فروش پایان نامه و تحقیق

فروش پایان نامه و تحقیق

فروش پایان نامه و تحقیق

فروش پایان نامه و تحقیق

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کمردرد مزمن» ثبت شده است

عنوان : تدوین مدل روانشناختی بومی درمان کمر درد مزمن و مقایسه اثربخشی آن با درمان شناختی رفتاری در زنان

 

مقطع : دکتری روانشناسی

تعداد صفحات : 373

 

بخشی از متن:

کمر درد مزمن یکی از فراگیرترین انواع درد است که بر میلیون ها نفر در سراسر جهان تأثیر گذاشته و انسانها در سراسر زندگی خود از آن رنج می برند.این در حالی است که زنان آستانه و قدرت تحمل پایین تری در برابر درد دارند و در مجموع دردهای موقتی بیشتری را تجربه می کنند. این بیماری دارای علل چندگانه ای است و تشخیص دقیق گاهی دشوار است. کمردرد یکی از چالش انگیزترین مشکلات پزشکی در کشورهای صنعتی و در حال پیشرفت بوده و شیوع بالایی دارد و و سلامت عمومی، روانشناختی و بهزیستی اجتماعی و اقتصادی افراد را تحت تأثیر قرار می دهد براساس آمار سازمان بهداشت بهداشت جهانی،  80درصد از جمعیت انسانی در طول زندگی خود دست کم یک بار و در حدود 90 درصد، بیش از یک بار به کمردرد دچار می شوند. از سوی دیگر،  75 درصد این جمعیت کمردرد را در اوج سنین کار و تولید یعنی سنین  30 تا 59 سالگی تجربه می کنند و دلیل 25 درصد از هزینه های جبرانی ناشی از ناتوانی در محیط کار، کمردرد مزمن است. ناتوانی فیزیکی همراه با این بیماری معمولاً شدید و طولانی مدت است. درمان در اغلب موارد موثر واقع نمی شود و بیمار نگران، ناشکیبا و ناراحت غالباً به اقدامات درمانی گوناگونی روی می آورد. این بیماری مزمن، تمامی جنبه های زندگی نظیر برنامه های روزانه، سطوح استقلال فعالیت های شناختی و جسمانی، کار، روابط صمیمانه، والدگری و بهزیستی هیجانی را تحت تأثیر قرار می دهد

درد پدیده ای متشکل از مجموعه ای از علائم زیستی، روانی و اجتماعی می باشد که از سطح فردی بسیار فراتر رفته و به معضلی اجتماعی بدل گشته است. درد نه تنها با رنج و ناراحتی همراه است و از این رو شاخصی از کیفیت زندگی و بهداشت روانی به حساب می آید بلکه نشانه ای از یک اختلال زیربنایی و لذا علامتی از بیماری به شمار می آید)کاری هالت و براتبرگ .(1998 ،احساس درد تجربه ای است که معمولی ترین نشانه بیماری یا آسیب به شمار می رود و فرد را نیازمند مراقبت بهداشتی و درمانی می نماید. هیچ یک از علائم و نشانه های جسمانی به گستردگی درد نمی باشد و بر پایه تعریف انجمن بین المللی بررسی درد» ،(1994)تجربه حسی و هیجانی ناخوشایندی است که با آسیب بافتی واقعی یا بالقوه همراه است یا برحسب چنین آسیبی توصیف می شود«. بر اساس این تعریف، درد همواره تجربه ی ذهنی است؛ بنابراین پژوهشهایی که در مورد مدت، شدت، ماهیت و دیگر ویژگیهای درد چون مستمر بودن و یا عود کننده بودن آن صورت میگیرد به ناچار بر روشهای خودگزارش دهی استوار است)اصغری و نیکولاس .(2001 ،برطبق برآوردهای بدست آمده از هر سه نفر، یک نفر از درد مزمن رنج می برد که این مسأله با کاهش کیفیت زندگی وابسته به سلامتی و سطوح بالای برآشفتگی های روانی در ارتباط است)مرکز ملی آمارهای سلامتی آمریکا .(2006 ، درد مزمن، غالباً پیامدهای روانشناختی ناخوشایندی مانند افسردگی، اضطراب، تنهایی، ناامیدی، ناکامی، خشم و اختلالات روانشناختی از قبیل اختلالات خلقی، اختلالات خواب، اختلال در کارکردهای روزانه و نگرانی در مورد آینده نیز برای افراد مبتلا به همراه دارد)وایت، .(2001 مطالعات همه گیرشناسی درد که بیشتر در اروپای غربی، آمریکای شمالی، استرالیا و نیوزیلند انجام شده است و غالباً ملاک زمانی 3 ماه یا  6 ماه را برای مزمن انگاشتن درد پذیرفته اند حاکی از آن است که درد مزمن مستمر و عود کننده رایج است)باسولز ، بوسچ، کامپیلو، کانلاس، الادی بانوس1999 ، بوشر، ریگی و سوپ،1991؛ بلیث، