوشش خودشان و با کمک کمپانی های هلندی و انگلیسی انجام می شد. خواجه نظر که از بزرگان جامعه ی ارمنی جلفای اصفهان بود در سال ۱۶۲۰ میلادی از کمپانی هند شرقی انگلیس تقاضای همکاری برای حمل بازرگانان و مال التجاره - هایشان به هندوستان و سورات کرده بود. خواجه میناس هم از اهالی اصفهان و بازرگان نامی در سورات بود که در دهه ی ۱۶۶۰م. در سطح وسیعی تجارت می کرد. او سرمایه ی نقدی کلانی داشت و ضمن اجاره ی کشتی های انگلیسی خود، تعدادی کشتی تجاری در اختیار داشت. ارامنه از قدیم برای اینکه از بازرگانی معاملات خارجی اطلاعات و ابتکار کافی داشته باشند، چنین مرسوم بوده که بازرگانان معروف جلفای اصفهان اغلب فرزندان خود را به عنوان نماینده تجاری به هندوستان و جاوه و سایر کشورها که با آنجا تجارت داشتند، می فرستادند تا پس از مدتی در آن سرزمین ها از لحاظ تجارت تجربه اندوخته و مشهور شوند. برخی از آنها حتی پس از مدتی جزء اهالی بومی آن نقاط شده و سرمایه های کلان نصیب آنان می شد.

با وجود این ارامنه ای که از جلفای اصفهان به آن حدود مهاجرت کرده بودند، نسبت به وطن خود ایران، وفادار ماندند و در مدت زندگی خود با ارسال هدایا و تحف و پس از مرگ نیز به موجب وصیتنامه هایی که نوشته بودند، عوایدی از سرمایه ی سرشار خود را برای مصرف در ایران اختصاص می دادند. قسمتی از این ثروت، بین اقوام آنها تقسیم می شد و بخشی دیگر به مصرف امور خیریه مانند، تأسیس بیمارستان و تعمیر کلیسا و غیره می رسید و به این ترتیب علاقه ی ویژه ی خود را به وطن اصلی خود، ایران ابراز می داشتند. ارامنه ای که از ایران به هند رفته بودند، رشته های مهمی از تجارت آن کشور را به دست گرفتند. حتی قبل از اینکه دولت انگلستان جا پای تجاری خود را در هند باز کند، تجارت عمده ی آن کشور به دست فرزندان ارمنی ایران انجام می گرفت.
ارامنه در ازای ابریشم و سایر کالاهای ایرانی، مانند روناس، احشام و خشکبار، مقدار زیادی پارچه از سواحل شرقی مدیترانه به ایران می آوردند. اما بخش عمده محموله دریایی بازگشتی به ایران را، مسکوکات تشکیل می داد. از آنجا که ایران از معادن طلا و نقره با بهره وری بالایی برخوردار نبود، بنابراین، تقاضا برای فلزات گرانبها که عمدتا از طریق عثمانی وارد می شد وجود داشت. ارامنه تا جایی که می توانستند با خود سکه فلزی به ایران می آوردند. هنگامی که مسکوکات رایج، کمیاب می شد آنها مجبور بودند کالاهایی مانند ماهوت انگلیسی بخرند و اغلب آن را با قیمت ارزان تری در ایران بفروشند. به نظر می رسد تجار ارمنی نه فقط در مورد تجارت ابریشم، بلکه در اقسام فراوانی از تجارت در فواصل دوردست در نقاط شمالی ایران حرف اول را می زدند. پایین بودن سقف هزینه و میزان سود اندک که به آن بسنده می کردند و توانایی ارائه پاسخ سریع به تقاضاهای بازار، آنها را نزد دیگران، به ویژه کمپانی های دریایی به عنوان رقبایی نیرومند جلوه گر ساخت. شرکت های تجاری اروپایی، در رأس همه آنها کمپانی هند شرقی انگلیس، در اواخر قرن هفدهم در رقابت با ارمنی ها، در مسیرهای زمینی شمالی، آنچه را که می توانستند انجام دادند
اگر بخواهیم تعریفی کلی از واژه بازرگان و تاجر در این دوره داشته باشیم باید بگوییم که: «بازرگان و تاجر را در زبان فارسی سوداگر گویند که به معنی کسی است که در پی سود است و علاوه بر اینکه به تمام نقاط، عمال و مستخدمین اعزام می دارند، خودشان از محل اقامت خود خارج نمی شوند و به مانند قلب کارهای بزرگ خویش را در مقر خویش تنظیم می کنند و به هیچ وجه خودشان مستقیما وارد معاملات نمی گردند.» تجار از جمله برترین افراد جامعه صفوی به شمار می رفتند که نفوذ فراوانی هم در میان درباریان و مردم داشتند و همواره از احترام خاصی برخوردار بودند. «نام بازرگانان در شرق همراه با احترام فراوان است و ربطی به دکانداران و خرده خواروبار فروشان ندارد و نیز به اشخاصی که با خارج از امپراتوری معامله ندارند، اسم تاجر اطلاق نمی گردد. فقط سوداگرانی که دارای منشی و محاسب و عمال در ممالک و مناطق بعیده هستند از این عنوان برخوردارند. و بعضی اوقات تجار به مقامات عالیه ارتقاء می یابند. فی المثل سفیران را معمولا از میان این طبقه برمی گزینند. در ایران بازرگانانی هستند که دارای عمال و مستخدمین در تمام اکناف و اقطار جهان می باشند و این مستخدمین پس از مراجعت به مانند نوکران از مخدومین خود فرمانبرداری می کنند.»
یکی از اقشار مهم شهر اصفهان در دوره صفوی را تجار و بازرگانان تشکیل می دادند. در این دوران به واسطه ی اقدامات شاهان صفوی و به ویژه شاه عباس اول، در جهت گسترش تجارت خارجی و فراهم کردن موجبات این توسعه و گسترش تجاری و همچنین به لحاظ موقعیت شهر اصفهان و تلاش شاه برای تبدیل اصفهان به یک بازار بین المللی، مخصوصا در زمینه تجارت ابریشم، موجبات تقویت و رشد این طبقه در ایران عصر صفوی و شهر اصفهان فراهم شد.درباره اهمیت طبقه تجار در کتاب روضه الانوار عباسی اینگونه آمده است که : «اگر پادشاه با شیوه معدلت و احسان با تجار رفتار کند، موجب تحصیل رضای الهی و ذکر جمیل در میان رعایا می گردد و دیگر اینکه دوام نعمت و بقای دولت را سبب می شود، تجار نام نیکوی پادشاه را به اطراف و اکناف برده و دیگران را تشویق می کنند به قلمرو او بروند و بدین طریق به ثروتش افزوده می گردد و باعث می شود که پادشاهان بیگانه با بازرگانانشان به احترام رفتار کنند، چرا که سرانجام همگان از جاده های امن سود برده و مبادلات بازرگانی افزایش می یابد.»

تجار نیز مانند تمام اعضای جامعه، بر اساس زادگاه و تعلقات قومی و مذهبی شان طبقه بندی می شوند. کاروانسراهای اصفهان نام خود را از بازرگانان منطقه ای خاص، چه در قلمرو حکومت صفوی و چه بیرون از مرزهای ایران یا بازرگانان که وابسته به قومیت یا مذهب خاصی بودند، می گرفتند. تجار در اصفهان عصر صفوی هم به گروه های مختلفی تقسیم می شدند که برخی از این تقسیم بندی ها براساس قومیت بود، مثل ارمنی ها و تبریزی ها، برخی دیگر براساس مذهب، مثل یهودی ها و برخی هم بر اساس کشور، که هندی ها را برای این مسئله می توان به عنوان مثال ذکر کرد. با توجه به نقش مؤثر تجار ارمنی در تجارت ابریشم که مهم ترین کالای صادراتی ایران آن عصر محسوب می شد و تجار تبریزی به خاطر آشنایی با فنون تجارت از دیرباز و نزدیکی به راه های اصلی تجارت خارجی، در این فصل تنها به این دو گروه از تاجران عصر صفوی یعنی، تجار ارمنی و تبریزی و نقشی که در تحول اقتصادی اصفهان این عصر داشته اند، پرداخته می شود.
تجار از جمله برترین افراد جامعه صفوی به شمار می رفتند که نفوذ فراوانی هم در میان درباریان و مردم داشتند و همواره از احترام خاصی برخوردار بودند. «نام بازرگانان در شرق همراه با احترام فراوان است و ربطی به دکانداران و خرده خواروبار فروشان ندارد و نیز به اشخاصی که با خارج از امپراتوری معامله ندارند، اسم تاجر اطلاق نمی گردد. فقط سوداگرانی که دارای منشی و محاسب و عمال در ممالک و مناطق بعیده هستند از این عنوان برخوردارند. و بعضی اوقات تجار به مقامات عالیه ارتقاء می یابند. فی المثل سفیران را معمولا از میان این طبقه برمی گزینند. در ایران بازرگانانی هستند که دارای عمال و مستخدمین در تمام اکناف و اقطار جهان می باشند و این مستخدمین پس از مراجعت به مانند نوکران از مخدومین خود فرمانبرداری می کنند.»

اهمیت و ارزش تحقیق

 ایران دوره ی صفویه از لحاظ سیاسی زیر و رو شد بعد از ساسانیان در ایران جامعهی متشکل ایجاد نشده بود. پس از پذیرش اسلام توسط ایرانیان که با شور و اشتیاق و به تدریج صورت گرفت، چند صباحی استقلال سیاسی کامل ایران به عنوان با مشکل مواجه شد و ایرانیان اجازه نیافتند با تکیه بر ملیت خود، حکومت ملی مستقلی داشته باشند. همچنین پس از سقوط بغداد در سال ۶۵۶ ه.ق ایرانیان، گرفتار حاکمیت ایلخانان مغول، تیموریان و حکومت های قراقویونلو و آق قویونلو شدند و بدین ترتیب حکومت های بیگانه و حکومت های ملوک الطوایفی که در نقاط مختلف ایران شکل می گرفتند هیچگاه اجازه ندادند ایرانیان بر محور ملیت خود همبستگی ملی داشته باشند. تنها با روی کار آمدن صفویان بود که سلطهی عناصر بیگانه و نیز حکومت ملوک  الطوایفی که به نام قومیت خود بر هر گوشه ای از ایران حکومت می کردند، برافتاد و ایرانیان از استقلال سیاسی برخوردار شدند و باب نوینی از تعاملات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را آغاز کردند. شاه عباس اول صفوی به عنوان مقتدرترین پادشاه صفوی، نخستین زمامدار ایرانی بود که قدرت را به طور کامل در پایتخت خود، اصفهان متمرکز ساخت و با کشورهای دوردست مناسبات سیاسی و تجاری برابر برقرار ساخت و دست به عمران و آبادانی زد. وی اصفهان را پایتخت کرد، امنیت راههای ارتباطی را تأمین و کاروانسراهای متعددی برای سهولت حمل و نقل ایجاد کرد. مجموعه اقداماتی که شاه عباس انجام داد در نهایت منجر به رشد و شکوفایی اقتصاد و به خصوص تجارت در این دوره شد. تجار ارمنی و تبریزی و به خصوص تجار ارمنی از جمله تاجرانی بودند که مورد حمایت های ویژه ی شاه عباس قرار داشتند و تجارت این دوره را رونق بخشیدند. به طور کلی می توان گفت که هیچ دوره ای در تاریخ ایران از لحاظ شکوفایی تجاری مانند دوره ی صفویه نیست.

سیاست انتقال ارامنه به اصفهان در عصر شاه عباس اول یکی دیگر از سیاست های شاه عباس اول برای تحول اقتصادی اصفهان این عصر، انتقال ارامنه به ایران و اسکان آنها در مکان جدیدی به نام جلفای نو بود. در سده ی ۱۶ - ۱۵ میلادی، به هنگام سقوط آلین چی چای، جلفا که شهر کوچکی در کنار رود ارس بود و از نظر بازرگانی و ترانزیتی در خارج از قفقاز، اهمیت بسزایی داشت، به دست شاه عباس اول ویران شد. (۱۰۱۲ هق /۱۶۰۳ م.) و قریب به پنجاه هزار سکته ی آن به ایران و حوالی اصفهان که جلفای جدید نامیده می شد کوچ داده شدند. هدف او از این امر به کار گرفتن طبیعت ساعی و مقتصد و تخصص تجاری بازرگانان ارمنی در خدمت دولت صفوی بود. شاه عباس برای جبران دوری ارمنیان از خانه و کاشانه خود، امتیازات ویژه ای به آنها داد. به آنها اجازه داد که بی هیچ مانع و ایرادی به انجام مراسم مذهبی خود بپردازند. شاه عباس همچنین مبالغی را برای تزیین کلیسای سن ژوزف که در سال ۱۰۱۳ هق/۱۶۰۵ م. ساخته شده بود پرداخت کرد. شاه با تفویض حق نمایندگی ارامنه به یک کلانتر از ملیت خودشان، در واقع آنها را به صورت جامعه ای خود گردان در آورد. پس از اینکه شاه عباس ارمنیان را به رفاه مادی و معنوی رساند، با اعطای وام های بدون بهره به بازرگانان ارمنی، تحقق هدف اصلی اش از انتقال آنها به اصفهان که عبارت بود از شرکت مؤثر آنان در رونق بخشیدن به رفاه مادی مملکت را تضمین کرد.

ارامنه عاملان شاه در تجارت خارجی ابریشم بودند و تخصص بازرگانی مالی آنها و رابطهای اروپایی شان در این امر کارساز بود. ارامنه از فرصت پدید آمده در جهت تقویت خود و توسعه روابط تجاری خویش با کشورهای اروپایی استفاده نموده و حتی با کمپانی های آنها در داخل به رقابت بر می خاستند. آنها بعدها چنان در کار تجارت خود سر رشته یافتند که نه تنها ذخیره پول نقد داشتند بلکه از نظام خوب و تشکل یافته ای از امکانات اعتباری در شهرهای طول مسیر تجارتشان بهره مند بودند. (همان، ۱۹۵) ارامنه به خوبی توانستند در امور اقتصادی عصر شاه عباس اول به ایفای نقش بپردازند و به عنوان عاملان تجاری او، در افزایش ذخیره پولی شاه خدمات ارزنده ای بنمایند.
سیاست انتقال ارامنه به اصفهان در عصر شاه عباس اول یکی دیگر از سیاست های شاه عباس اول برای تحول اقتصادی اصفهان این عصر، انتقال ارامنه به ایران و اسکان آنها در مکان جدیدی به نام جلفای نو بود. در سده ی ۱۶ - ۱۵ میلادی، به هنگام سقوط آلین چی چای، جلفا که شهر کوچکی در کنار رود ارس بود و از نظر بازرگانی و ترانزیتی در خارج از قفقاز، اهمیت بسزایی داشت، به دست شاه عباس اول ویران شد. (۱۰۱۲ هق /۱۶۰۳ م.) و قریب به پنجاه هزار سکته ی آن به ایران و حوالی اصفهان که جلفای جدید نامیده می شد کوچ داده شدند.  هدف او از این امر به کار گرفتن طبیعت ساعی و مقتصد و تخصص تجاری بازرگانان ارمنی در خدمت دولت صفوی بود. شاه عباس برای جبران دوری ارمنیان از خانه و کاشانه خود، امتیازات ویژه ای به آنها داد. به آنها اجازه داد که بی هیچ مانع و ایرادی به انجام مراسم مذهبی خود بپردازند.

شاه عباس همچنین مبالغی را برای تزیین کلیسای سن ژوزف که در سال ۱۰۱۳ هق/۱۶۰۵ م. ساخته شده بود پرداخت کرد. شاه با تفویض حق نمایندگی ارامنه به یک کلانتر از ملیت خودشان، در واقع آنها را به صورت جامعه ای خود گردان در آورد. پس از اینکه شاه عباس ارمنیان را به رفاه مادی و معنوی رساند، با اعطای وام های بدون بهره به بازرگانان ارمنی، تحقق هدف اصلی اش از انتقال آنها به اصفهان که عبارت بود از شرکت مؤثر آنان در رونق بخشیدن به رفاه مادی مملکت را تضمین کرد. ارامنه عاملان شاه در تجارت خارجی ابریشم بودند و تخصص بازرگانی مالی آنها و رابطهای اروپایی شان در این امر کارساز بود. ارامنه از فرصت پدید آمده در جهت تقویت خود و توسعه روابط تجاری خویش با کشورهای اروپایی استفاده نموده و حتی با کمپانی های آنها در داخل به رقابت بر می خاستند. آنها بعدها چنان در کار تجارت خود سر رشته یافتند که نه تنها ذخیره پول نقد داشتند بلکه از نظام خوب و تشکل یافته ای از امکانات اعتباری در شهرهای طول مسیر تجارتشان بهره مند بودند. ارامنه به خوبی توانستند در امور اقتصادی عصر شاه عباس اول به ایفای نقش بپردازند و به عنوان عاملان تجاری او، در افزایش ذخیره پولی شاه خدمات ارزنده ای بنمایند.

چکیده :

به طور کلّی اقتصاد و روابط اقتصادی از مهمیترین و مؤثرترین نوع روابطی است که در شکلیدهی ساختار جامعه و در اشکال مختلف روابط اجتماعی تأثیر بسزایی دارد. با اوج قدرت دولت متمرکز و فراگیر و مقتدر صفوی، اقتصاد با فعالیتیهای رو به رشد زیربخشیهای صنعت، اصناف، کشاورزی و دامپروری و به خصوص تجارت، در تعاملی دو سویه با نهاد حکومت نقش مهمّی در بازآفرینی اقتدار اقتصادی ایفا کرد. صفویان با آگاهی از توانمندییهای موجود در بخش روستایی که اکثر جمعیت ایران را شامل مییشد و تلاش در جهت ساماندهی و هدفمند کردن فعالیتیهای کشاورزی و دامپروری، اهرمیهای قدرت برای اقتصاد شهری به وجود آوردند. اقتصاد شهری نیز با زیرمجموعهیهای صنعت، اصناف و بازرگانی نقش کلیدی در فرآیند تجارت بر عهده داشت. بدین صورت بود که محصولات کشاورزی و دامپروری در روستاها تولید و در بخش صنعت تبدیل به کالا مییشد و در نهایت در مرحلهیی بعد، از طریق تجارت داخلی و خارجی به بازارهای هدف عرضه مییشد. از دورانیهای کهن تجارت با مناطق دوردست جزء جدایییناپذیر زندگی مردم فلات ایران بوده است. ایران با قرار گرفتن در میانه راه سواحل دریای مدیترانه و امپراتوری های شبه قاره ی هند و آسیای مرکزی، همواره به عنوان مسیر تجارت و مکان مبادله ی حجم عظیمی از کالاهایی بوده که از طریق راه های تجاری آسیا و مراکز تجاری هند به سواحل مدیترانه و خلیج فارس جابه جا می شد. شهر اصفهان هم با پایتخت قرار گرفتن و مرکزیتی که از نظر جغرافیایی و ترانزیتی ایران داشت، از عصر شاه عباس اول تا پایان عصر صفوی نقشی مؤثر در اقتصاد و تجارت این دوره داشته است. این پژوهش درصدد بررسی عوامل مؤثر در تحول اقتصادی و تجاری اصفهان عصر صفوی با تأکید بر سیاست-های شاهان صفوی از شاه عباس اول تا پایان این عصر، برای ایجاد این تحول است. یافته های این پژوهش را می توان در سیاستیهای مؤثر در اقتصاد این دوره همچون مرکزیت و ثبات سیاسی، ایجاد شبکهیی وسیعی از کاروانسراها، تضمین امنیت مسیرهای تجاری، توجه به اقتصاد کشاورزی، روابط با غرب، توجه و حمایت از صنایع، حمایت از تجاری که می توانستند نقش مؤثری در توسعه ی تجارت این عصر داشته باشند، همانند تجار ارمنی و تبریزی در اصفهان این عصر دانست. در این پژوهش از روش توصیفی ـ تحلیلی و منابع کتابخانه ای استفاده شده است. کلیدواژه ها: صفویه، اقتصاد، تحول، اصفهان، تجارت، شاه عباس اول

 

مشاهده نمونه فایل و خرید

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۸ ، ۱۰:۴۸
admin .

مطالعه تجربی و عددی رشد آسیب در مواد مدرج تابعی به روش اجزا محدود

مقطع : کارشناسی ارشد مکانیک

تعداد صفحات: 97

بخشی از متن:

مواد مدرج تابعی زمینه گسترش مدلهای ساختاری و نمایش قابلیتهای ماوراء هندسه برای در نظر گرفتن ویژگیهای مواد، برای مهندسین طراح فراهم کرده است. دانستن اینکه کدام خاصیت مواد میتواند سازمان داده شود، وابسته به مشخصات شکست میباشد. چنین پرسشهایی به طور گسترده بسیاری از تحقیقات در زمینه رفتار شروع و رشد ترک در مواد مدرج تابعی را تحریک نموده است

یکی از مهم ترین دست آوردهای علم و فناوری تامین رفاه و آسایش زندگی بشر می باشد. با وجود دستیابی نسبی به این خواسته، متاسفانه وقوع بعضی حوادث ناگوار از جمله شکست پیش بینی نشده سازه ها، این آسایش را به مخاطره انداخته و علاوه بر گرفتن جان انسانها خسارات فراوانی را موجب شده است. پدیده شکست یکی از عمده ترین مسائلی است که در طراحی قطعات باید در نظر گرفته شود. معیارهای سنتی و متداول شکست غالبا قادر به توجیه کامل موارد شکست سازهای که در تنش های خیلی کمتر از مقاومت نهایی اتفاق می افتد، نیستند. نمونه هایی از آنها شامل پلها مخازن، لوله ها، جنگ افزارها، کشتیها و سازه های فضایی می باشند. آزمایش های گریفیث بر روی فیبرهای شیشه ای در سال ۱۹۲۱ میلادی به این نتیجه منجر شد که مقاومت واقعی مواد خیلی کمتر از مقاومت نظری آنهاست. به منظور توجیه این پدیده ها، مکانیک شکست مطرح گردید. مکانیک شکست بر این فرضیه بنا شده که تمام مواد دارای نقص های شبه ترک بوده و این مسئله هسته اولیه آغاز شکست در قطعه می باشد. مکانیک آسیب که مکمل مکانیک شکست محسوب می شود، مکانهایی که با توجه به نحوه بارگذاری و شرایط تکیه گاهی و غیره احتمال به وجود آمدن ترک و نقطه آغازین شروع ترک خواهد بود را مشخص می کند. مکانیک آسیب و شکست به مطالعه رفتار پیدایش ترکی سرعت، مسیر و زاویه رشد ترک در سازه ها و همچنین مقادیر تنش و کرنش در لحظه شروع و رشد آن می پردازد
در بسیاری از سازه ها به علت شرایط خاص عملکرد، لازم است در نقاط یا جهات مختلف، خواص مکانیکی متفاوتی وجود داشته باشد. به همین دلیل در ساختار این سازه ها از مواد مختلف استفاده می شود. وقتی مواد غیر مشابه مانند فلزات و سرامیکها با اتصال به هم تشکیل یک سازه یا ماده مرکب را می دهند، در اثر قرار گرفتن در معرض بار به دلیل خواص متفاوت، دچار تنش داخلی می شوند. به همین دلیل مواد مرکب به عنوان موادی که خواص آنها به صورت لایه ای تغییر می کرد ساخته شدند. این تغییر جهت گیری در هر لایه باعث تمرکز تنش و لایه لایه شدن آن می گردید. برای بهبود این حالت می توان با انتقال تدریجی ساختار، از تمرکز تنش دو لایه و تخریب مرزها جلوگیری کرد.به این مواد که به طور پیوسته با هم ترکیب می شوند، مواد مدرج تابعی می گویند. برای اولین بار در سال ۱۹۸۴ در آزمایشگاه هوافضای ژاپن موادی با ریزساختار ناهمگن تولید شد که خواص مکانیکی آن به طور تدریجی و پیوسته از سطحی به سطح دیگر تغییر می کرد. در این مواد، به علت عدم وجود فصل مشترک تیز و ناگهانی، کاهش تنش های پسماند و افزایش مقاومت اتصال امکان پذیر گردید. به علاوه کاربرد مناسب این مواد منجر به کاهش ضریب تمرکز تنش و ضریب شدت تنش در بارگذاریهای مختلف می شود. تغییر خواص در مواد مدرج تابعی را می توان با روش های مختلفی تعریف نمود. اغلب در مدل های تئوری تغییرات خواص نسبت به تغییر ترکیب، تابعی از مکان و عموما خطی، نمایی یا توانی در نظر گرفته میشود. سایر مدل ها تغییر سادهای از ترکیب را در نظر گرفته اند که در آنها تغییر خواص لحاظ شده است. در صورتی که ترکیب ماده مشخص باشد، تغییر خواص آن را می توان توسط قوانین تئوری محاسبه نمود که این خواص در مواد مرکب و مدرج تابعی محاسبه شده است. تحقیقات نشان میدهد رایج ترین مود گسیختگی در این مواد، ایجاد ترک و رشد آن است

سوابق تاریخی

از دیرباز سازه ها تا حد ممکن به گونه ای طرح می شدند که دیرتر شکست بخورند. بسیاری از سازه های مصریان، رومیان، ایرانیان باستان و بناهایی که در دوره رنسانس در اروپا ساخته شده، همچنان پابرجا هستند که از نظر علم مهندسی جدید تحسین برانگیز می باشند
از آنجا که دانش مکانیک قبل از نیوتن محدود بود، ساخت بناهای تاریخی با طراحی موفق مستلزم سعی و خطاهای بسیاری بوده است. در روم باستان پس از احداث هر پل جدید از طراح آن خواسته می شد که زیر پل بماند تا ارابه های سنگین از روی پل عبور کنند. در شکل ۱-۱ نمونه ای از این پل ها نشان داده شده است. قبل از انقلاب صنعتی مواد به کار رفته در سازه ها معمولا محدود به الوارهای چوب، آجر و ساروج بود.

 

مطالعه تجربی و عددی رشد آسیب در مواد مدرج تابعی به روش اجزاء محدود

 

انقلاب صنعتی دگرگونی عظیمی در مواد به کار رفته در سازه ها را به وجود آورد و آن استفاده از آهن و فولاد بود. به عبارت دیگر شاید تولید انبوه فولاد منجر به انقلاب صنعتی شد. استفاده از فولاد این امکان را به وجود آورد که بتوان از قابلیت کششی مواد نیز استفاده کرد. با این وجود تغییر مواد در سازه ها از آجر و ساروج به فولاد گاهی منجر به شکست های پیش بینی نشده می گردید. به دلیل عدم شناخت دقیق پدیده شکست در این گونه از سازه ها، طراحان معمولا از ضریب اطمینان بالایی در حدود ده برابر تنش گسیختگی استفاده می کردند.

تحقیقات اولیه در مکانیک شکست

مکانیک شکست شاخه ای از علم مقاومت مصالح است. تحقیقات اولیه در مکانیک شکست به فعالیتهای لئوناردو داوینچی برمی گردد که با بررسی سیم های آهنی نشان داد که مقاومت آنها نسبت عکس با طول آن دارد. طول بیشتر، ترکهای ریز بیشتر و در نتیجه احتمال شکست در تنش کمتر را در پی خواهد داشت. گریفیث" یک قدم اساسی در ایجاد رابطه تنش شکست و ابعاد ترک در اوایل قرن حاضر ایجاد نمود. همچنین تحلیل انتشار یک ترک بیضوی ناپایدار توسط تحلیل تنش در اطراف ترک را پایه گذاری نمود. وی با استفاده از قانون اول ترمودینامیک یک تئوری برای مکانیک شکست ارائه نمود.
نقطه عطف مکانیک شکست در جنگ جهانی دوم، زمانی بود که کشتی های آزادی آمریکا در نزدیک قطب شمال در سرمای بسیار زیاد بین سیبری و آلاسکا دچار شکست شدند. دلیل این شکست بعد از تحقیقات فراوان استفاده از جوش به جای پرچ، جوشکاری توسط افراد نیمه ماهر و استفاده از فولاد با چقرمگی کم بیان گردید که موجب ایجاد ترک و رشد آن گردید. ایروین، تئوری گریفیث را برای فلزات تعمیم داد. ایروین نشان داد که برای رشد ترک علاوه بر انرژی سطحی، لازم است انرژی لازم برای غلبه بر جریان پلاستیک در اطراف نوک ترک نیز فراهم شود. در سال ۱۹۵۶ مفهوم نرخ رهایی انرژی که متمم تئوری گریفیث بود توسط ایروین بیان شد. ایروین و همکارانش متوجه تحقیقی از وسترگارد شدند که در سال ۱۹۳۹ منتشر شده بود و در آن روشی برای تحلیل تنش و تغییر مکان در نوک یک ترک ارائه گردیده بود. ایروین با استفاده از این روش نشان داد که تنش و تغییر شکل نوک ترک را می توان با عامل ثابتی ارتباط داد که رابطه مستقیم با نرخ رهایی انرژی دارد. این عامل بعدا به ضریب شدت تنش شناخته شد.
از نقطه عطف دستاوردهای تحقیقاتی در مکانیک شکست حوالی سال ۱۹۶۰ بود. در حقیقت در این سالها بنیادهای مکانیک شکست الاستیک خطی پایه گذاری شد. بعد از آن اکثر تحقیقات معطوف به پلاستیک نوک ترک بود. هنگامی که تغییر شکل پلاستیک قابل توجهی در جسم به وجود می آید، فرضیه های مکانیک شکست الاستیک خطی برقرار نیست. از سال ۱۹۶۰ رایسه با فرض رفتار الاستیک غیرخطی برای ماده ای با تغییر شکل پلاستیک موفق شد مفهوم نرخ رهایی انرژی را بر مبنای انتگرال غیرخطی ( در یک مسیر اختیاری در اطراف ترک محاسبه نماید. در همان سال هاتچین شن" توانست انتگرال را به میدان تنش نوک ترک ارتباط دهند. فرض آنها رفتار غیر خطی برای ماده بود. تحلیل وی نشان داد که با محاسبه انتگرال (میتوان شدت تنش خطی و همچنین نرخ رهایی انرژی را محاسبه نمود. او در سال ۱۹۷۶ هاتچین شن و سیه ارائه یک چهار چوب تئوریک ریاضی بر مفهوم طراحی مکانیک شکست ارائه نمودند. ایشان رابطه ریاضی بین ابعاد ترک، چقرمگی، توزیع تنش در نوک ترک و انتگرال را بیان نمودند. همچنین سیه با برقراری رابطه بین انتگرال و تغییر مکان نوک ترک نشان داد هر یک از این پارامترها می تواند معیاری برای شکست قرار گیرد.

مروری بر تحقیقات انجام شده

تاکنون تحقیقات زیادی بر روی مواد مدرج تابعی انجام گرفته که در ادامه به چند مورد آن اشاره می گردد.
دیلیک و اردوغان [۱۶] در سال ۱۹۸۳ و ایچن [۱۷] در سال ۱۹۸۷ با بررسی مسائل ترک Delake 2 Erdogan در یک صفحه بی نهایت نشان دادند که برای تغییر خواص به صورت پیوسته و تکه ای مشتق پذیر، معکوس جذر تکینی تنش در نوک ترک در مواد مدرج تابعی مشابه مواد همگن است. دلیل این امر روابط ساختاری انتگرالی مشابه، در تحلیل ترک برای هر دو مورد است.
کندا و اردوغان در سال ۱۹۹۴، وابستگی K به زاویه نسبی نوک ترک و شیب خواص ماده را در صفحه ای به ابعاد بی نهایت از جنس مواد مدرج تابعی با تغییرات نمایی در جهت ترک بررسی کردند. آنها نشان دادند K به خواص مکانیکی در طول ترک و در نوک ترک بستگی دارد [۱۸]
وانگ و مگید در سال ۱۹۹۵ یک تدبیر عددی و تئوری از انتشار یک ترک محدود در لایه ای با تغییرات سه بعدی خواص الاستیک تحت شرایط بارگذاری غیر صفحه ای پیشنهاد دادند [۱۹]
جینه و باترا در سال ۱۹۹۶، میدان های تنش در اطراف ترک، نرخ رهایی انرژی کرنشی و ضریب شدت تنش در یک ماده مدرج تابعی از جنس فلز - سرامیک را بررسی نمودند. ایشان نشان دادند مقادیر ضریب شدت تنش در ترک های موازی شیب تغییر، در صورتی که ترک به سمت ماده چقرمه تر رشد کند نسبت به ماده همگن بیشتر میشود [۲۰]
اردوغان و وو در سال ۱۹۹۶ و ۱۹۹۷، با استفاده از معادلات انتگرالی و اصل بر هم نهی، ضرایب شدت تنش را برای یک صفحه FGM با تغییر نمایی خواص تحت سه نوع بارگذاری مکانیکی شامل بارهای ثابت، غشایی و خمشی و همچنین بارگذاری حرارتی به طور تحلیلی به دست آوردند [۲۱ و ۲۲] |
همکاری عمده در زمینه رشد دینامیکی ترک در اجسام غیرهمگن، مربوط به کار پارمسوارلان و شوکلا در سال ۱۹۹۹ بود که روابطی برای نامتغیر اول تنش توسعه دادند و اثر ناهمگنی را بررسی نمودند [۲۳]

مارور و تیپور" در سال ۲۰۰۰ نشان دادند که ترک عمود بر شیب تغییرات، باعث ایجاد مودهای بارگذاری متفاوت در نوک ترک و انحراف آن هنگام رشد می شود. عوامل موثر بر رشد ترک اولیه و ادامه پیدا کردن آن شامل انحراف و شکل ترک، تغییرات چقرمگی شکست ذاتی در طول رشد ترک و تنش های باقیمانده می باشد. وجود شیب تغییر در مواد می تواند سبب کاهش اختلاط مودها شده و اندازه نرخ رهایی انرژی را بهبود بخشد. به دلیل وجود میدان تنشی نامتقارن، مود موثر موجود در نوک ترک اغلب با مود اعمالی متفاوت است. به گونه ای که مثلا برای ترکی که تحت بارگذاری مود اول است، بارگذاری ترک می تواند در مود دوم نیز باشد [۲۴]
طیف گسترده ای از مواد مدرج تابعی وجود دارد که تغییرات در ثابت های الاستیک آنها ظاهر می شود. در تمام ساختارهای مواد چندفازی (کامپوزیت ها با مواد مدرج تابعی)، تغییرات در استحکام ذاتی است. اولین بررسی تجربی منتشر شده که در آن یک گرادیان تنش تسلیم، رفتار ترکها را تحت تاثیر قرار میداد، توسط سورش و همکاران در سال ۲۰۰۰ انجام شده است. آنها آزمایش خستگی بر روی دو ماده انفجاری شامل یک فولاد فریتی و یک فولاد آستنیتی انجام دادند [۲۵]. کولدینگ در همان سال، یک مدل تحلیلی برای توضیح این که چرا گرادیان در تنش تسلیم، رفتار رشد ترک را تحت تاثیر قرار می دهد، ارائه نمود. ثابت شده است که گرادیان تنش تسلیم، یک عبارت اضافی به نیروی رانش ترک القا می کند که منجر به افزایش یا کاهش در نیروی رانش ترک میشود [۲۶]
آنلاس و همکارانش در سال ۲۰۰۰، به بررسی ضرایب شدت تنش در مود اول بارگذاری پرداختند. آنها ماده مدرج تابعی را توسط لایه های گسسته و در نقاط انتگرال گیری تعریف و تاثیر تعداد لایه ها بر ضرایب شدت تنش ارزیابی کردند [۲۷]
لامبراس و همکاران در سال ۲۰۰۰، از یک مادهی حساس به UV استفاده کردند به طوری که نرمی و چقرمگی شکست آن شدیدا وابسته به مقدار پرتودهی UV بود [۲۸]

اکثر کارهای انجام شده در مکانیک شکست در شیارها و برای مواد ترد انجام شده است. در این تحقیقات فرض می شود منطقه پلاستیک اطراف شیار به قدری کوچک باشد که بتوان از آن صرف نظر نمود. بنابراین واضح است برای موادی که چقرمگی نسبتا بالایی داشته باشند، نمی تواند کاربرد داشته باشد. از سال ها پیش تلاش هایی برای در نظر گرفتن اثرات پلاستیسیته در اطراف لبه شیار انجام شد. این گونه کارها هنوز هم ادامه دارد. چون على رغم تلاش های فراوان انجام شده در این زمینه، توزیع تنش در اطراف شیار در مواد با چقرمگی بالا هنوز به صورت تحلیلی و دقیق استخراج نگشته و روابط ارائه شده دارای خطای نسبتا بالایی می باشد. لازارینه و همکارانش در سال ۲۰۰۱، ضریب شدت تنش پلاستیک در شیار را تحت بارگذاری مود اول و دوم ارائه نمودند. البته کار تحقیقاتی آنها به صورت تحلیلی اما تقریبی انجام شد. ایشان تحلیل خود را در مورد منطقه پلاستیک اطراف شیار ادامه داده و ضریب شدت تنش پلاستیک را در شیار V شکل و برای بارگذاری برشی ارائه دادند [۲۹] و رسیو و تیپور در سال ۲۰۰۲، میدان تنش در اطراف ترک و ضریب شدت تنش در مواد مدرج تابعی با رفتار الاستیک خطی را در حالتی که ترک موازی تغییرات ماده باشد، بررسی نمودند [۳۰]
وانگ و همکارانش در سال ۲۰۰۲، مدل تحلیل مکانیزم های آسیب برای مواد مدرج تابعی با توزیع خاصیت به صورت دلخواه را ارائه نمودند.

بررسی مسئله

در این پژوهش، معیارهای آسیب مختلفی همچون بیشینه تنش اصلی، بیشینه تنش اسمی، معیار مربع تنش اسمی، بیشینه کرنش اصلی، بیشینه کرنش اسمی و معیار مربع کرنش اسمی توسط زیر برنامه USDFLD ، UMAT و UFIELD در نرم افزار آباکوس تعریف می شود. جهت صحت سنجی مدل مدرج تابعی رفتار آن در نمونه فاقد ترک بررسی و اعتبارسنجی می گردد. سپس ساخت نمونه مدرج تابعی با استفاده از متالورژی پودر شرح داده خواهد شد. تعدادی نمونه ساخته شده و شیارهای متفاوتی در آن ایجاد می گردد و تحت آزمون خمش سه نقطه ای قرار داده میشود. در ادامه نمونه های مورد آزمایش قرار گرفته، شبیه سازی شده، معیارهای مختلف آسیب و شکست در آن مورد ارزیابی قرار می گیرد. انتگرال 1 مورد بررسی قرار گرفته، ضرایب شدت تنش برای صفحه ترک دار با استفاده از نرخ رهایی انرژی و انتگرال ( محاسبه می گردد. در ادامه، وابستگی انتگرال [ به مسیر مطالعه شده و نتایج با انتگرال مستقل از مسیر [ مقایسه می گردد. روش انتگرال تعاملی
M – integral که روش دقیقی جهت محاسبه ضرایب شدت تنش در مواد مدرج تابعی است، بحث و بررسی می شود. در حالت های مختلف جهت گیری ترک و جهت گیری خواص مکانیکی ماده، رفتار ماده مدرج تابعی بررسی و ضرایب شدت تنش با استفاده از روش انتگرال تعاملی گردیده و زاویه آغاز ترک با معیارهای مختلف محاسبه و با نتایج تجربی موجود مقایسه می شود. نتایج حاصل از شبیه سازی های عددی با نتایج تجربی مقایسه و اعتبارسنجی می شود. در آخر، با استفاده از نتایج به دست آمده، معیارهای آسیب و رشد ترک مناسب برای مواد مدرج تابعی و محدوده کاری هر کدام تعیین خواهد شد.

چکیده :

در این پژوهش، با استفاده از روش اجزاء محدود به بررسی رشد ترک نمونه های فاقد ترک و ترک دار از جنس مواد مدرج تابعی تحت بارگذاری استاتیکی پرداخته می شود. تغییر خواص ماده به صورت کاملا پیوسته و در راستای طولی تعریف  گردیده، بنابراین اندازه المان ها را می توان تا حد مورد نیاز کوچک کرد. به همین منظور، تغییر خواص ماده در نقاط انتگرال گیری و گره ها توسط زیربرنامه UMAT، USDFLD و UFIELD در نرم افزار آباکوس اعمال گردیده و در نتیجه میدان تنش  در نقاط تکین (مانند نوک ترک) به درستی حاصل خواهد شد. ابتدا، رفتار ماده مدرج تابعی در مدل فاقد ترک بررسی و مقادیر تنش در آن با نتایج تحلیلی موجود مقایسه شده و درستی رفتار ماده مدرج تابعی، صحت سنجی می گردد. معیارهای آسیب مختلفی همچون بیشینه تنش اصلی، بیشینه تنش اسمی، معیار مربع تنش اسمی، بیشینه کرنش اصلی، بیشینه کرنش اسمی و معیار مربع کرنش اسمی جهت بررسی شرایط پیدایش ترک استفاده و ارزیابی می گردد. سپس، انتگرال J مورد بررسی قرار گرفته، ضرایب شدت تنش برای صفحه ترک دار با استفاده از نرخ رهایی انرژی و انتگرال J محاسبه می گردد. به منظور تحلیل شرایط رشد ترک، از کد فرانک استفاده شده و معیارهای مختلفی همچون معیارهای بیشینه تنش مماسی، بیشینه نرخ رهایی انرژی و کمینه چگالی انرژی کرنشی مورد مطالعه قرار می گیرد. در ادامه روش انتگرال تعاملی M-integral که روش دقیقی جهت محاسبه ضرایب شدت تنش در مواد مدرج تابعی است، بیان شده و با استفاده از آن نتایج حاصل می گردد. نتایج نشان می دهد که معیارهای آسیبی که بر مبنای تنش هستند، نتایج دقیق تری را نسبت به معیارهای کرنشی نشان می دهند. از بین معیارهای رشد ترک نیز پیش بینی های معیارهای بیشینه تنش مماسی و کمینه چگالی انرژی کرنشی به هم نزدیک بوده ولی معیار کمینه چگالی انرژی کرنشی از دقت بهتری برخوردار است.

کلید واژه ها: پیش بینی رشد آسیب، مواد مدرج تابعی، روش اجزاء محدود متداول و توسعه یافته

 

 

مشاهده نمونه فایل و خرید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۸ ، ۱۸:۳۴
admin .

تحلیل تاثیر استراتژی های مدیریت تنوع بر بهره ‌وری منابع انسانی و ارائه الگویی جامع برای آن، مورد مطالعه: صنعت فولاد اصفهان و یزد

مقطع : دکتری مدیریت

تعداد صفحات: 231

بخشی از متن:

تنوع نیروی کار و سر و کار داشتن با افرادی که از جنبه های متعدد باهم متفاوت هستند یکی از چالش هایی است که مدیران سازمان های قرن 21 بایستی برای مدیریت آن برنامه داشته باشند. تنوع نیروی کار به معنای آن است که سازمان های امروزی در درون خود با گروه های ناهمگون از جنبه های مختلف چون جنسیت، سن، نژاد و غیره مواجه اند. تنوع نیروی کار در فعالیت های مدیریت از اهمیت بالایی برخوردار میباشد و مدیران نیاز به آموزش هایی به منظور مدیریت اثربخش تنوع و ارائه استراتژی های مؤثر برای مدیریت اینگونه تفاوت ها دارند. تنوع منابع انسانی اگر به درستی مدیریت شود میتواند ابعاد بهره وری منابع انسانی از قبیل رضایت شغلی و تعهد سازمانی را افزایش دهد و درصورتیکه به نحوه مؤثری مدیریت نشود نقش بالقوهای در نرخ ورود و خروج و بروز تعارض های میان فردی و سازمانی دارد؛ زیرا تعارضات جدی میان گروهی ممکن است به دلیل تنوع نیروی کار در زمینه های نژادی، فرهنگی، مذهب و غیره روی دهد. هدف مدیریت تنوع بالا بردن آگاهی های اعضای سازمان از تفاوت ها و افزایش شاخص های بهره وری منابع انسانی میباشد.
ازاین رو خلق فرهنگی که صادقانه و بهدوراز تبعیض، تنوع را ارزیابی، هدایت و مدیریت نماید برای موفقیت آتی شرکت حیاتی است. لذا در این بخش به بررسی تنوع، ارائه تعاریف تنوع و مدیریت تنوع، استراتژیها و مدل های مدیریت تنوع پرداخته میشود


تعریف تنوع
در زبان انگلیسی از تنوع برای بیان ویژگی هایی که چیزی را از چیزهای دیگر جدا میکند، استفاده میشود. در فارسی نیز تنوع ( با ریشه عربی نَوع ) به معنای گونه گون شدن و یا بودن است که در فارسی به گوناگونی مشهور است.
تنوع برخلاف سایر مفاهیم در مدیریت تعریف واضح و روشنی برای آن دیده نشده است. اگر تنوع به معنای کثرت و تعدد ویژگی هایی که برای خلق و ایجاد ما به عنوان افراد تعریف شود تعریفی بسیار کلی از تنوع ارائه شده است. این تعریف بسیار کلی جهت عملیاتی کردن استراتژی های سازمانی تنوع مناسب نیست، لیکن این مفهوم سازی گسترده نه تنها مقوله تنوع فردی ساده را در برمیگیرد بلکه ماهیت ناهمگون گروه های اجتماعی متنوع نیروی کاری نظیر زنان، گروه های اقلیت نژادی، افراد ناتوان و غیره را نیز در برمیگیرد. درنتیجه از این دیدگاه تنوع هرگونه ویژگی و خصیصه هایی که برای متمایز کردن یک شخص از دیگران استفاده میشود را گویند یا به عبارتی گسترده تر، تنوع به تفاوت های میان افراد برحسب هر ویژگی شخصی اطلاق میشود که بر چگونگی ادراک افراد از یکدیگر اثر میگذارد
منابع انسانی به اذعان اکثر صاحب نظران مدیریت مهم ترین دارایی و سرمایه هر سازمانی است که همواره چالش هایی را برای سازمان ها ایجاد نموده است. یکی از مهم ترین چالش هایی که سازمان های قرن حاضر همواره با آن مواجه هستند، سروکار داشتن با منابع انسانی است که از جنبه های متعدد باهم تفاوت دارند یا به عبارتی دیگر با تنوع منابع انسانی سروکار دارند. چالش مهم تر از وجود تنوع منابع انسانی، مدیریت کردن تنوع منابع انسانی و ایجاد بهره وری منابع انسانی از طریق آن می باشد که به دنبال آن بهره وری و عملکرد سازمان نیز ارتقا می یابد. در این پژوهش به تحلیل تأثیر مدیریت تنوع و استراتژی های آن بر بهره وری منابع انسانی با تمرکز بر شناسایی عوامل میانجی و تعدیل کننده این تأثیر در صنعت فولاد پرداخته میشود.
در این فصل ضمن بیان مسئله ی مورد پژوهش به تشریح کلیات پژوهش پرداخته خواهد شد که شامل اهمیت و ارزش پژوهش، اهداف و فرضیه های پژوهش، نوآوری و کاربرد نتایج پژوهش می باشد. قلمرو موضوعی، زمانی و مکانی پژوهش، شیوه پژوهش و واژه های کلیدی نیز در پایان فصل ارائه خواهد شد.
بررسی های اخیر در مقیاس بزرگ از ۵۰۰ شرکت برتر جهان (فورچون ۰ ) و دیگر سازمان های جهانی نشان داده است که صد درصد سازمان های مورد مطالعه، تنوع و تفاوت ها را به عنوان یک موضوع مهم یا بسیار مهم درک کرده اند (نیشی و از بیلگین، ۲۰۰۷). همچنین در سال ۲۰۱۰، ۶۸ درصد سازمان هایی که در بررسی انجمن مدیریت منابع انسانی شرکت کرده اند، مطرح کرده اند که فعالیت ها و خط مشی های تنوع نیروی کار را نهادینه کرده اند. (انجمن مدیریت منابع انسانی، ۲۰۱۰). همچنین طوسی (۲۰۰۹) سه روند جمعیت شناختی عمده قرن ۲۱ در رابطه با نیروی کار را شامل کند شدن رشد، مسن شدن و افزایش تنوع می داند که امید می رود این روند در آینده نیز ادامه داشته باشد (هاسون بارته، ۲۰۱۲)
تنوع نیروی کار شامل تمام تفاوت هایی می شود که از هریک از ما یک فرد واحد میسازد مانند فرهنگ، قومیت، ملیت، سن، دین، ناتوانی، جنسیت، تحصیلات، عقیده و تمامی تفاوت هایی که در هر نیروی کاری مشاهده میشود (ادوین ، ۲۰۰۱: ۲۶). بر این مبنا فوچونز و مایکلتون (۲۰۰۷: ۹۷۵) به نقل از بارتز و دیگران (۲۰۰۱) مدیریت تنوع را این گونه تعریف نموده اند: «درک اینکه تفاوت هایی میان کارکنان وجود دارد و اینکه اگر این تفاوت ها به درستی مدیریت شوند، یک دارایی برای انجام اثربخش تر و کاراتر کارها می شود. به عبارتی مدیریت تنوع به عنوان یک استراتژی منابع انسانی برای مدیریت مؤثر نیروی کار متنوع می باشد (موریسون و همکاران، ۲۰۰۸).
پیامدها و اثرات تفاوت ها و تنوع در سازمان در میان پژوهشگران مدیریت مورد بررسی و تأیید قرار گرفته است. تنوع نیروی کار از دو دیدگاه برای سازمان اهمیت دارد. از دیدگاه بیرونی، نیروی کار متنوع ابزار رقابت است و منجر به مزیت رقابتی شده، عملکرد سازمان را بهبود می بخشد. از دیدگاه درونی، نیروی کار متنوع باعث انعطاف پذیری فرایندهای سازمانی خواهد شد (ماگوشیا و چانگ، ۲۰۰۸). تنوع به جذب، استخدام و حفظ بهترین استعدادهای موجود منجر می شود؛ در نتیجه با جابجایی کمتر نیروی کار، اقامه دعاوی حقوقی کمتر و افزایش درک نیازهای بازار، هزینه ها کاهش می یابد و رضایت شغلی و تعهد سازمانی افزایش می یابد (آلن و همکاران، ۲۰۰۸؛ حقیقی و همکاران، ۱۳۸۹؛ فینک و همکاران، ۲۰۰۳). با توجه به پیامدهای فوق بهره وری منابع انسانی سازمان افزایش و منابع انسانی سازمان به عنوان یک منبع مهم سازمان و عامل مزیت رقابتی، ستاده ی بیشتری نسبت به داده ایجاد می نماید. مدیریت تنوع نیروی کار و انجام اقدامات لازم در این راستا برای رسیدن به بهره وری منابع انسانی به اندازه ای برای سازمان ها اهمیت یافته است که همه ساله شرکت های برتر دنیا برای قرار گرفتن در لیست برترین شرکتها در حوزه مدیریت تنوع که توسط موسسه تنوع ارائه می شود، رقابت می کنند. شرکت های برتر سالهای ۲۰۱۲ الی ۲۰۱۴ در پیوست ۱ ارائه شده است.
از طرفی دیگر بهره وری منابع انسانی به حداکثر رساندن استفاده از منابع، نیروی انسانی و اقدامات به طریق علمی به منظور کاهش هزینه ها و رضایت کارکنان، مدیران و مشتریان می باشد (طالبی و همکاران، ۲۰۱۲) و یا به عبارتی دیگر حداکثر استفاده مناسب از منابع انسانی به منظور حرکت در جهت اهداف سازمان با کمترین زمان و حداقل هزینه می باشد. توجه نکردن به بهره وری منابع انسانی و توجه صرف به دیگر عوامل نه تنها سبب کاهش کارایی و اثربخشی در سازمان می شود، بلکه سبب افزایش ضایعات، حوادث، ترک خدمت و ایجاد نارضایتی در منابع انسانی می گردد. بنابراین برای افزایش بهره وری منابع انسانی ابتدا باید عوامل تسهیل کننده و بازدارنده در افزایش آن را شناخت. با استفاده از افزایش آگاهی مدیران از عوامل تسهیل کننده (رضایت شغلی، تعهد سازمانی، درگیری شغلی و رفتار شهروندی سازمانی و عوامل بازدارنده (غیبت، تضاد و قصد ترک خدمت کارکنان می توان ستاده بیشتری نسبت به داده های منابع انسانی به دست آورد. در نتیجه فراهم کردن این شرایط جهت ارتقا بهره وری منابع انسانی در میان منابع انسانی متنوع مسئله ای است که نیاز به تبیین و بررسی جامع دارد که در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد.

البته پژوهشگران پیشنهاد می کنند که متغیرهای محتوایی شامل عوامل اجتماعی (دی توماسو همکاران، ۲۰۰۷؛ ون در وگت و همکاران، ۲۰۰۵)، فرهنگ سازمانی (هاسون بارت، ۲۰۱۲، فینک و همکاران، ۲۰۰۱)، سبک رهبری (بریمهال و همکاران، ۲۰۱۴)، اندازه سازمان (روبرسون و جئونگ پارک، ۲۰۰۷؛ ریچارد و همکاران، ۲۰۰۴) و رویکردهای سازمانی با مدیریتی به تنوع (الی و توماس ۲۰۰۱؛ جوشی و رو، ۲۰۰۹؛ ریچارده، ۲۰۰۰)، متغیرهای شناختی و ادراکی چون جذابیت سازمانی (ویلیامز و بائر، ۱۹۹۴)، عدالت سازمانی (ماگوشی و چانگ، ۲۰۰۹) و هویت سازمانی (السن، ۲۰۱۰) تعدیل کننده ها و میانجی گرهای اصلی در روابط میان تنوع و پیامدهای مثبت یا منفی سازمانی می باشد. اگرچه پژوهش های زیادی برای درک کامل این پدیده صورت گرفته است، میان مدیریت تنوع کارکنان و بهره وری منابع انسانی رابطه ای وجود دارد که می تواند بسته به نوع و تعداد تعدیل کننده ها، مطلوب یا نامطلوب باشد. مواردی که روی آن تأکید بیشتری شده است و در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد اندازه سازمان و فرهنگ سازمانی به عنوان تعدیل کننده ها و متغیرهای ادراکی به عنوان میانجی می باشد. بنابر این مسئله اولی که این پژوهش درصدد تبیین و پاسخگویی به آن می باشد انسجام بخشی و رسیدن به درکی کامل و جدید و پر کردن بخشی از شکاف موجود نظری در زمینه تأثیر مدیریت تنوع بر بهره وری منابع انسانی و مسیر این تأثیرگذاری می باشد.
امروزه در برخی از شرکت های صنعت فولاد به اذعان مدیران آن شرکت ها، چالش عمده آنها کاهش بهره وری می باشد که می تواند به دلیل استفاده ناکارآمد و ناکافی از منابع انسانی در سازمان باشد؛ که با شناسایی و تقویت متغیرهای مؤثر بر بهره وری منابع انسانی امکان بهبود بهره وری سازمان وجود دارد. از طرف دیگر شرکت های فولادی اصفهان و یزد بر مبنای مطالعات مقدماتی و وضعیت مهاجرت نیروی کار به این دو استان در شرایط خوبی از نظر شدت تنوع منابع انسانی قرار دارند و شاخص های متعددی از تنوع در این شرکت ها بالا می باشد. استان های اصفهان و یزد بعد از تهران بر مبنای آمار مرکز آمار ایران (۱۳۹۰) مهاجرپذیرترین استانها بوده اند و از طرفی دیگر بزرگ ترین و بیشترین میزان تولید فولاد کشور نیز متعلق به همین دو استان می باشد که بیشترین تعداد کارخانه های تولیدی فولاد نیز در این دو استان می باشد و به عبارتی دیگر از قطب های فولاد کشور هستند. در کل صنعت فولاد صنعتی است که شرکت های فعال در آن با توجه به گستره حوزه فعالیت آنها و پراکندگی آنها در شهرها و استان های مختلف کشور و همچنین داشتن نیروی کار از قومیت های مختلف، مدارج تحصیلی متفاوت، سنین مختلف و غیره و همچنین با توجه متغیرهای تعدیل کننده این پژوهش و بحث تنوع منابع انسانی در وضعیت مناسبی به سر می برند و سازمانهای بزرگ و کوچک با فرهنگ های متفاوت و منابع انسانی متنوع می تواند برای ارائه مدلی جامع جهت سنجش پیامدهای مدیریت تنوع در ایران مناسب و مثمر فایده باشد؛ بنابراین مسئله دومی که این مطالعه درصدد تحلیل و تشریح آن می باشد این است که آیا می توان از تنوع منابع انسانی ایجادشده در سازمان های صنعت فولاد به عنوان فرصتی جهت تغییر در بهره وری و افزایش عملکرد منابع انسانی استفاده نمود و اگر پاسخ مثبت باشد چه عوامل و الزاماتی در این تأثیر گذاری باید مدنظر سازمانهای مورد مطالعه قرار گیرد.
در نتیجه با توجه به نیروهای عمده ایجاد کننده تنوع در جهان (جهانی شدن، مهاجرت، کار زنان، مسن شدن جمعیت، تنوع سیاسی، تغییر ساختار شرکتها (آئون و جی بیلی، ۲۰۰۷) و ایران و همچنین اهمیت و اثرات مثبتی که مدیریت تنوع می تواند برای سازمان ها به ویژه سازمان های فولادی به همراه داشته باشد، هدف این پژوهش بررسی وضعیت سازمان های صنعت فولاد در استفاده از مدیریت تنوع و نوع استراتژی بکار گرفته در مدیریت نیروی کار متنوع می باشد. همچنین به دنبال بررسی اثرات مدیریت تنوع بر بهره وری منابع انسانی به عنوان پیامدهای مدیریت تنوع می باشد و نیروی های مؤثر در این فرایند اثر گذاری را مورد بررسی قرار خواهد داد و به گونه ای مشخص تر هدف این مطالعه پاسخ به این چالش مدیران صنعت فولاد اصفهان و یزد میباشد که برای ارتقای بهره وری منابع انسانی به سمت متنوع سازی منابع انسانی حرکت کنند یا یکسان سازی؟ اما هدف اصلی و اساسی این پژوهش ارائه مدلی جامع جهت سنجش اثرات مدیریت تنوع کارکنان بر بهره وری منابع انسانی با توجه به بافت فرهنگی سازمان های حاضر در صنعت فولاد می باشد که در نوع خود از اولین مطالعات می باشد، با توجه به اینکه اکثر مدل های ارائه شده در این زمینه (مدل تعاملی تنوع فرهنگی کاکس (۱۹۹۳)، رویکردهای مدیریت تنوع إلى و توماس (۲۰۰۱)، مدل جامع مدیریت تنوع پیتز (۲۰۰۶)، مدل مدیریت تنوع السن (۲۰۱۰)) مبتنی بر بافت و فرهنگ غربی و سازمان های آمریکایی میباشد که به کار گیری آن در سازمانهای ایران بدون بررسی در عمل کاری مثمر ثمر نخواهد بود.

هرچند شاید در نگاه اول موضوع تنوع منابع انسانی و مدیریت آن منشأ گرفته از مطالعات در آمریکا و به دنبال تغییر ترکیب جمعیت شناختی نیروی کار آمریکا و سپس در اروپا باشد، اما به اذعان بسیاری از صاحب نظران در این حوزه مهاجرت برای کار، حضور اقلیت ها و نیروی متنوع در محیط کاری، تغییر روند رشد جمعیت و به تبع آن تغییر ترکیب نیروی کار در سازمان و به طور کل تنوع نیروی کار چیزی نیست که فقط محدود به یک کشور خاص و یک نقطه از جهان یا سازمان خاصی باشد (فیندلر و همکاران، ۲۰۰۷؛ مور باراک، ۲۰۰۵). مسئله تنوع نیروی کار و مدیریت آن در ایران نیز به دلایل متفاوتی، چون وجود قومیت و گویش های فراوان (۷۵ زبان و گویش به نقل از ویکی پدیا)، حضور روزافزون زنان به عنوان اقلیت های کاری گذشته و نیروهای تحصیل کرده امروزی (مردان شاغل ۳۴ - ۲۵ ساله از ۲۶ / ۱ درصد در سال ۱۳۳۵ به ۳۰ / ۸ درصد در سال ۱۳۸۵ در حالی که زنان شاغل ۲۵۳۴ ساله از ۲۲ درصد در سال ۱۳۳۵ به ۳۶ / ۳ درصد در سال ۱۳۸۵ رسیده اند یا در رده سنی ۳۵-۴۴ ساله مردان شاغل از ۱۹ / ۳ درصد به ۲۳٫۶ درصد در سال ۸۵ رسیده اند در حالی که زنان شاغل در این رده سنی از ۱۵ درصد به ۲۳ / ۷ درصد در سال ۸۵ رسیده اند به نقل از مرکز آمار ایران)، حضور معلولین و جانبازان و افراد دارای ناتوانی های جسمی در محیطهای کاری، مهاجرت افراد بومی از روستاها به شهرهای صنعتی (از نسبت ۵۰-۵۰ جمعیت شهری-روستایی در سال ۱۳۵۹ به نسبت ۲۸۷۲ درصدی جمعیت شهری-روستایی در سال ۱۳۹۰ به نقل از مرکز آمار ایران و سرشماری سال ۱۳۹۰) و شکل گیری ساختارهای سازمانی فرا منطقه ای، در محیطهای سازمانی فراگیرتر خواهد شد. علاوه بر همه این مسائل یکی از الزامات توسعه در جمهوری اسلامی ایران برای تحقق سند چشم انداز بیست ساله، تکیه بر همبستگی ملی و مشارکت عمومی و یافتن راهکارهای مناسب برای همگرایی قومیت، مذاهب، اقلیتها و گروههای مختلف عنوان شده است (سلطانی، ۲۰۱۰). از طرفی دیگر یکی از مؤثرترین روش های رشد در اقتصاد مقاومتی تمرکز بر بهره وری منابع انسانی می باشد. این هدف به گونه چشمگیری اهمیت توجه به تنوع و گروه های اقلیت و مدیریت مؤثر آنها را در جامعه و به ویژه در سازمان به عنوان یکی از مؤثرترین نهادهای اجتماعی در شکل گیری فرهنگ اجتماعی بالا می برد.
همچنین پژوهش ها و مطالعات انجام شده در زمینه ی تنوع نیروی کار، تاکنون متمرکز بر نقش تنوع و تفاوت های نیروی کار بر عملکرد سازمان و گروه ها و تیم کاری و همچنین اثرات مثبت ناهمگونی و تنوع نیروی کار در تصمیم گیری، حل مسئله، خلاقیت و نوآوری بوده است. در نتیجه مطالعه جامع و کاملی در زمینه مدیریت تنوع و نقش آن بر پیامدها در سطح فردی و بهره وری منابع انسانی و عوامل مرتبط با رفتار سازمانی و منابع انسانی صورت نگرفته است و اگر هم صورت گرفته باشد تاکنون الگوی جامعی برای مدیریت کارکنان جهت دستیابی به بهره وری منابع انسانی ارائه نشده است و فقط به پیامدهای نیروی کار متنوع اشاره شده است. با توجه به اینکه تنوع نیروی کاری می تواند نتایج مثبت و منفی داشته باشد نحوه مدیریت کردن این نیروی کار متنوع، فعالیت ها و اقدامات عملی در این زمینه تعیین کننده این خواهد بود که داشتن نیروی کار متنوع پیامدهای فردی و سازمانی مثبت دارد یا منفی. همان گونه که میلیکن و مارتینز (۱۹۹۶) مطرح می سازند «تتوع به صورت یک شمشیر دو لبه ظاهر شده است» (شن و همکاران، ۲۰۱۰)؛ به این معنی که اگر خوب مدیریت شود، فرصت را برای خلاقیت و نوآوری ایجاد می کند و از طرف دیگر اگر به گونه ای مناسب مدیریت نگردد، احتمال می رود که اعضای گروه ناراضی شوند و هویت سازمانی و گروهی از بین برود، تعارض افزایش یابد، انسجام کارکنان کاهش و ترک خدمت آنها افزایش یافته و در نتیجه بهره وری منابع انسانی و عملکرد سازمان کاهش یابد. بنابراین رهبران و مدیران سازمان ها بایستی در ترکیب فرهنگها، جنسیت ها، سنین مختلف و متفاوت، موفق باشند و بهترین اقدامات خود را برای سازمان دهی تنوع و تکثر انجام دهند هوگ، ۲۰۱۰) تا بهره وری منابع انسانی به عنوان مهم ترین عامل توسعه کشور و صنعت تحقق یابد. چوی و رینی (۲۰۱۰) نیز بحث می کنند که میزان بالاتر تنوع، عملکرد سازمانی را کاهش می دهد اما میزان بالای مدیریت تنوع عملکرد سازمانی را افزایش خواهد داد و در کمتر مطالعه ای به نقش میانجی فرهنگ سازمانی و اندازه سازمان در این روابط پرداخته شده است. همچنین بیشترین نوع تنوع که مورد مطالعه قرار گرفته است نژاد و قومیت و جنسیت بوده است و سایر جنبه ها و لایه های تنوع مورد تحلیل و پژوهش قرار نگرفته است. اگرچه در سال های اخیر میزان مشارکت زنان در مشاغل و فعالیت های مدیریتی و اقتصادی افزایش یافته است اما همچنان زنان و اقلیت ها و افراد دارای ناتوانی های جسمی در کسب مشاغل دائم و همچنین رسیدن به مشاغل و پست های مدیریتی به ویژه در صنعت فولاد مشکل دارند

چکیده :

یکی از مهم‌ترین چالش‌هایی که سازمان‌های قرن حاضر در زمینه منابع انسانی به عنوان مهم‌ترین دارایی و سرمایه هر سازمان همواره با آن مواجه‌اند، تنوع منابع انسانی است. چالش مهم‌تر از وجود تنوع منابع انسانی، مدیریت کردن تنوع منابع انسانی و ایجاد بهره‌وری منابع انسانی از طریق آن میباشد که به دنبال آن بهره‌وری و عملکرد سازمان نیز ارتقا مییابد. هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیل تأثیر مدیریت تنوع و استراتژیهای آن بر بهره‌وری منابع انسانی و مؤلفه‌های آن، با تمرکز بر عوامل میانجی و تعدیل‌کننده این تأثیر و ارائه الگویی جامع برای آن در صنعت فولاد اصفهان و یزد میباشد. این پژوهش از نظر هدف توسعه‌ای – کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- پیمایشی است. مبانی نظری پژوهش، به روش مطالعه کتابخانه‌ای و داده‌های آن از طریق پرسشنامه‌های استاندارد با پایایی کلی 96.3% و با روایی ظاهری، محتوا، همگرا و واگرای معنادار و مناسب به‌دست‌آمده است. پرسشنامه پژوهش شامل 75 سؤال بوده است و ابعاد آن عبارت‌اند از استراتژیهای سه‌گانه مدیریت تنوع، ادراک از جذابیت سازمانی، ادراک از عدالت سازمانی، ادراک از هویت اجتماعی، مؤلفه‌های بهره‌وری منابع انسانی و انواع فرهنگ سازمانی. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه منابع انسانی شرکت‌های فولاد مبارکه اصفهان، ذوب‌آهن اصفهان، فولاد یزد، فولاد آلیاژی ایران، آهن و فولاد ارفع و آهن و فولاد غدیر ایرانیان است که 44995 نفر بوده است. نمونه نهایی پژوهش شامل 736 نفر که به‌وسیله نمونه‌ گیری تصادفی طبقه‌ای بر مبنای منطق مدل‌ سازی معادلات ساختاری و فرمول کوکران و به نسبت از سازمان‌ های مورد مطالعه انتخاب گردیده است. برای بررسی فرضیه‌ های پژوهش و تجزیه‌ و تحلیل یافته‌ های جمع‌ آوری شده، از آمار توصیفی و آمار استنباطی با نرم‌افزارهای SPSS17 و Smart-PLS2 استفاده شده است. به دلیل بررسی مدل جامع پژوهش و بررسی متغیرهای تعدیل‌کننده و میانجی پژوهش به‌ طور همزمان و تحلیل تأثیرات میان آن‌ها از مدل‌ سازی معادلات ساختاری مؤلفه محور و مبتنی بر روش حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده شده است. بر اساس نتایج به‌ دست‌آمده شدت تنوع در سازمان‌های مورد مطالعه به‌ ویژه در فولاد مبارکه و ذوب‌ آهن اصفهان بالا بود و وضعیت مشابهی در زمینه شاخص‌ های تنوع مشاهده گردید.نتایج پژوهش نشان داد که مدل اندازه‌گیری، ساختاری و کلی پژوهش با داده‌ های جمع‌ آوری شده از جامعه آماری موردنظر برازش قوی و مناسبی دارد. نتایج پژوهش نشان داد که بر مبنای فرضیه اول مدیریت تنوع به‌ویژه مدیریت تنوع فعال اثر قابل‌ توجهی بر بهره‌وری منابع انسانی و مؤلفه‌ های پنج‌گانه آن دارد. ادراک از عدالت سازمانی، ادراک از هویت اجتماعی و ادراک از جذابیت سازمانی طبق فرضیه‌ های دوم، سوم و چهارم تأثیر مدیریت تنوع را بر بهره‌ وری منابع انسانی میانجی گری میکنند. بر مبنای فرضیه پنجم فرهنگ تیمی و نتیجه‌ای برخلاف فرهنگ توسعه‌ ای و سلسله‌ مراتبی، تأثیر مدیریت تنوع بر بهره‌ وری منابع انسانی را تعدیل مینماید. البته طبق فرضیه ششم اندازه سازمان نقش تعدیل گری معناداری بر تأثیر مدیریت تنوع بر بهره‌ وری منابع انسانی نداشته است. واژگان کلیدی: مدیریت تنوع، بهره‌ وری منابع انسانی، جذابیت سازمانی، هویت اجتماعی و فرهنگ سازمانی.

 

مشاهده نمونه فایل و خرید

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۸ ، ۰۳:۵۲
admin .

تحلیل اصل برابری سلاح‌ ها با تاکید بر قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 و اسناد بین‌المللی حقوق بشر

مقطع : کارشناسی ارشد حقوق گرایش جزا و جرم شناسی

تعداد صفحات: 115

بخشی از متن:

اصل برابری سلاح ها ضامن رعایت حقوق همه طرف های دعوا است به گونه ای که اگر عدالت ایجاب می کند که نهاد دادسرا به عنوان نماینده حکومت و جامعه در حمایت از نظم عمومی مخدوش شده با کلیه تجهیزات و ابزارها به کشف جرم و تعقیب برهم زننده نظم اجتماعی بپردازد، همان عدالت به نحو مؤثر تری اقتضا می کند که برای اشخاص در مظان اتهام نیز شرایط به گونه ای تنظیم گردد که از امکانات و تجهیزات مناسبی در برابر دادسرا برای دفاع از خود بهره مند گردند. همچنین برای قربانیان جرم نیز وضعیت به گونه ای باشد که آنان نقش موثری در احقاق حقوق از دست رفته خود داشته باشند و این فرایند به بزه دیدگی مضاعف آن ها نیز منجر نگردد.

ارتکاب عمل مخل نظم عمومی مستلزم وضع قوانین و قواعد کیفری و عملکرد مجموعه نهادها و تشکیلات دولتی، قضایی و اجرایی در چارچوب فرایند رسیدگی کیفری ، به منظور اجرای عدالت و اعاده نظم مخدوش شده است اما گاه این فرایند اعاده نظم منجر به شکستن تعادل اشخاص درگیر می گردد. با این توضیح که در هر فرایند رسیدگی کیفری که دارای نقطه آغاز (دستگیری و توقیف مظنون)، یک جریان (تعقیب، تحقیقات، محاکمه و محکومیت متهم) و یک نقطه پایانی (مجازانت محکوم) است، نهادها و اشخاص مختلفی درگیر هستند. چرا که در این فرایند اصولا با شخصی روبه رو هستیم که مظنون یا متهم به ارتکاب رفتار برهم زننده نظم و در اغلب اوقات از ضعیف ترین اقشار جامعه است که همین ضعف او در برابر محرک ها و عوامل اجتماعی بوده که او را به ورطه ارتکاب جرم کشانده است و حال در این فرایند امکان دارد از وی سلب آزادی شود یا به جهت عدم آشنایی و آگاهی، از حقوق و امکانات و لوازم حقوقی خود محروم بماند. از سویی نیز این شخص با نهاد دادسرا روبه رو است که با مجهز بودن به تمامی ابزارهای کشف جرم و برخوردار از نیروی انسانی بسیار و امکانات عمومی بی شمار و قدرت و هیمنه ای که منحصر به مرزهای جغرافیایی کشور نیست و از طریق قراردادهای بین المللی معاضدت قضایی و استرداد مجرم قادر است متهم را در هر گوشه دنیا به پیشگاه دستگاه قضا بکشاند تا عمل او مورد رسیدگی قرار گیرد. از سویی دیگر در فرایند مذکور شخص بزه دیده نیز به عنوان قربانی اصلی عمل ارتکابی وجود دارد که امروزه جایگاه ویژه ای در فرایند کشف، پیگرد و تحقیق، رسیدگی و اعمال مجازات دارا است و بر اساس «بزه دیده شناسی حمایتی» بر حمایت از حقوق وی تاکید می گردد. از طرفی نیز بزه دیده، مطلع و شاهدی که با کارگزاران دستگاه عدالت کیفری همکاری و مشارکت می کنند گاه به طور کلی تمامیت معنوی یا جسمانی خود را به جهاتی در معرض خطر و تهدید می بینند از این رو ممکن است در بسیاری از مواقع از افشا و اعلام مراتب وقوع جرم خودداری نمایند.
با توجه به بیان فوق یک فرایند دادرسی کیفری باید متضمن رعایت توازن و برابری تمامی طرف های درگیر در یک پرونده کیفری مانند مظنون، متهم، محکوم، بزه دیده، شاکی، مدعی خصوصی، شاهد، مطلع، پلیس، دادسرا و ... باشد. به عبارتی باید متضمن شرایط و وضعیت مناسب و معقولی برای هر کدام باشد تا هر یک بتواند در پیشگاه دادگاه از ادعای خود به صورت موثر دفاع کند و هیچ یک در مقابل دیگری در ضعف و شرایط نامناسب قرار نگیرد. از این رو بدیهی است که رعایت این توازن نخست نیازمند توجه نظام حقوقی بر حقوق اشخاص درگیر در فرایند دادرسی است که آن نیز در تدوین قوانین شکلی تامین و تضمین می گردد. قوانینی که «یکی از بهترین وسایل برای شناخت ماهیت یک رژیم سیاسی و به منزله میزان سنج درجه آزادمنشی یک سیستم سیاسی و حقوقی» (پرادل، ۱۳۷۶: ۷۸) عمل می کند.
به عبارتی، نظام قضایی با مقررات دقیق، رسا و گسترده پاسخگوی مراجعین به دستگاه قضایی اعم از شاکی، متهم و نماینده جامعه است (آشوری، ۱۳۸۴: ۳۲۲). از این رو اگر دولت ها به نام دادرسی کیفری با نادیده گرفتن حقوق و آزادی های فردی، مخالفان خود را در هم کوبند دیگر نشانی از کرامت انسانی و پایه های آیین دادرسی کیفری بر جا نخواهد ماند.

بر این اساس در دهه های اخیر مفهومی بنیادین به نام دادرسی منصفانه در آیین دادرسی کیفری ایجاد شده است (صابر، ۱۳۸۸، تابستان: ۱۶۹) که « بیشترین میزان ممکن آزادیها و حقوق بنیادین مدنی و سیاسی را به شهروندان تخصیص میدهد» (قاری سید فاطمی، ۱۳۸۱: ۱۵۵) و بر پایه اسناد بین المللی در حال تکوین است که دربردارنده اصولی است که بیشتر در جهت حمایت از حقوق متهم و ایجاد فرصت های برابر بین دادستان و متهم است و قطعة اعمال این ضوابط به رعایت حقوق بزه دیدگان، شهود و متضرران از جرم نیز منجر خواهد شد (صابر، ۱۳۸۸، تابستان: ۱۷۰). در این راستا مفهوم انصاف و عدالت متأثر از این الگوی جهانی دادرسی منصفانه، موجب شده است تا اصلی راهبردی با عنوان «اصل برابری سلاح ها» مورد عنایت ویژه جامعه حقوقی قرار گیرد (185 :1993 ,Merrills) و «این که اصل برابری سلاح ها یکی از عناصر اساسی دادرسی منصفانه است، مورد توافق همگان باشد» ( 2000 : 23 ,Wasek). زیرا پیامد اجرای ضوابط و معیارهای یک دادرسی منصفانه، حرکت کردن به سمت رعایت اصل برابری سلاح ها است و زمانی که مؤثرترین هدف قوانین شکلی عدم نادیده انگاشتن آزادی های شخصی و حقوق انسانی طرف های دعوای کیفری باشد الزاما شرایط باید به گونه ای تنظیم شود تا از همان ابتدای طرح دعوای کیفری کلیه طرف های درگیر با سلاح های مساوی و شرایط برابر به نبرد قضایی بپردازند (بلوک، ۱۳۷۷: ۲۸-۲۰).

در چنین اوضاع و احوالی به طور قطع اگر نظام حقوقی کشور مبتنی بر انصاف باشد اقتضا می کند تا سازوکارها و شرایطی از سوی قانون گذار جهت به توازن و تعادل نسبی رساندن طرفهای دعوا مقرر شده باشد که تحقق این مهم مستلزم جهت گیری قوانین آیین دادرسی کیفری به سمت تدوین الزامات و ضروریات اصل برابری طرفهای دعوا در درازمدت و در وضعیت فعلی دست کم تضمین بهره مندی اشخاص درگیر از حداقل حقوق دفاعی خود و تضمین مسئولیت اساسی متخلف در مقابل نقض هر یک از این حقوق است؛ بنابراین در راستای تحقق کامل توازن طرف ها نه تنها قوانین و ضوابط غیرمنصفانه جایگاهی ندارد بلکه قانون گذار خود را مکلف به ایجاد امکانات و تجهیزات برای اشخاص درگیر در دعوای کیفری و ایجاد ضمانت اجرای اساسی به عنوان اثر تخلف از هر یک از ضروریات این اصل می کند.
لکن امروزه به سختی می توان در تشخیص حقوق و آزادی های اشخاص به متون و منابع داخلی اکتفا کرد؛ زیرا  منابع حقوق و آزادی های اساسی افراد دارای دو بخش ملی و فراملی است (پرادل، ۱۳۸۳: ۱۶۲). در این راستا | نیز جامعه جهانی کامل ترین و الزامی ترین فهرست تدابیر و تضمینات برابری طرفهای دعوا را در برخی از اسناد بین المللی حقوق بشر مقرر کرده است که به طور کلی اعمال مؤثر این تضمین در سطح ملی تقریبأ مورد توافق عموم است و طرف های درگیر در دعوا را در وضعیت مناسبی در مقابل همدیگر قرار می دهد بنابراین مطالعه و بررسی دقیق الزامات برابری سلاح ها، ارزیابی و استناد مساوی و همزمان این الزامات در دو بخش ملی و فراملی امری ضروری است. از سویی نیز این گونه الزامات بین المللی و ملی نه تنها مغایرتی با مبانی شرعی ندارد که اجرای آنها تأثیری روشن در توسعه فراگیر و پایدار کشور به ویژه در ابعاد حقوقی و قضایی بر جا خواهد گذاشت و کمک مؤثری به تحکیم مشروعیت نظام در سطح ملی و تقویت وجهه آن در سطح بین المللی به شمار خواهد آمد. از سویی نیز به دلیل این که در فقه و حقوق اسلامی، مفهوم برابری امکانات دفاعی در رسیدگی های قضایی قدمتی دیرینه دارد و مبانی محاکمه منصفانه در اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز مطرح و مراعات آن از جمله حقوق اساسی ملت محسوب گردیده است، نه نهاد تقنینی و نه مراجع قضایی در نقص و خلل در این زمینه معذور نخواهند بود. پس بررسی قوانین و مقررات آیین دادرسی کیفری در زمینه موازنه قوا و طرف های دعوا در تمامی مراحل دادرسی با تکیه بر آنچه بر اساس اسناد بین المللی حقوق بشر و اصول قانون اساسی کشور است و بررسی و تحلیل رویه قضایی به خصوص دیوان عالی کشور در اجرای تکلیف پاسداری از اصول عدالت و انصاف، از اهمیت والایی برخوردار می گردد.
بنابراین نوشته حاضر با چنین رویکردی درصدد بررسی اصل برقراری توازن بین کلیه طرفهای درگیر در دعوای کیفری در طول فرایند دادرسی کیفری با تکیه بر قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ و اسناد بین المللی حقوق بشر به ویژه میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی و کنوانسیون اروپایی حمایت از حقوق بشر است و نسبت به بررسی این اصل در مرحله های پیش از محاکمه در دادگاه اهمیت بسزایی قائل است؛ زیرا در این مرحله هنوز مجرمیت شخص احراز نگردیده، پایه های پرونده کیفری شخص در این مرحله شکل می گیرد و حرکت بر مسیر اصل برائت دارای اهمیت فراوان است.
اصل برابری سلاح ها که امروزه از مقدمات یک دادرسی منصفانه و یکی از نمودهای مهم انصاف در پرونده های کیفری است (7 :2000 ,Wasek) به عنوان یک حق رویه ای در بردارنده تضمینات و ضروریاتی است و به دلیل دارا بودن ماهیت مطالبه ای، متعهد یا مکلفی در برابر آن باید وجود داشته باشد. از این رو به طور کلی توضیح معنای مفهوم اصل برابری سلاح ها، مبنای توجیهی آن، مستندات عملی آن، محتوای این اصل و این که چگونه برانگیزاننده تکالیف است و سرانجام این که این اصل چه آثار و ضمانت اجراهایی را با خویش به همراه دارد و بررسی و تحلیل این الزامات در قانون آیین دادرسی کیفری و اسناد بنیادین حقوق بشر، جزء وظایف عمده این نوشته است اما پیش از ورود به دیدگاه قانون گذار و به ویژه قانون آیین دادرسی کیفری و همچنین اسناد بین المللی حقوق بشر نیاز به شناخت دقیق مفهوم و مبانی مشروعیت دهنده آن احساس می گردد که این فصل به آنها خواهد پرداخت.

تحلیل مفهوم اصل برابری سلاح ها در آغاز پیش از پرداختن به هر مبحث دیگری ضروری است تا با ارائه مفهوم برابری سلاح ها و بررسی برخی از مفاهیم مرتبط و مشابه محدوده مفهومی آن مشخص شود و با آشنایی با قلمرو اعمال آن حدود و مرزهای آن معین گردد. اگرچه در فقه و حقوق اسلامی مفهوم برابری دارای پیشینه قابل توجهی است اما برابری که لازمه یک آیین دادرسی از پیش تعیین شده و یک سلسله شروط اساسی در قالب یک دادرسی منصفانه تعریف شده باشد، محصول و مولود جهان بینی مدرن و پیدایش مفاهیم حقوق بشر و تشکیل دادگستری با سازمان امروزی است که از منظر آن انسان دارای کرامت ذاتی است که به صرف انسان بودن دارای حقهای غیرقابل سلب می شود و در نتیجه در هجمه و تعقیب نظام حاکم با ادعای ارتکاب عمل مخل نظم عمومی واجد وصف کیفری، حقهای شکلی نیز پدید می آیند و سبب می شود تا طی فرایندی منصفانه و برابر با تضمین ها و حمایت های لازم اتهام شخص در دادگاهی مستقل و بی طرف اثبات شود. از این روجود اصول دادرسی منصفانه و به ویژه اصل برابری سلاح ها در اسناد بین المللی حقوق بشر و قوانین کنونی از آبشخور فلسفی دوران معاصر تغذیه می کند.
بنابراین امروزه رسیدگی های قضایی در حقیقت رسیدگی به یک منازعه است؛ زیرا دادستان در پرونده های کیفری به نمایندگی از جامعه علیه شخص یا اشخاصی، اتهامی را مطرح می کند تا بتواند قاضی را قانع کند که متهم، در حقیقت مجرم است و متهم نیز خود را بی گناه میداند به عبارت دیگر دو طرف دعوا یعنی دادستان و متهم در تلاش هستند تا طرف سومی که قاضی یا ترکیبی از قاضی و هیئت منصفه است را مجاب کنند. در این راستا وجود ماهیت منازعهای رسیدگیها و ضرورت بی طرفی قاضی اقتضا دارد تا طرفهای دعوا از تجهیزات دفاعی و تهاجمی برابر علیه یکدیگر برخوردار باشند که در غیر این صورت این منازعه بر غلبه غیر منصفانه طرف مجهزتر می انجامد. از این رو اصل برابری سلاح ها ناظر به امکانات و وضعیت طرفها در منازعه است که در واقع جلوه ای از اصل بی طرفی دادگاه و استقلال آن خواهد بود (قاری سید فاطمی، ۱۳۸۸، دفتر دوم:۲۲۶۲۲۱)؛ بنابراین در بیان مفهوم اصل برابری سلاح ها گفته شده است که به معنای ایجاد شرایط مناسب برای طرفهای دعوا برای این که بتوانند ادعاهای خود را به گونه ای مطرح سازند که نسبت به طرف مقابل به طور قابل توجهی در وضعیت نامناسب تری قرار نگیرند (ساقیان، ۱۳۸۵: ۸۰).
در این راستا مفاهیمی همانند «رعایت حقوق دفاعی»، «ترافعی بودن» از نظر معنایی با مفهوم برابری سلاح ها نزدیکی زیادی دارند و دادرسی در هریک از این مفاهیم دارای نقاط مشترک با یکدیگر هستند اما به نظر می رسد که هر کدام از این مفاهیم نسبت به مفهوم برابری سلاح ها دارای حوزه و مفهوم جداگانه ای نیز باشند. از این رو سزاوار است تا برای آشنایی بهتر با مفهوم برابری سلاح ها نسبت بین مفهوم اخیر و مفاهیم یادشده بررسی گردد.

چکیده :

اصل برابری سلاح‌ها به این معنا است که هریک از طرف‌های دعوا باید بتواند ادعای خود را در شرایطی مطرح سازد که او را نسبت به‌طرف مقابل خود در وضعیت نامناسب‌تری قرار ندهد. امروزه اصل مزبور در سطح جهانی و منطقه‌ای موردتوجه قرار گرفته و از دید اسناد بین المللی پذیرش این اصل متاثر از پذیرش الگوی جهانی دادرسی منصفانه است که با گرایش به سوی نظام اتهامی به ویژه در مرحله تحقیقات مقدماتی شکل گرفته است. قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 نیز اگر چه به صراحت کامل اصل مذکور را مورد توجه قرار نداده اما از مجموع برخی از مقررات این قانون می توان قائل شد که قانون گذار در برخی از موارد به امکانات دفاعی برابر برای طرف های دعوا نظر داشته و با الهام از اسناد بین المللی برخی از مقررات را بر پایه این اصل استوار ساخته است. لکن از یک طرف وجود برخی محدودیت ها و ابهامات نسبت به برخی از حقوق دفاعی متهم و شاکی به‌ویژه در مرحله تحقیقات مقدماتی و همچنین عدم پیش‌بینی ضمانت اجراهای کافی و همه جانبه برای تخلف کارگزاران عدالت، خواه ناخواه حاکی از رویکرد قانون گذار بر نظام تفتیشی به ویژه در مرحله تحقیقات مقدماتی و در نتیجه خدشه‌دار شدن اصل برابری سلاح ها است. از طرف دیگر تازمانی که قانون گذار با غیر ترافعی کردن رسیدگی یعنی گرفتن ابزار دفاعی از هر دو طرف متهم و شاکی خواستار تحقق اصل برابری سلاح ها باشد، همچنان باید شاهد نابرابری اساسی بین متهم و دادستان و همچنین بزه دیدگی مضاعف بزه دیده باشیم. واژگان کلیدی: اصل برابری سلاح‌ها، حقوق دفاعی طرف های دعوای کیفری، الزامات اصل برابری سلاح‌ها، قانون آئین دادرسی کیفری 1392، دادرسی منصفانه.

 

مشاهده نمونه فایل و خرید

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۸ ، ۰۲:۰۰
admin .

مطالعه اثر پاکلوبوترازول بر شاخص های مولکولی و فیزیولوژیک گیاه Stevia rebaudiana B تحت تنش خشکی در کشت شیشه

مقطع : دکتری زیست شناسی

تعداد صفحات: 198

بخشی از متن:

گیاه Stevia rebaudiaua Bertoni به مدت بیش از یک قرن به عنوان یک شیرین کننده طبیعی در پاراگوئه استفاده می شود و محصولات آن به طور فزاینده ای برای حدود یک ربع قرن در بسیاری از غذاها و نوشیدنی های ژاپنی در دسترس است. همچنین در عرض چند سال گذشته به عنوان مکمل های غذایی در ایالات متحده و کشورهای اروپایی به طور گسترده ای استفاده می شود. در نقاط مختلفی از جهان، هیچ مدرکی دال بر اثرات جانبی سوء بر سلامت انسان به دلیل مصرف عصاره این گیاه ارائه نشده است (2003 ,.Geuns et al).
گیاه دارویی Stevia rebadiaa Bertoni دارای شیرین کننده طبیعی استویول گلیکوزیدها می باشد و بومی منطقه نیمه مرطوب است. خشکی یکی از مهمترین تنش های محیطی است که تولید محصول را در قسمت های مختلف جهان کاهش می دهد. ماده تنظیم کننده رشد پا کلوبوترازول به عنوان مقاوم کننده گیاهان در برابر تنش های محیطی شناخته شده است. استویول گلیکوزیدها و جیبرلین دارای مسیر بیوسنتزی مشترک می باشند. تیمار پاکلوبوترازول با دخالت در مسیر بیوسنتز اسید جیبرلیک از تولید این هورمون گیاهی ممانعت می کند و احتمالا می تواند بر بیوسنتز استویول گلیکوزیدها نیز تاثیر داشته باشد. با بررسی پاسخ های گیاه استویا به تنش خشکی در حضور پاکلوبوترازول امکان شناسایی صفات مطلوب و زمینه انتقال ژنهای مفید به گیاه جهت افزایش مقاومت به تنش خشکی فراهم می شود.

گیاه Stevia rebaudiana Bertoni

گیاه استویا متعلق به خانواده آستراسه و طایفه Epartoriae می باشد. این طایفه دارای پنج جنس Mickania Koanophyllon Chromolaena Ageratin و Stevia می باشد. جنس استویا متشکل از ۳۰۰ - ۱۵۰ گونه از گیاهان بوته ای و درختچه ای می باشد که در ارتفاعات ۵۰۰-۳۰۰۰ متری مناطق کوهستانی نیمه خشک، مراتع و دامنه کوهها می رویند (2002 ,Kinghorn).
نام جنس استویا اولین با توسط یک گیاهشناس اسپانیایی به نام Cavanilles در سال ۱۷۹۷ به کار گرفته شد (به نقل از 2002 ,Kinghorn). گیاه Stevia rebaidiana برای اولین بار در سال ۱۸۸۷ توسط یک گیاه شناس سوئیسی به نام Moises Santiago Bertoni در کاوش های گیاه شناسی در جنگل های شرقی پاراگوئه کشف شد. Bertoni به افتخار یک شیمیدان اهل پاراگوئه به نام Rebaudi این گیاه را Stevia rebaidiana نامید. Bertoni از سال ۱۹۰۳ مطالعات خود را بر روی استویا آغاز نمود و نتایج آن را منتشر نمود. پس از انتشار نتایج تحقیقات توسط Bertoni سایر محققان به مطالعه بر روی این گیاه پرداختند.
Kinghorn (۲۰۰۲) تعدادی از گیاه شناسان فعال در زمینه استویا را معرفی نموده است که عبارتند از: Bonpla و همکاران (۱۸۲۰)، Grisebach ، (۱۸۳۶ ) De Candolle ، ( ۱۸۲۵ ) Schultz - Bipontinus
در طول قرن بیستم، Stevia rebaudiaua Bertoni و ترکیبات شیرین کننده آن ثبت اختراع شدند. استویوزید (فراوان ترین جزء شیرین کننده برگ) و ent - kaurene diterpene diglycoside برای اولین بار در دهه اول قرن بیستم به طور ناخالص جداسازی شدند (1905 ,Bertoni) اما ساختار شیمیایی آنها نزدیک به شصت سال بعد شناسایی شد (1963 ,.Mosettig et al). در دهه ۱۹۷۰ گروه تحقیقاتی پروفسور Osamu Tanaka در دانشگاه هیروشیما در ژاپن دومین شیرین کننده اصلی تحت عنوان ریبودبوزید" A را استخراج نمودند (به نقل از 1976 ,.Kohda et al). پس از آن، شش گلیکوزید شیرین با غلظت های کمتر با عناوین  استویول بیوزید، ریبودبوزید B - E و دولوکوزید
A را استخراج کردند

مشخصات گیاه شناسی

گیاه Stevia rebaidiaa Bertoni بومی مناطق باتلاقی با خاک اسیدی واقع در دره Rio Monday در شمال شرق پاراگوئه می باشد. سایر خاستگاه های این گیاه کشورهای برزیل، کانادا، آمریکا، مکزیک، کره و غیره می باشند (1992 ,Brandle and Rosa). از سایر اسامی محلی این گیاه می توان برگ عسلی ، برگی شیرین و برگ شکریه را نام برد.
Stevia rebandiana Bertoni یک گیاه چند ساله با ریشه های نخ مانند، ساقه ای باریک، بلند و افراشته به طول ۳۰-۵۰ سانتی متر است که سالیانه شاخه های ثانویه تولید می کنند (شکل های ۱-۱ و ۱-۲). در زیستگاه های وحشی استویا به شکل گیاهی باریک و کم شاخه با ساقه و برگ های سبز و پوشیده شده با موهای بسیار ظریف، کوتاه و سفید است. با کشت ساقه معمولا شاخه های جانبی متعددی تولید می گردد که نتیجه آن تشکیل یک تاج کم و بیش مدور و متراکم است. برگهای له شده گیاه دارای عطر خاصی هستند و تمام قسمت های سبز گیاه دارای طعم و مزه شیرین است.
Stevia rebaudiaua، دارای برگها ساده با آرایش متقابل و به ندرت متناوب، در شکل و اندازه های بسیار متغیر، بیضوی باریک تا مستطیلی، به طول ۲-۳ سانتی متر، عرض ۰/ ۶-۱ سانتی متر، با حاشیه دندانه دار است. برگ های خشک گیاه به رنگ سبز زیتونی یا سبز مایل به قهوه ای و معمولا تیره تر در سمت رویی برگ با دمبرگی به طول ۳-۴ میلی متر و میان گره هایی به طول ۲-۴ سانتی متر است.
Stevia rebadiaa دارای گل آذین خوشه دیهیم، دمگل های بسیار بلند و باریک به طول ۱-۴ سانتی متر، در هر طبق دمگل های کوچک و باریک به طول ۱-۴ میلی متر، برگک های خطی نوک تیز با طول ۱-۲ میلی متر احاطه شده توسط گریبانه ای که در نیمه پایینی سبز روشن و در نیمه بالایی مایل به زرد است. هر طبق از ۵ گلچه سفید تشکیل شده است. هر گلچه دارای جام گل لوله ای بلند و باریک با طولی برابر یا بلندتر از کاسه گل (حدود ۴ میلی متر)، پوشیده شده با موهای بسیار ریز از سمت داخل، تقریبا بدون کرک در سمت خارج است. این گیاه دارای بذرهای دوکی شکل با ۵ سطح مقعر زاویه دار و پوشیده شده از موهای ریز در قسمت راسی می باشد.

انواع گلیکوزیدهای Stevia rebaudiana

Stevia rebadiana، تنها گونه گیاهی شناخته شده علاوه بر Stevia phlebophyl است که استویول گلیکوزید تولید می کند. برگ های Stevia rebaitdiala انواع متعددی از استویول گلیکوزید را با غلظت های متفاوت بسته به ژنوتیپ و محیط زیست تولید می کنند . با توجه به جدیدترین مطالعات تا کنون ۳۳ نوع استویول گلیکوزید شناخته شده است. استویول فاقد قند دارای دو گروه هیدروکسیل است، که یک گروه به کربن شماره ۱۹ کربوکسیلیک اسید و دیگری به کربن شماره ۱۳ متصل می شوند که هر دو گروه می توانند گلیکوزیله شوند (جدول ۱-۱).
استویوزید فراوانترین استویول گلیکوزید است که می تواند ۱۰٪ از وزن خشک برگ را تشکیل دهد و حدود ۳۰۰ بار شیرین تر از ساکارز است. این یک ماده ۱۰۰% طبیعی و بدون کالری است که برای اولین بار به صورت ناخالص در دهه اول قرن بیستم جدا شد (1918 ,1905 ,Bertoni). در دهه ۱۹۷۰ استویوزید خالص به شکل تجاری و به عنوان شیرین کننده و طعم غذاها و نوشیدنی ها در ژاپن و جایگزینی برای شیرین کننده های مصنوعی ممنوع شده در بازار به کار گرفته شد. تاکنون ژاپن بزرگترین و متنوع ترین مصرف کننده استویوزید در
جهان است. از مزایای استفاده از استویوزید به عنوان یک مکمل غذایی برای افراد بشر می توان به بدون کالری بودن، حفظ سلامت دندان، مناسب بودن برای افراد مبتلا به دیابت و فنیل کتونوری" (PKU) و چاقی اشاره نمود (Geuins et al., 2003).
ریبود یوزید A از لحاظ فراوانی دومین استویول گلیکوزید بعد از استویوزید است و حدود ۲-۴٪ از وزن خشک برگ را تشکیل می دهد. دولت فرانسه برای اولین بار در سپتامبر سال ۲۰۰۹ استفاده از ۹۷% ریبودبوزید A را در مواد غذایی و نوشیدنی ها در اتحادیه اروپا به تصویب رساند. برخلاف استویوزید، مصرف ریبود یوزید A به عنوان مکمل های غذایی تاثیری در کنترل فشار خون و قند خون ندارد و این نشان دهنده ناکارآمدی مصرف آن در بیماری دیابتی است

تنش خشکی

رشد و نمو گیاهان تحت تاثیر خصوصیات ژنتیکی و شرایط محیط می باشد. عواملی نظیر دما، رطوبت، تشعشع، مواد غذایی و غیره می توانند رشد و نمو گیاهان را تحت تاثیر قرار داده و باعث کاهش و یا افزایش عملکرد آنان شوند. یکی از مهمترین تنش های محیطی تنش خشکی است و از بین عوامل محیطی تنش زا خشکی دومین عامل اصلی کاهش عملکرد بعد از عوامل بیماری زا می باشد. خشکی مهمترین عامل محدود کننده تولید موفقیت آمیز محصولات گیاهی در سراسر جهان به حساب می آید و این عامل هنگامی ایجاد می شود که ترکیبی از عوامل فیزیکی و محیطی باعث تنش در گیاه شده و در نتیجه تولید را کاهش می دهند. این کاهش در نتیجه تاخیر یا عدم استقرار گیاه ، تضعیف یا از بین رفتن گیاهان استقرار یافته و تغییرات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی در سوخت و ساز گیاهان به وجود می آید

راه کارهای مقاومت به خشکی

پاسخ گیاهان به تنش خشکی متفاوت است و گاهی گیاهان با خشکی سازگاری و تطابق می یابند. سازگاری به تغیرات مورفولوژیکی یا متابولیسمی اطلاق می گردد که بقای گیاه را در محیط افزایش می دهد. عملکرد گیاهان در شرایط کمبود آب بستگی به کل آب قابل دسترس و راندمان مصرف آب گیاه دارد. گیاهی که توانایی کسب آب بیشتر یا راندمان مصرف آب بیشتری دارد به تنش خشکی مقاومتر خواهد بود. خصوصیات مورفولوژیک و فیزیولوژیک زیادی در مقاومت به خشکی مؤثر هستند. بستن روزنه ها، کاهش سطح برگ، افزایش کارآئی فتوسنتز، کاهش تعرق کوتیکولی، ایجاد کرک روی سطح برگ، توسعه سیستم ریشه و تنظیم پتانسیل اسمزی از این جمله می باشند. تحمل به خشکی یک واژه عمومی است که در بر گیرنده دامنه ای از مکانیزم های مختلف است و به وسیله آنها، گیاهان می توانند شرایط خشکی را تحمل کنند.

چکیده :

چکیده: گیاه دارویی Stevia rebaudiana Bertoni دارای شیرین کننده طبیعی استویول گلیکوزیدها میباشد و بومی منطقه نیمه مرطوب واقع در مرز پاراگوئه و برزیل است. خشکی یکی از مهمترین تنشهای محیطی است که تولید محصول را در قسمتهای مختلف جهان به خصوص ایران که به عنوان کشور خشک و نیمهخشک شناسایی شده است، کاهش میدهد. ماده تنظیم کننده رشد پاکلوبوترازول بازدارنده‌ سنتز هورمون جیبرلین میباشد و به عنوان مقاوم کننده گیاهان در برابر تنش‌های محیطی نیز شناخته شده است. استویول گلیکوزیدها و جیبرلین دارای مسیر بیوسنتزی مشترک میباشند و تیمار پاکلوبوترازول با دخالت در مسیر بیوسنتز اسید جیبرلیک از تولید این هورمون گیاهی ممانعت میکند و احتمالا میتواند بر استویول گلیکوزیدها نیز تاثیر داشته باشد. با بررسی پاسخهای گیاه استویا به تنش خشکی در حضور پاکلوبوترازول امکان شناسایی صفات مطلوب و زمینه انتقال ژنهای مفید به گیاه جهت افزایش مقاومت به تنش خشکی فراهم میشود. در این مطالعه گیاهان Stevia rebaudiana در محیطهای کشت MS حاوی غلظتهای 0، 2%، 4% و 6% (وزن حجمی) پلیاتیلن گلیکول (با وزن مولکولی 6000) و 0، 1، 2 و 4 میلیگرم بر لیتر پاکلوبوترازول به مدت 2 هفته کشت داده شدند و خصوصیات فیزیولوژیک و مولکولی مختلف در شرایط کشت در شیشه مورد مطالعه قرار گرفتند. گیاهان قادر به رشد در غلظتهای بالای پلیاتیلن نبودند و میزان رشد آنها شدیداً کاهش پیدا کرد. نتایج نشان داد که پاکلوبوترازول سبب کاهش اثرات زیانبار خشکی بر رشد گیاه شد و گیاهان تیمار شده با پاکلوبوترازول در غلظتهای بالای پلیاتیلن گلیکول زنده مانده و قادر به رشد بودند. تنش خشکی بر میزان رشد، رنگیزههای فتوسنتزی، کربوهیدراتها، آنتوسیانینها و پرولین اثر منفی داشت و بیشترین کاهش در غلظت 6% پلیاتیلن گلیکول ملاحظه گردید. تیمار پاکلوبوترازول سبب پیشگیری از افت معنیدار آنتوسیانینها و کربوهیدراتها شد و تجمع پرولین را افزایش داد که میتواند در تطابق اسمزی و همچنین حفظ ساختارهای سلولی و آنزیمی نقش داشته و تحمل به تنش خشکی را افزایش دهد. تیمار پاکلوبوترازول به طور معنیداری از تجمع H2O2 و پراکسیداسیون لیپیدهای غشاء در تیمار پلیاتیلن گلیکول در مقایسه با تیمار مشابه بدون پاکلوبوترازول پیشگیری نمود درحالیکه باعث افزایش معنی دار میزان پروتئینها در گیاهان تحت تنش شد. نتایج الکتروفورز SDS-PAGE نشان داد که میزان بیان یک پروتئین 25 کیلودالتونی در گیاهان تحت تنش توام با پاکلوبوترازول افزایش یافت که این پروتئین نقش مهمی در پاسخ به تنشهای زیستی و غیر زیستی ایفا مینماید. تنش خشکی در گیاه استویا سبب تحریک آنزیمهای آنتیاکسیدانت کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و پراکسیداز و کاهش فعالیت گلوتاتیون ردوکتاز شد درحالیکه بر فعالیت سوپراکسید دیسموتاز اثر معنیداری نداشت. موثرترین آنزیم در جاروب کردن H2O2 در گیاهان استویا آنزیم کاتالاز بود. تیمار پاکلوبوترازول در گیاهان تحت تنش خشکی میزان فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانت کاتالاز، پراکسیداز، آسکوربات پراکسیداز و گلوتاتیون ردوکتاز را افزایش داد و به این ترتیب حفاظت آنتی اکسیدانی گیاه استویا را در برابر تنش خشکی افزایش داد. تنش خشکی و تیمار پاکلوبوترازول میزان مخزن آسکوربات را افزایش دادند درحالیکه تغییر معنیداری در گلوتاتیون کل ملاحظه نگردید. میزان فعالیت آنزیمهای P5CS و PDH درگیر در متابولیسم پرولین در تیمارهای پلیاتیلن گلیکول تغییری نشان ندادند درحالیکه میزان بیان ژن P5CS در راستای تغییرات محتوی پرولین برگ تغییر نمود. تنش خشکی و تیمار پاکلوبوترازول باعث کاهش استویول گلیکوزیدها از قبیل استویوزید، ریبودیوزید A, B, C, F، دولوکوزید A، استویول بیوزید، روبودیوزید و استویول گلیکوزید کل شدند که این کاهش احتمالا به دلیل کاهش تولید یا افزایش تخریب آنها میباشد. در تنش خشکی و تیمار پاکلوبوترازول بیان ژنهای ent-KS، ent-KAH و UGT74G1 تغییر معنیداری نشان نداد درحالیکه کاهش معنیداری در بیان ent-KO، UGT85C2 و UGT76G1 ملاحظه شد. ent-KO یک ژن کلیدی در مسیر بیوسنتز استویول گلیکوزیدها میباشد که احتمالا کاهش بیان آن در تیمارهای پلیاتیلن گلیکول و پاکلوبوترازول بر تولید استویول گلیکوزیدها اثر منفی داشت و میزان پیشماده برای سنتز قندهای اختصاصی استویا را کاهش داد. نتایج این تحقیق نشان داد که گیاه Stevia rebaudiana یک گیاه حساس به تنش خشکی است که در غلظت 6% پلیاتیلن گلیکول قادر به رشد و بقا نمیباشد و تیمار پاکلوبوترازول سبب کاهش اثرات مضر تنش خشکی شد و غلظت 2 میلیگرم بر لیتر پاکلوبوترازول موثرترین غلظت در گیاه استویا بود. کلمات کلیدی: آنتیاکسیدانها، اسمولیتها، استویول گلیکوزیدها، پاکلوبوترازول، تنش خشکی، HPLC ،Real-Time PCR، Stevia rebaudiana

 

مشاهده نمونه فایل و خرید

فهرست : فهرست مطالب

عنوان صفحه
فصل اول: کلیات و اهداف
1-1مقدمه 1
1-2 گیاه Stevia rebaudiana Bertoni 2
1-3 مشخصات گیاهشناسی 3
1-4 انواع گلیکوزیدهای Stevia rebaudiana 6
1-5 مسیر بیوسنتز استویول و جیبرلین 8
1-6 خواص آنتی اکسیدانی استویول گلیکوزیدها 16
1-7 تنش خشکی 16
1-8 راهکارهای مقاومت به خشکی 16
1-8-1 کاهش میزان رشد 17
1-8-2 تنظیم اسمزی 17
1-8-2-1 عملکرد پرولین در گیاه 18
1-9 تنش اسمزی و مکانیسمهای پاکسازی ROS 22
1-10 استفاده از تنظیم کننده‌های رشد برای کاهش اثرات تنش خشکی 32
1-11 پاکلوبوترازول 33
1-12 اهداف تحقیق 37

فصل دوم: مواد و روش‌ها
2-1 کشت گیاه Stevia rebaudiana Bertoni 40
2–2 اندازه‌گیری فاکتورهای رشد 42
2-3 استخراج و سنجش رنگیزههای فتوسنتزی 43
2-4 استخراج و سنجش رنگیزه آنتوسیانین 43
2-5 اندازه گیری پرولین 44
2-6 بررسی تغییرات کمی قندها 45
2-7 اندازه گیری میزان پراکسیداسیون لیپیدها 46
2-8 اندازه گیری میزان پراکسید هیدروژن 47
2-9 اندازه‌گیری پروتئین‌های محلول 47
2-10 اندازهگیری میزان آنتی اکسیدان کل 51
2-11 مطالعه فعالیت آنزیم‌های آنتیاکسیدان 51

2-12 تهیه عصاره گیاهی برای اندازه گیری متابولیت های آنتی اکسیدانی 55
2-13 آنزیم‌های درگیر در مسیر متابولیسم پرولین 57
2-14 اندازه گیری میزان استویول گلیکوزیدها با استفاده از دستگاه HPLC 61
2-15 بررسی بیان ژنهای ent-KS، ent-KO، ent-KAH، UGT85C2، UGT76G1 و UGT74G1 با روش Real-Time PCR 62
2-16 طرح آماری مورد استفاده و آنالیز داده‌ها 64

فصل سوم: نتایج65
3-1 شاخصهای رشد گیاه استویا تحت تاثیر پلیاتیلن گلیکول و پاکلوبوترازول 66
3-2 رنگیزه های فتوسنتزی گیاه استویا 71
3-3 رنگیزه آنتوسیانین برگهای گیاه استویا 74
3-4 محتوی پرولین آزاد برگهای گیاه استویا 75
3-5 کربوهیدراتهای برگ در تیمارهای پلیاتیلن گلیکول و پاکلوبوترازول 76
3-6 پراکسیداسیون لیپیدهای غشاء برگ 78
3-7 میزان پراکسید هیدروژن برگهای گیاه استویا 79
3-8 پروتئینهای محلول در برگهای گیاه استویا 80
3-9 الکتروفورز پروتئینهای برگ در تیمارهای پلیاتیلن گلیکول و پاکلوبوترازول 81
3-10 اثر پلیاتیلن گلیکول و پاکلوبوترازول بر میزان آنتی‌اکسیدان کل 83
3-11 فعالیت آنزیم‌های آنتیاکسیدان برگهای استویا 84
3-12 اثر پلیاتیلن گلیکول و پاکلوبوترازول بر متابولیتهای آنتی اکسیدانتی 89
3-13 اثر پلیاتیلن گلیکول و پاکلوبوترازول بر فعالیت پرولین 5-کربوکسیلات سنتتاز (P5CS) و پرولین دهیدروژناز (PDH) 93
3-14 استویول گلیکوزیدهای برگ در تیمارهای پلیاتیلن گلیکول و پاکلوبوترازول 99
3-15 اثر پلیاتیلن گلیکول و پاکلوبوترازول بر بیان ژنهای درگیر در مسیر بیوسنتز استویول گلیکوزیدها 114
فصل چهارم: بحث122
4-1 شاخصهای رشد گیاه استویا 123
4-2 رنگیزههای فتوسنتزی گیاه استویا 125
4-3 رنگیزه آنتوسیانین گیاه استویا 128
4-4 پرولین در گیاه استویا 129
4-5 کربوهیدراتهای گیاه استویا 131
4-6 پراکسیداسیون لیپیدهای غشاء 133
4-7 پراکسید هیدروژن گیاه استویا 135
4-8 پروتئین‌های محلول گیاه استویا 136


عنوان صفحه
4-9 نتایج الکتروفورز پروتئینهای برگهای گیاه استویا 138
4-10 میزان آنتی‌اکسیدان کل برگهای گیاه استویا 139
4-11 فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان برگهای گیاه استویا 140
4-12 فعالیت آنزیم‌های درگیر در مسیر متابولیسم پرولین برگهای گیاه استویا 144
4-13 متابولیت های آنتی اکسیدانی گیاه استویا 145
4-14 استویول گلیکوزیدهای برگهای گیاه استویا 147
4-15 بیان ژن های بیوسنتز استویول گلیکوزیدها در گیاه استویا 148
جمعبندی نهایی 151
پیشنهادات 152
پیوستها 153
منابع 166

 

دریافت نمونه فایل

برای کسب اطلاعات بیشتر با ایمیل payaname@outlook.com در ارتباط باشید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۸ ، ۱۲:۱۲
admin .

بررسی نقش عوامل مدیریتی، آموزشگاهی، فردی و خانوادگی در ترک تحصیل دانش آموزان عشایری استان فارس

مقطع :  کارشناسی ارشد علوم تربیتی

تعداد صفحات: 93

بخشی از متن:

به رغم بهبود چشمگیر وضعیت آموزشی دانش آموزان عشایری در سالهای اخیر، بسیاری از پسران و دختران لازم التعلیم عشایری به مدرسه راه نمی یابند یا آن را زودتر از موعد ترک می کنند. این مشکل به خصوص در میان دختران عشایری و روستایی فقیر بیشتر دیده می شود. در دوره ی راهنمایی نیز این مشکل به دلیل فقدان مدارس راهنمایی در محل های زندگی عشایری شدیدتر است
در این تحقیق تلاش می شود عوامل مؤثر در ترک تحصیل دانش آموزان عشایری استان فارس در مقطع ابتدایی و راهنمایی بررسی و پیشنهادهایی جهت جلوگیری از ترک تحصیل آنان ارائه شود. در ادامه به شرح و بیان مسأله، اهمیت و ضرورت تحقیق، اهداف تحقیق، سئوال های تحقیق، قلمرو تحقیق و تعاریف نظری و عملیاتی واژه ها و اصطلاحات پرداخته می شود
جامعه ی عشایری، جامعه ای است که از طریق دامداری امرار معاش کرده و در یک قلمرو وسیع جغرافیایی به اقتضای شیوه ی زندگی و تشکیلات ایلی از نقطه ای به نقطه ی دیگر کوچ می کنند. با وجود پیدایش کانون های اسکان و گرایش شدید بخشی از عشایر کوچنده به شهر نشینی و جاذبه های مشاغل کاذب حاشیه ی شهرها، هنوز جمعیت قابل ملاحظه ای از عشایر کشور در حال حرکت هستند و فاصله ی بین ییلاق و قشلاق را با همه ی مصائب و مرارت طی می کنند.
امروزه مهمترین عامل پیشرفت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هر کشوری توجه بیشتر به امر تعلیم و تربیت است، زیرا تعلیم و تربیت عهده دار ایجاد زمینه ی مناسبی جهت تسهیل و توسعه استعدادها و توانایی های افراد است. یکی از آفت های بزرگ تعلیم و تربیت هر نظامی که همه ساله به میزان زیادی منابع و استعدادهای بالقوه ی انسانی و اقتصادی را هزینه می کند و اثرات غیر قابل جبرانی را در ابعاد فردی و اجتماعی به جا می گذارد، پدیده ی ترک تحصیل است
در جامعه ی عشایری به دلیل بافت و ویژگی های خاص خود از جمله:

  • پراکندگی بیش از حد
  • صعب العبور بودن مناطق عشایری
  • فقر فرهنگی
  • فقر اقتصادی
  • تعصبات ایلی

مسأله ترک تحصیل وضعیت دیگری دارد؛ بطوری که در سالهای اولیه ی دوره  تحصیلی آموزش ابتدایی شاهد میزان بالایی از ترک تحصیل دانش آموزان عشایری هستیم و طبق مدارک موجود، ترک تحصیل بطور عمده به خصوص در جنس دختر بیشتر رخ می دهد و در دوره راهنمایی نیز معضل ترک تحصیل شدت بیشتری می یابد.

در جامعه ی عشایری ترک تحصیل بیشتر در زمان کوچ و شرایط آب و هوایی و نیز عدم دسترسی به مدرسه به دلیل بعد مسافت و راه پیدا نکردن به مراکز شبانه روزی عشایری صورت می گیرد که در بحث ترک تحصیل دختران عشایری، عوامل دیگری مانند: تعصبات و باورهای حاکم بر جامعه عشایری نیز وجود دارد. به علاوه محرومیت مردم عشایر از امکانات رفاهی مانند آب لوله کشی، برق، گاز، تلفن، وسایل عمومی حمل و نقل و سایر خدمات شهری، خدمات بهداشتی، وسایل ارتباط جمعی، امکانات و خدمات ورزشی، وسایل برقی، امکانات تبلیغی و فعالیت های فرهنگی این ضرورت را بیشتر نمایان می سازد که دولت جمهوری اسلامی بایستی در زمینه ی گسترش آموزش و پرورش در دوره های مختلف تحصیلی در عشایر سرمایه گذاری بیشتری به عمل آورد.
به گفته ی بیابانگرد (۱۳۸۹)

  • شرایط فیزیکی کلاس
  • گرما یا سرمای بیش از حد کلاس
  • نامنظم بودن نظافت و نور کلاس
  • سر و صداهای غیر معمول و تعداد بیش از حد دانش آموزان در کلاس درس
  • ارزیابی های نادرست معلمان از عملکرد دانش آموزان
  • کنترل نامناسب کلاس توسط معلم
  • فقدان وسایل کمک آموزشی
  • کمبود کتب درسی
  • عدم همکاری و ارتباط بین اولیاء و مدرسه
  • فقدان نظم و انضباط در کلاس و مدرسه
  • کمبود فضاهای آموزشی

از جمله عواملی است که ممکن است افت تحصیلی و به دنبال آن ترک تحصیل را به دنبال داشته باشد.

فقر یکی از عوامل بسیار مهمی است که پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را تحت تأثیر قرار می دهد؛ فقر که وضع نا مناسب اقتصادی فرد را نسبت به افراد دیگر مشخص می کند ممکن است خود نتیجه عوامل و متغیرهای زیادی باشد که در نتیجه آن تفاوتهایی در رشد و تکامل فرد، زبان، رفتار و نگرش افراد بروز و موجبات ترک تحصیل را فراهم می نماید
به رغم بهبود چشمگیر وضعیت آموزشی دانش آموزان عشایری در سال های اخیر، بسیاری از پسران و دختران لازم التعلیم عشایری به مدرسه راه نمی یابند یا آن را زودتر از موعد ترک می کنند. این مشکل به خصوص در میان دختران عشایری و روستایی فقیر بیشتر دیده می شود؛ به طوری که مثلث فقر، زندگی عشایری و مؤنث بودن یکی از عوامل مهم عدم دست یابی به آموزش ابتدایی با ترک تحصیل در این دوره به شمار می رود. در دوره ی راهنمایی نیز این مشکل به دلیل فقدان مدارس راهنمایی در محل های زندگی عشایری شدیدتر است
پژوهش حاضر با توجه به اهمیت مساله ی ترک تحصیل و با در نظر گرفتن همه ی محدویت ها برای شناخت بیشتر عوامل مرتبط با پدیده ترک تحصیل طرح ریزی و اجرا شده است. هر چند بررسی علل ترک تحصیل تاکنون از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است؛ اما تاکید پژوهش حاضر بیشتر به عوامل مدیریتی، آموزشگاهی، فردی و خانوادگی مرتبط با ترک تحصیل دانش آموزان عشایری استان فارس می باشد.

اولین مدرسه برای نوجوانان کوچ نشین، پس از اسکان اجباری آنها؛ یعنی، در سال ۱۳۰۸ هجری شمسی با عنوان دارا لتربیه عشایری تأسیس گردید که به صورت شبانه روزی اداره می شد. ولی دارالتربیه های عشایری با اهداف مورد نظر طراحان آن به دلایل گوناگون از جمله، کوچ مداوم عشایر نتوانست تعلیم و تربیت تعداد قابل ملاحظه ای از فرزندان عشایر را به عهده گیرد. ۲۳ سال بعد با تلاش مستمر یکی از جوانان تحصیلکرده و پراشتیاق ایل قشقایی به نام "محمد بهمن بیگی " اولین مدرسه ی سیارعشایری در سال ۱۳۲۹ تأسیس شد
 در کتاب "به اجاقت قسم" چنین می نویسد: « با آنکه عشایری بودم به جای تفنگ و فشنگ، قلم و کتاب را انتخاب کردم، معلم شدم و آموزش عشایری را به راه انداختم. کم بودند کسانی که تشویقم می کردند و بسیار بودند آنهایی که ملامتم می کردند. همکلاسی های قدیم دست از سرم بر نمی داشتند: « تو چرا با چنان هوشی که داشتی به چنین شغل کوچکی راضی شده ای؟ معلمی هم شد کار؟ ». سرزنش خیر خواهان و بد اندیشان از هر گوشه ای به گوش می رسید. خان های مقتدر ایل نغمه ی تازه ای را که برای سواد آموزی عشایر سرداده بودم نمی پسندیدند. دولتی ها و ارتشی ها که از هرج و مرج فارس و قدرت روز افزون قشقایی دلی پر خون داشتند نسبت به هر ترک زبان بد گمان بودند. دستگاه آموزشی کشور هم بازیچه ای بود در دست حکومت ارتشی وسیاسی. من در چنین جو نا مساعد و در کشاکش این نیروهای رنگارنگ برای آموزش بچه های قشقایی و سپس سایر عشایر کشور دست و پا می زدم. پایم لرزان بود و دستم تهی. چشم انداز آینده روشن به نظر نمی رسید. راهی نفس بر پیش روی داشتم. مخالفت ها به هراسم می افکند. امید فتح و فیروزی کم بود. گاه چنان خسته میشدم و در می ماندم که به آن چه بودم و کرده بودم بد و بیراه می گفتم، لیکن چاره ای نداشتم، پل های پشت سر ویران شده بود، یک نیاز نیرومند درونی نمی گذاشت که آرام بگیرم و نگذاشت که در مدتی نزدیک به سی سال از جنبش و حرکت باز ایستم. اعتقاد عمومی زمامداران فرهنگی و غیر فرهنگی بر این بود که ایل تا زمانی که گرفتار حرکت است و اقامتگاه مشخصی ندارد نمی تواند به دانش و سواد دست یابد. نقشه ی تازه ای در خیالم نقش بست. برای اجرای آن دست به کار شدم و این بار به جای دولت به ملت پناه آوردم. در طول اقامتم در ایران، دوستان زیادی دست و پا کرده بودم، در میان خویشاوندانم نیز خانواده های مستطیع کم نبودند. غالب مردم دست و دل باز بودند و پذیرفتند که هر کدام حقوق یک معلم و هزینه ی رفت و آمد، اقامت و غذای او را بپردازند و وسیله ی حمل و نقل مدرسه را نیز فراهم کنند. من به یاری آن خیر خواهان و همت این جوانان نیمه با سواد، نخستین دبستان های سیار چادری را بر پا کردم» . عشق و علاقه ی بیش از حد بانی مدارس عشایری از یک طرف، احترام به معلم در جامعه ی سنتی عشایر از سوی دیگر و شور و شوق کودکان و نوجوانان برای فراگیری الفبا و اطلاعات عمومی، سبب شد که مدارس عشایری به موفقیت شایانی دست یابند. کلانتران و سران قبایل و طوایف در سال های بعد به تدریج متقاضی معلم بودند. تأمین معلم، کار بسیار دشواری بود زیرا در ایل، باسوادانی که بتوانند امر خطیر معلمی را به سبک جدید به مفهوم آن زمان بر عهده گیرند انگشت شمار بود.

امور شرعی و عرفی ایل به دست همان ملایان و میرزاها رتق و فتق می شد که این بار نیز چاره ای نبود جز این که مسئولیت به هر حال، در فاصله ی بین ایجاد مدارس به شیوه ای که بیان شد تا تأسیس اولین دانشسرای ویژه ی عشایری که ستون فقرات و زیر بنای تعلیمات عشایر به شمار می آمد، حوادث و فراز و نشیب های عدیده ای به وقوع پیوست. از سال ۱۳۳۱ به بعد، نظام نوپای آموزش عشایر با کوشش بی وقفهی بهمن بیگی در شرایط مطلوبتری قرار گرفت و با وجودی که خود او، زیر مجموعه ای از اداره کل فرهنگ فارس بود، به واحدها و زیر مجموعه های کار آمد جدیدتری دست یافت. نخستین دوره ی دانشسرای عشایری به شکل رسمی در سال ۱۳۳۹ با 60 داوطلب پسر آغاز به کار کرد و طی ۲۲ دورهی پیاپی، ۸۷۶۶ معلم دانش آموخته را به استانهای عشایر نشین کشور گسیل داشت. این دانشسرا نیروی انسانی مورد نیاز خود را نخست از میان فرزندان عشایر استان فارس و در سال های بعد از دیگر استان های عشایر نشین کشور انتخاب می کرد. روش گزینش، نیمه متمرکز و در دو مرحله ی کتبی و مصاحبه ی حضوری، ممتاز ترین و عاشق ترین دانش آموزان به حرفهای معلمی با مدرک تحصیلی پنجم و ششم ابتدایی تا دیپلم متوسطه برگزیده می شدند. اگر چه تشکیلات آموزش عشایری ایران در سال ۱۳۹۱ منحل شده و با انحلال و ادغام آن در ادارات کل استان ها، عملا عشایر کشور نیز دچار آسیب های زیادی شد اما از سال تحصیلی ۱۳۹۳-۱۳۹۲، وزارت آموزش و پرورش با رسیدن به این واقعیت که تعلیم و تربیت فرزندان عشایر مشکلات فراوان و خاص را داراست نسبت به احیای آموزش و پرورش عشایری اقدام نمود و آموزش و پرورش عشایر سیار فارس عهده دار تعلیم و تربیت دانش آموزان جمعیت عشایری استان های فارس، بوشهر، هرمزگان و اصفهان گردید. هم اکنون وسعت جغرافیایی فعالیت های اداره آموزش و پرورش عشایر سیار فارس، علاوه بر این استان تا بخشی از استان های بوشهر، خوزستان، کهکیلویه و بویر احمد، اصفهان، چهار محال و بختیاری و هرمزگان کشیده شده است و پنج نمایندگی آموزش و پرورش به عنوان بازوان توانمند این اداره مسئولیت های آموزشی و پرورشی، سرویس دهی و تأمین امکانات رفاهی و آموزشی معلمان در مناطق تحت پوشش را بر عهده دارند که تحت نظارت اداره ی مرکزی فعالیت می نمایند.

 

چکیده :

این پژوهش با هدف بررسی نقش عوامل مدیریتی، آموزشگاهی، فردی و خانوادگی در ترک تحصیل دانش آموزان عشایری استان فارس از نظر مدیران و معلمان انجام شد. با توجه به این که تر ک تحصیلی یکی از معضلات مهم خانواده ها و دست اندر کاران تعلیم و تربیت عشایری است، این پژوهش بر آن بود تا به تبیین و تشریح این موضوع بپردازد. پژوهش حاضر از نوع  کاربردی و روش آن توصیفی - پیمایشی بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل  کلیه ی مدیران و معلمان مقاطع تحصیلی ابتدایی و راهنمایی در آموزش و پرورش عشایر سیار استان فارس به تعداد 784 نفر و در سال تحصیلی 1389-1388 بود که با توجه به گسترده بودن جامعه ی آماری از بین آنها نفر به عنوان نمونه و با روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده‌ها، پرسشنامه ی محقق ساخته با 41 سئوال بسته پاسخ بر حسب طیف پنج درجه ای لی کرت بود  که روایی آن به صورت صوری و محتوایی مورد تأیید اساتید و متخصص در زمینه علوم تربیتی و مدیریت آموزشی قرار گرفت و پایایی آن از طریق ضریب آلفای  کرونباخ 79/. بر آورد گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین وانحراف معیار) و آمار استنباطی ( آزمون t تک متغیره، tمستقل،2 t هتلینگ، تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی) با استفاده از نرم افزار آماری spss صورت گرفت. یافته‌‌های این تحقیق نشان داد که: عوامل خانوادگی، آموزشگاهی و فردی بیش از سطح متوسط و عوامل مدیریتی  کمتر از سطح متوسط در تر ک تحصیل دانش آموزان عشایری موثر بوده اند، در این میان عوامل خانوادگی بیشترین تأثیر و عوامل مدیریتی  کمترین تأثیر را داشته اند. همچنین نتایج نشان داد  که بین نظرات مدیران و معلمان بر حسب سمت در مورد عوامل آموزشگاهی و فردی و بین نظرات آنان بر حسب جنسیت در عوامل خانوادگی و فردی تفاوت معنا دار وجود دارد، اما بین نظرات نمونه ی آماری بر حسب تحصیلات و سابقه ی  کار تفاوت معناداری مشاهده نشد.  کلید واژه‌ها: ترک تحصیل، عوامل مدیریتی، عوامل آموزشگاهی، عوامل فردی، عوامل خانوادگی، دانش آموزان عشایری.

 

مشاهده نمونه فایل و خرید


فهرست : فهرست مطالب

عنوان صفحه
فصل اول:  کلیات تحقیق
مقدمه 1
1-1 شرح و بیان مسأله 2
1-2 اهداف تحقیق 3
1-3 اهمیت و ارزش تحقیق 4
1-4 سئوال‌های تحقیق 5
1-5 قلمرو تحقیق 5
1-6 تعاریف واژه‌ها و اصطلاحات 5
فصل دوم: مروری بر ادبیات موضوع و پیشینه تحقیق
مقدمه 7
2-1 روند پیدایش و ت کامل آموزش و پرورش عشایری 8
2-2 اهمیت آموزش و پرورش 10
2-3 لزوم شناخت مسائل آموزش و پرورش 10
2-4 ساختار نظام آموزش و پرورش 11
2-5 اهداف دوره ی ابتدایی 13
2-6 اهداف دوره ی راهنمایی 14
2-7 تر ک تحصیل دانش آموزان 14
2-8 عوامل موثر در تر ک تحصیل دانش آموزان 19
2-9 راهها و روش‌های جلو گیری از تر ک تحصیل 32
2-10 مفاهیم مرتبط با تر ک تحصیل 37
2- 10- 1 افت تحصیلی 37
2-10-2 ت کرار پایه 44
2-11 بررسی تحقیقات مشابه 46
فصل سوم: روش تحقیق
مقدمه 52
3-1 روش تحقیق 53
3-2 جامعه آماری 53
3-3 نمونه و روش نمونه گیری 54
3 -4 ابزار گرد آوری داده‌ها 55
3-5 روایی پرسشنامه 55
3-6 پایایی پرسشنامه 56
3-7 روش جمع آوری داده ها 56
3-8 ابزار تجزیه و تحلیل داده ها 56
فصل چهارم:تجزیه و تحلیل داده‌ها
مقدمه 58
4-1 مشخصه‌های جمعیت شناختی نمونه آماری 59
4-2 توصیف داده‌های حاصل از پرسشنامه 63
4-3 بررسی سئوالهای تحقیق 67
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات
خلاصه ی موضوع و روش ها 76
5-1 نتیجه گیری بر اساس یافته‌های تحقیق 77
5-2 نتیجه گیری  کلی 80
5-3 محدودیت‌های تحقیق 81
5-4 پیشنهادها 81
پیوست 1 84
منابع و مآخذ 86

 

دریافت نمونه فایل

برای کسب اطلاعات بیشتر با ایمیل payaname@outlook.com در ارتباط باشید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۸ ، ۰۱:۵۵
admin .

بررسی رابطه بین ماهیت شغلی و رضایت شغلی پرسنل شرکت ذوب آهن اصفهان

مقطع : کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی

بخشی از متن:

این تحقیق درصدد آن است که رابطه رضایت شغلی را در ارتباط با ماهیـت شـغلی در بـین چهـار گـروه کاری، کارگران، سرپرستان، مهندسین و مدیران، کارخانه ذوب آهن اصفهان مشخص نماید تا بتواند راه کارهای روشن در جهت افزایش رضایت مندی پرسنل سازمان ارائه دهد در این پژوهش به منظور سنجش روایی ابزار اندازه گیری از تحلیل منطقی محتـوا اسـتفاده شـده اسـت. روایی یابی محتوا تحلیل منطقی از سوالات اسـت کـه معـرف بـودن آن را تعیـین مـی کنـد بـه ایـن منظـور هـردو پرسشنامه در اختیار استادان راهنما و مشاور و مدیران و مهندسان و سرپرستان و کارگران ارشد شرکت ذوب آهن اصفهان و سایر کارشناسان ذیربط قرار گرفت و پیش از دریافت نظرات و اصلاح برخی موارد، پرسشنامه به مـورد اجرا گذاشته شده است.
کار برای بعضی افراد یک منبع رضایت و برای بسیاری دیگر دلیل نارضایتی می باشد پس بـا توجـه بـه این حقیقت که کارکنان قسمت عمده زندگی خود را برای مدت ۲۵ تا ۳۰ سال سرکار می گذارند مهم است که احساسات مثبت در رابطه با کارشان را تجربه کنند. زیرا در غیر این صورت درکارشان ناکام، ناراضـی و غمگـین هستند. علاوه براین احساسات منفی ممکن است روی خانواده یا زندگی اجتماعی و همچنـین سـلامت فیزیکـی و هیجانی یک فرد اثر گذارد. احساسات کارکنان در مورد کارشان یک تـأثیر معنـی دار روی موفقیـت و شکسـت شرکت دارد زیرا در خلال اوقات بحرانی میزان و سطح روحیه نیروی کار ممکن است تعیین کننده بقـاء شـرکت باشد به عبارت دیگر کارکنان با انگیزه به بقای شرکت کمک می کنند. پس در این راستا یکی از مهمترین عواملی که روی انگیزش و رضایت شغلی کارکنان تاثیر بـه سـزایی دارد توجه به طراحی ماهیت شغلی کار است که پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این عوامل ازجملـه اینکـه: آیا بین مولفه های ماهیت شغل و رضایت شغلی رابطه ای وجود دارد و کدام یک از فاکتورهای ماهیت شغل تأثیر بـالاتری در رضـایت شـغلی نیـروی کـاردارد؟ پـژوهش حاضـر در صـدد پاسـخگویی بـه ایـن ســوالات و ارائـه راهکارهایی برای تسهیل این حرکت و در نهایت خشنودی نیروی کار می باشـد کـه بهـره وری سـازمان در گـرو رضامندی نیروی کار از شغل خود می باشد.
رابطه میان انسان و محیط یک رابطه داد و ستدی و شاید رابطـه فعـل و انفعـالی و تـاثیر متقابـل و چـالش همیشگی است. انسان در این آمیختگی تحت تأثیررفتارهای زیادی قـرار مـی گیـرد، علاقـه پیـدا مـی کنـد، مـی اندیشد، تصمیم می گیرد و اجرا می کند، آموزش می بیند و افکار و احساسات خود را با کلام و حرکـت و روش های گوناگون رفتاری نشان می دهد. همه این شیوه ها در حالی شکل می گیـرد کـه انسـان را ه خـود را بـه سـوی موقعیت دلخواه و یا کاری که دوست دارد می گشاید. رضایت شغلی احساسی است که افـراد نسـبت بـه شغلشـان دارند. هنگامی که می گوییم فرد دارای رضایت شغلی بالایی است بدین معنی است که فرد به طور کلـی شـغلشرا دوست داد و ارزش زیادی برای آن قایل است و احساس مثبتی راجع به آن دارد. به طوری کـه گنجـی بیان می کند  در درون موسسه فرد تنها مهـارت و شـناخت هـای خـود را نشـان نمـی دهـد. او مجموعـه نیازهـا و انگیزش هایی نیز دارد که سازمان سعی خواهد کرد آنها را برآورده کند. مطابقت بـین نیازهـای افـراد و اقـدامات موسسه برای برآورده کردن آنها سـطح رضـایت افـراد را تعیـین مـی کنـد. رضـایت شـغلی بـه وسـیله خـود افـراد ارزش یابی می شود و به آنها اجازه می دهـد تـا موسسـه را در رسـیدن بـه اهـداف خـود یـاری رسـاند. بنابراین آگاهی در مورد نیازها، توقعات کارکنان در سرکار مبنایی را برای انگیزش آنها تشکیل می دهـد. عـلاوه براین ساختار کار و درجه رضایت کارکنان از کار به منظور افزایش انگیزش واقعـی و رضـایت از کارشـان مهـم است. از این رو تفاوت در رابطه با اینکه افراد چه از کار خود می خواهند و واقعاً شغل خود را چگونه می بیننـد از اهمیت زیادی برخوردار است به طوری که ویلی (۱۹۹۷) ١معتقد است ” قوی ترین عامل انگیزش آن چیزی است که افراد برای آن ارزش قائل هستند اما فاقد آن می باشند. علم آگـاهی نسـبت بـه عوامـل انگیزشـی از ارزش زیادی برخوردار است و ممکن است به عنوان یک نقطه شروع بـرای برنامـه ریـزی مجـدد کـار بـه منظـور افزایش انگیزش کارکنان و رضایت آن باشد. به طوری که معتقد است ” آن دسـته از کارکنـان سازمان که رشد و کمال در آنها بیشتر است. پاسخ مناسب تری به تلاش های مدیریت جهت طراحی مجدد شغلی می دهند و پاسخ کارکنان که نیاز آنها به رشد و کمال کمتر است به این نوع تلاش مدیریت ارزش چنـدانی قائـل نیستند


امروزه شواهد متعددی دال برنارضایتی در محیط کار وجود دارد، به طوری کـه کـاهن (۱۹۹۲) معتقـد است  از ۲۰۰ بررسی روی رضایت شغلی ۱۰تا ۲۰درصد مردم از شغلشان ناراضی هستند نارضـایتی شغلی به صورت فعالیت های ضد تولیدی مثل بهره وری ضعیف، کارگریزی، غیبت از کار، اعتصـاب و شـکایات خودنمایی می کند، زیرا کار یک معنای فردی برای هر شخص دارد که دامنـه آن از یـک منبـع هویـت و عـزت نفس تا یک منبع ناکامی، ملال و احساس بی معنی بودن ادامه دارد، که به وسیله ماهیت کار به وجـود مـی آیـد.
در این راستا یکی از عواملی که در رضایت شغل موثر است، غنی سازی شغل است زیر با غنی ساختن شـغل مـی توان وظایف کار را برای کارگر هیجان انگیز و معنادار نمـود و اینگونـه رضـایت شـغلی را افـزایش داد. از مـدل ویژگی های شغلی که در سال  ۱۹۷۶به وسیله هاکمن و اولدهام ٣مطرح گردید می توان به عنوان یکی ازمدل ها و فرایندهای معروف غنی ساختن مشاغل در سازمان استفاده نمود.
با استفاده از این روش می توان انگیزش، رضایت شغلی و عملکرد کارکنان در کار را بالا برد. هاکمن و اولدهام پنج بعد درونی کار شامل تنوع مهارت ها ،٤هویت وظیفه ،٥اهمیت وظیفه ، خوداستقلالی و بـازخورد را مد نظر قرار داده اند. به طوری که تانجیس و همکاران (۱۹۹۸ ) معتقد هستند که مدل طراحی شـغل، رابطـه بـین ویژگی های شغل، نتایج کار یا نتایج شخصی را ارائه می کند که شامل رضایت اسـت. ایـن مـدل تأثیرگـذارترین نمونه در تحقیق طراحی شغل معاصر است. در سال  ۱۹۷۸بیکر طی پژوهشی که با الهام از مدل هاکمن و اولدهام انجام داد، ماهیت شغل و رضایت شـغل را بـا شـش عامـل بررسـی کـرد کـه عبارتنـد از: فرصـت هـای شغلی ،ارزش کار ،خوداستقلالی، بازخورد، امکانات شغلی و چالشهای شغلی که این عوامل به نوبـه خـود آثاری بر نتایج شغل و شخص به جای می گذارد. این نتایج و آثار شامل انگیـزه بـالای درونـی کـار، عملکـرد بـا
کیفیت بالا، رضایت خاطر ازکار و کاهش غیبت و ترک خدمت می باشند. البته ناگفته نمانـد کـه در سـازمان هـا رضایت مندی چه جنبه شغلی داشته باشند و چه وابستگی سازمانی، افـزایش روحیـه و رشـد انگیزنـده هـا در پرتـو رضایت از شغل حاصل می شود و چنین رضایتی است که اثر بخشی و بهره وری سازمان را افزایش می دهد.

نتایج حاصل از بسیاری از تحقیقات درباره نقش و اهمیت نیروی انسانی در رشد و توسـعه سـازمان هـا و بعضاً رشد جوامع بشری بر این نکته تمرکز دارد که هیچ جامعه ای توسعه نیافته مگر آنکه به توسـعه منـابع انسـانی خود پرداخته باشد. امروزه محققان به مباحث نیروی انسانی پی برده اند کـه نیـروی انسـانی واجـد شـرایط و مـاهر عامل با ارزش و سرمایه ای بی پایان در جهت رشد و توسعه سازمان ها و کشورها می باشد، به طوریکـه نـیم قـرن گذشته بخش قابل توجهی از پیشرفت کشورها ی توسعه یافته مرهون تحول نیروی انسانی کارآزموده بوده است. اگر درگذشته کار، سرمایه، زمین عوامل اصلی تولید به حساب می آمد امروزه تغییرات فنـاوری نیـروی انسـانی و افزایش بهره وری به عنوان عوامل رشد و توسعه تلقی می شوند. تجارب ارزنده سازمان های موفق و پیشرو درباره ارزش نیروی انسانی مبین اهمیت سرمایه انسانی شاغل در آن سازمان هاست. آنها عظمت و بزرگی سازمان خود را به اندازه کسانی می دانند که برایشان کار می کنند و محور اصلی رشد، کسب و کار خو د را بـر مبنـای کارکنـان خود بنا نهاده اند، زیرا اگر کارگران جامعه نارضایتی شغلی داشته باشند عواقب اقتصادی آن به شرکت و ملـت بـر می گردد، چون کار ناخوشایند منجر به این شده که میلیون ها نفر دیگر زندگی محدودتر و فاقـد خلاقیـت و غـم
باری داشته باشند. در حالیکه یک قرن از بررسی هایی در مورد رضایت شغلی و انگیزش زمان ثرنـدایک ١٤در سـال ۱۹۱۸ کسی که اولین بار رابطه رضایت شغلی در ارتباط با کار را بررسی کرد مـی گـذرد، امـا هنـوز دانشـمندان تاکیـد دارند که این سری فعالیت ها نیازبه بررسی و تحقیق بیشتری دارد.یکی از عوامل موثر در رضایت شغلی کارگران، محتوای شغلی آن ها است. کارکنان عمدتاً به دنبال شغلی هستند که با چالش روبه رو است. مسئولیت انجام آن به طور کلی به عهده خود ایشان است و برای انجام آن از اختیارات کافی برخوردارنـد. همچنـین کارکنـان وقتـی از محتوای شغل خود رضایت دارند که سازمان به خدمتی که در آن شغل ارائه می شود نیاز داشته باشد و وجو د فرد راضی برای سازمان بسیار ارزشمند باشد. بدیهی است عدم وجود هر یک از مشخصات فوق ممکن اسـت موجـب نارضایتی فرد شده و کاهش وفاداری فرد به سازمان را در پی داشته باشد.پس در این راستا تحقیقی مورد نیاز است
تا مشخص کند کدامیک از ابعاد ماهیت شغلی عوامل تعیین کننده رضایت شغلی برای کارکنان اسـت تـا قـادر بـه اجرای غنی سازی شغل برای کارکنان داخل سازمان باشد

شیوه جمع آوری اطلاعات
با کسب مجوز دفتر تحقیق و توسعه شرکت ذوب آهن و ترتیب جلسات توجیهی با گروه هـای مختلـف کارگران، سرپرستان، مهندسین و مدیران برگزار شد و پرسشنامه های مربوط توزیـع و موعـد زمـانی مقـرر جمـع آوری گردید و فقط در بخش فولاد سازی به علت خطرات بالای کار ارتباط مستقیم با گروه های کاری به عمـل
نیامد. این پژوهش در حدود  ۴ ماه طول کشید زیرا به علت گستردگی بخش های مختلف شرکت، پژوهشـگر هـر هفته در یک بخش تولیدی حاضر می شد. لازم به ذکر است  ۱۴۰پرسشنامه به مهندسین، کـارگران، سرپرسـتان و ۷۰ پرسشنامه به مدیران میانی تحویل داده شد که از میان کـارگران  ، ۹۶ سرپرسـتان  ، ۸۴ مهندسـین  ۸۲ و مـدیران میانی  ۵۰ پرسشنامه به طور دقیق و کامل شده به پژوهشگر تحویل داده شد برای تجزیه و تحلیل داده ها از نـرم افزارهـای آمـاری  SPSS-13 اسـتفاده شـد. پـس از جمـع آوری اطلاعات، تجزیه و تحلیل اطلاعات در سطح توصیفی و استنباطی صورت گرفت. در سطح توصیفی بـا اسـتفاده از مشخصه های آماری نظر فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، تجزیه و تحلیل اطلاعـات پرداختـه و در سـطح استنباطی متناسب با سطح سـنجش داده هـا از ضـریب همبسـتگی پیرسـون ، از آزمـون t، تحلیـل واریـانس، آزمون توکی ،تحلیل مسیر استفاده شد.

 

چکیده :

چکیده هدف کلی این تحقیق تعیین رابطه ماهیت شغل و رضایت شغلی چهار گروه کاری (سرپرستان، مهندسین، کارگران ومدیران میانی) شرکت ذوب آهن اصفهان بود. در این پژوهش، از روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی استفاده شده است. به منظور تعیین روابط بین متغیرها از پرسشنامه های استاندارد استفاده شده است. برای ارزیابی ماهیت شغل از پرسشنامه بیکر و از پرسشنامه هنجاریابی شده مینه سوتا برای ارزیابی و اندازه گیری رضایت شغلی استفاده شده است. ضریب پایایی پرسشنامه بیکر87/0 و مینه سوتا 92/0 برآورد شد. نمونه آماری مشتمل بر 312 نفر (84 سرپرست، 82 مهندس، 96 کارگر و 50 مدیرمیانی) کارکنان ذوب آهن اصفهان در سال 84 بود که از طریق نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام پذیرفت. نتایج اصلی پژوهش نشان داد که : 1) بین ارزش کار و رضایت شغلی رابطه معنادار و مثبت (در سطح 05/0) بوده و بیشترین رابطه به مدیران میانی(43/0) تعلق داشت. 2) بین خود استقلالی و رضایت شغلی در بین 4 گروه کاری رابطه معنادار ومثبت (در سطح 05/0) بود و هرچه عامل خود استقلالی در فرآیند کار بیشتر باشد، رضایت شغلی 4 گروه کاری بالاتر بوده است.3) بین بازخورد و رضایت شغلی در بین 4 گروه کاری رابطه معنادارو مثبت(در سطح 05/0) بوده و هرچه قدر بازخورد در بین کارکنان بالاتر باشد، رضایت شغلی آنها بالاتربوده است. 4) بین فرصت های شغلی و رضایت شغلی بین 4 گروه کاری رابطه معنادار و مثبت (در سطح 05/0) بوده و بیشترین رابطه به مدیران میانی(53/0) تعلق داشت. 5) بین امکانات شغلی و رضایت شغلی در بین گروه کاری رابطه معنادار ومثبت (در سطح 05/0) بوده و هرچه قدر امکانات شغلی مطلوب تر باشد، رضایت شغلی 4 گروه کاری بیشتر بوده است.6) بین چالش شغلی و رضایت شغلی میان 4 گروه کاری رابطه معنادار ومثبت (در سطح 05/0) بود و بیشترین رابطه به سرپرستان(35/0) تعلق داشت. کلید واژه ها : ماهیت شغل، رضایت شغلی، انگیزش.

 

مشاهده نمونه فایل و خرید

 

فهرست مطالب

عنوان صفحه
فصل اول : کلیات پژوهش
مقدمه 1
1-1شرح و بیان مسئله پژوهش 2
1-2 اهمیت و ارزش تحقیق 4
1-3 اهداف تحقیق 6
1-4 سوال های تحقیق 6
1-5 تعریف واژه ها 7
فصل دوم : بازنگری ادبیات موضوع و پیشینه تحقیق
مقدمه 10
قسمت اول : ماهیت شغل 12
2-1-1 چشم انداز تاریخی در مورد طراحی ماهیت شغل 12
2-1-2 نهضت مدیریت علمی 14
2-1-3 نهضت روابط انسانی 16
2-1-4 تئوری x و y مک گریگور 17
2-1-5 سیستم چهارگانه لیکرت 18
2-1-6 نظریه بلوغ یا بالندگی 20
2-1-7 نظریه انگیزش بهداشتی (دو عاملی) 22
2-1-8 ویژگی های شغل 24
2-1-9 مدل ویژگی های شغلی 26
2-1-10 گرایش فرایندسازی اطلاعات اجتماعی 28
2-1-11 تفویض اختیار 31
قسمت دوم : رضایت یا خشنودی شغل 34
2-2-1 تعاریف رضایت شغلی 34
2-2-2 رضایت شغلی به عنوان یک متغیر 35
2-2-2-1 رضایت شغلی به عنوان یک متغیر مستقل 35
2-2-2-1-1 رضایت شغلی و بازدهی 35
2-2-2-2 رضایت شغلی به عنوان یک متغیر وابسته 36
3-2-3 رضایت شغلی و انگیزش 37
2-2-4 تئوری نیازها 38
2-2-5 نظریه آر.جی. آلدرفر 40
2-2-6 نظریه هدف گذاری 41
2-2-7 تئوری انتظار 42
2-2-8 نظریه انگیزش پورتر و لاولر 43
2-2-9 نظریه برابری 45
2-2-10 نظریه نیازهای سه گانه 46
2-2-11 نظریه گینزبرگ 47
2-2-12 مدل فرات و استارک 48
2-2-13 مدل پرایس – مولر 50
2-2-14 مدل رضایت شغلی موریسون 51
2-2-15 راه های سنجش رضایت شغلی 53
2-2-15-1 مقیاس های رتبه بندی 53
2-2-15-2 شاخص توصیف شغلی (JDI) 54
2-2-15-3 پرسشنامه رضایت مینه سوتا 54
2-2-15-4 تکنیک وقایع حساس 54
2-2-15-5 مصاحبه 54
قسمت سوم : مروری برتحقیقات انجام شده در ارتباط با ماهیت شغل و رضایت شغلی 55
2-3-1 تحقیقات داخل کشور 55
2-3-2 تحقیقات خارجی 57
جمع بندی فصل دوم 61
فصل سوم : روش تحقیق
مقدمه 64
3-1 روش تحقیق 64
3-2 جامعه آماری 65
3-3 نمونه و روش نمونه گیری 65
3-4 ابزار اندازه گیری 66
3-5 تعیین روایی و پایایی ابزار اندازه گیری 68
3-5-1 پایایی پرسشنامه ها 68
3-5-2 روایی پرسشنامه ها 69
3-6 شیوه جمع آوری اطلاعات 69
3-7 روش های آماری تجزیه و تحلیل داده ها 70
جمع بندی فصل سوم 70
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها
مقدمه 71
4-1 مشخصات فردی نمونه ها 72
4-2 توصیف داده های حاصل از پرسشنامه 78
4-3 بررسی سوالات تحقیق ....119
خلاصه 195
فصل پنجم : خلاصه و نتیجه گیری
مقدمه 196
5-1خلاصه موضوع و روش ها 196
5-2 یافته های تحقیق 197
5-3 نتیجه گیری کلی 208
5=4 محدودیت های تحقیق 210
5-5 پیشنهادهای کاربردی 210
5-6 پیشنهادهایی جهت تحقیقات آینده 213
پیوست ها
معرفی نامه 214
پرسشنامه رضایت شغلی 215
پرسشنامه ماهیت شغلی 219
منابع وماخذ 223

 

دریافت نمونه فایل

برای کسب اطلاعات بیشتر با ایمیل payaname@outlook.com در ارتباط باشید

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۸ ، ۱۳:۰۰
admin .

سیره شناسی صادقین (ع) در برخورد با جریان های حدیثی

مقطع : کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث

تعداد صفحات: 160

بخشی از متن:

مدینه یکی از پایگاه های حدیثی اهل سنت به شمار می آمد و تفکر غالب بر این مرکز نیز تفکر حدیث گرا بود این مکتب حدیثی در عصر صادقین گرفتار آسیب غالیان و جعالان حدیث بود این گونه عوامل سبب تضعیف جبهه اصحاب حدیث و سلب اعتماد فقیهان از احادیث نبوی در دسترس گردید و زمینه را برای رشد و ترویج اندیشه اصحاب رأی فراهم آورده و معمولا این مدرسه را در مقابل مدرسه کوفه قرار می دادند که گرایش به رأی بر آن غالب بود و ابوحنیفه در دروان امام صادق (ع) رأی گرایی در کوفه را به اوج خود رساند. مخالفت امامان شیعه (ع) با قیاس و اجتهاد به رأی چنان همه جانبه و آشکار بود که این موضع گیری به شعار مذهب تبدیل گردید. و آن بزرگواران برای جلوگیری از به دام افتادن شیعیان در دام رأی و قیاس طرح تفریع فروع از اصول و استنباط احکام فقهی را به بزرگان از اصحاب خویش آموزش دادند.
عصر صادقین (ع) یکی از پر تحول ترین دوران تاریخ اسلام به شمار می رود؛ لکن تزلزلی که در دوران انتقال در حکومت ایجاد شد، فرصتی را در عصر مورد نظر به وجود آورد که مکتب صادقین (ع) توانست شمه ای از زلال معرفت الهی را به کام تشنه جامعه اسلامی بچشاند. امام باقر و امام صادق (ع) با تمام توان خود در مقابل انحرافها، بدعتها و افکار و عقاید باطل ایستادگی کردند و با ایجاد بزرگترین دانشگاه در مدینه و تدریس همه علوم و فنون و تربیت شاگردان زیاد، احیای اسلام ناب را  به صورت بنیادین آغاز نموده و قواعد و اصول زیادی را در «فقه»، «حدیث» و «کلام» تبیین نمودند تا آیندگان با تکیه بر آنها بتوانند راه خود را به روشنی پیدا کنند، بی تردید یکی از مهم ترین دستاوردهای این مکتب را باید تفکیک بین اسلام ناب محمدی و اسلام اموی و عباسی به شمار آورد.
در اسلام دو جریان فکری در برخورد با حدیث به وجود آمده بود یک عده قرآن و روایات را اصل قرار دادند و راه تفکر درباره مفاد احادیث و نقد محتوای آن را بر خود سد نمودند که به این جریان اهل حدیث یا همان نص گراها گفته می شود و عده ای دیگر قائل بودند که از قرآن و روایات به عنوان دو منبع باید استفاده نمود و عقل را به عنوان یک ابزار در استفاده از این دو منبع قرار داد که در این پژوهش از آن به عنوان عقل گرایان نام برده می شود و اینکه می گوییم جریان حدیثی، منظور این نیست که در داخل حدیث دو جریان به وجود آمده است بلکه منظورمان دو نوع برخورد مسلمانان با حدیث است
نکته دیگری که در عصر حدیثی صادقین (علیهما السلام) باید بدان توجه نمود، فعالیتهای دفاعی این دو بزرگوار در مقابله با تبلیغ و ترویج مذاهب کلامی مختلف هست اضافه بر مکاتب مختلف فقهی، فرقه های منحرف کلامی همچون غلات، مرجئه، زنادقه، معتزله، کیسانیه، خوارج، جبریه، مفوضه، زیدیه، نیز در این دوران مشغول فعالیت بودند، این افراد با شیعیان تعامل برقرار کرده و در صدد اثبات حقانیت خود و ابطال آرای شیعیان برمی آمدند، در برابر حضور و فعالیت این فرق، اهل بیت (علیهم السلام) ناگزیر به مقاومت و دفاع بودند، صادقین (علیهما السلام) پر دو محور: آگاه نمودن شیعیان و هشدار به آنها درباره این افکار و اعمال مسموم و امر به بر حذر بودن از آنها، به مبارزه مستقیم با منحرفین و از صحنه خارج نمودن آنان با ایشان مقابله می کردند، با توجه به اوضاع آن زمان که بحث های کلامی در آن زیاد بود برخی از اصحاب امام صادق (ع) از جمله زراره بن اعین، مؤمن الطاق، هشام بن حکم و هشام بن سالم نظریات و آراء و مکتب های خاصی برای خود پایه گذاری کرده بودند ولی یک فرق بارز بین این افراد و متکلمان دیگر وجود داشت و آن مقامی بود که به عقل و فکر بشری در ایدئولوژی هر گروه داده می شد برای متکلمان ستی، عقل و استدلال عقلانی مرجع تصمیم گیرنده نهایی بود و نتیجه آن هر چه بود باید پیروی می شد اما برای متکلمان شیعه، عقل ابزار بود و منبع اعلای دانش و مرجع نهایی آگاهی و کشف واقع، امام بود که آن قواعد و مبانی کلامی خود را از تعلیمات وی می گرفتند. این بر اساس دستوری بود که صریحا از جانب حضرت صادق (ع) بر آنان مقرر شده بود در همان دوران نیز بسیاری از اصحاب ائمه با کلام و بحث های کلامی رابطه خوبی نداشتند و همواره با متکلمان سر ناسازگاری داشتند.
و دوری از معارف وحی و شرایط سیاسی حاکم بر جامعه سبب ایجاد جریان های انحرافی زیادی در آن دوران چه در میان اهل سنت و چه در میان شیعیان شد و گروهی نیز که از آنها با عنوان زندیق یاد می کنند باعث جعل و وضع حدیث شده بودند که صادقین (ع) ضمن رد باورهای انحرافی این گروهها، همواره در صدد روشن کردن حقیقت برای آنها و در صورت مؤثر نبودن ارشاداتشان، آنها را طرد و به اصحاب خویش دستور دوری گزیدن از این جریان ها را می دادند.
پایان نامه حاضر در صدد است جریان های حدیثی عصر صادقین (ع) را شناسایی و موضع ایشان را در برابر هریک از این جریان ها بیان نماید. این پایان نامه که در چهار فصل تدوین شده است ابتدا به معرفی جریانهای عصر صادقین (ع) و بررسی عقائد وافکاری هر یک از آنها پرداخته، سپس معرفی شخصیتهای ویا رهبران این جریانها و در نهایت به روش برخورد، مناظرات و گفتگوهای صادقین (ع) با این جریانها و بزرگان آن اشاره می کنیم همچنین تبیین رویکرد هدایتی صادقین (ع) و نحوه تعامل این بزرگواران با جریان های حدیثی افراطی عصر خویش مواردی است که در این پایان نامه مورد بررسی قرار می گیرد.

اهمیت و ارزش تحقیق
در منطق قرآن کریم برای ایجاد دوستی و الفت با گروهها نه تنها دشمن تراشی روا نیست بلکه تا جایی که به اصول ارزشی لطمه ای وارد نشود به رسول اکرم (ص) دستور داده می شود در جهت جذب آنها تلاش نماید. آنها را از دشمنی با اسلام منصرف سازد، تعامل با اندیشه های مخالف و بررسی آراء و افکار عامه مسلمانان و جریان های حدیثی مختلف ایجادشده در جامعه مسلمین در عهد صادقین (ع) می تواند به عنوان راهگشا در برخورد با جریان ها و افکار مختلف فکری در عصر حاضر باشد تا به این وسیله بتوان خطر و مرز صادقین برای آزادی در بیان در عصر خود را شناسایی کرده و نشان دادن اینکه این دو بزرگوار به چه کسانی اجازه ورود به بحث های کلامی داده می شده و با چه جریانهای به شدت مخالفت می شده است

اهداف تحقیق
شناخت جریان های حدیثی عصر صادقین (ع)

  • تبیین مبانی و خاستگاه فکری اندیشه های حاکم بر فضای شیعه و اهل سنت
  • تبیین سیره و روش مواجهه صادقین (ع) با جریان های حدیثی عصر خویش

فرضیه ها یا سؤال های تحقیق:

  • جریان های حدیثی حاکم در عصر صادقین (ع) کدم اند؟
  • مبانی فکری و عقیدتی جریان های حدیثی حاکم در عصر صادقین (ع) چیست؟
  • روش برخورد صادقین (ع) با جریان های حدیثی عصر خویش چگونه بوده است؟

پیشینه تحقیق
سیره معصومان (ع) به ویژه صادقین (ع) همواره مورد توجه دانشمندان اسلامی و دوستداران خاندان عصمت و طهارت بوده است؛ و در بیان زندگی نامه و سیره اخلاقی و تربیتی ایشان کتاب ها و مقالات زیادی نوشته شده است؛ اما مقاله یا پایان نامه ای که به طور خاص جریان های حدیثی عصر صادقین (ع) را بررسی کند وجود ندارد

 

چکیده :

چکیده عصر صادقین (ع) یکی از پرتحول ترین دوران در تاریخ اسلام است؛ این دوران با تضارب افکار و اندیشه‌ها و پیدایش نحل مختلف و انواع انحراف‌ها، بدعت‌ها و ا فکار و عقاید باطل در جامعه همراه بود. با بررسی کتب حدیثی، تاریخی، رجالی و کتاب‌های فرقه شناسی این نکته حاصل می‌شود که جریان‌های مختلفی در آن دوران فعال بوده‌اند. در میان اهل سنت می‌توان به دو جریان رأی گرا به مرکزیت کوفه و جریان نص گرا به مرکزیت مدینه اشاره کرد. اوج رأی گرایی در این دوران به‌ویژه نزد ابوحنیفه به حدی رسیده بود که می‌توان به جرات بیان کرد که بیشترین تلاش فرهنگی امام صادق (ع)، مبارزه با رأی گرایی بوده است. ایشان برای حفظ شیعیان از افتادن به دام رأی و قیاس، آن‌ها را به سمت اجتهاد صحیح با استفاده از آموزه‌های وحی سوق دادند. از طرفی توجه بیش‌ازاندازه به عقل در حوزه کلام اهل سنت باعث پیدایش فرقه‌های مختلف کلامی شده بود. صادقین (ع) باتربیت شاگردان همچون زراره، مؤمن الطاق، هشام بن سالم و ابو بصیر و...توانستند در سایه تعالیم وحیانی، فهم عقلانی از درون‌مایه‌های معارف وحیانی به دست آورده و از آن در مقابل جریان‌های دیگر دفاع نمودند. در میان اهل سنت افراط در نص گرایی راه تعقل و تدبر در معارف دینی را بسته بود و صادقین (ع) با هرگونه افراط‌وتفریط در عقل‌گرایی مبارزه و در تعامل با بزرگان اهل سنت همواره موارد لازم را به آن‌ها گوشزد و آن‌ها را نسبت به انحرافاتشان آگاه می‌ساختند. در همین دوران اندیشه‌های انحرافی زیادی چون خوارج، مرجئه، قدریه، جبریه، صوفیه، زنادقه و غلات رواج پیداکرده بود که صادقین (ع) با عقاید آن‌ها به مقابله پرداخته و در مناظرات و گفتگوهایی که با بزرگان این فرقه‌ها داشته همواره خطا آن‌ها را برایشان تبیین کرده است در برخی موارد به‌شدت با این جریان مقابله کرده و اصحاب را از افتادن به دام آن‌ها بر حذر داشته است. کلیدواژه‌ها: امام باقر (ع)، امام صادق (ع)، سیره شناسی، جریان‌های حدیثی، اصحاب رأی، غلات

 

مشاهده نمونه فایل و خرید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۸ ، ۱۰:۲۸
admin .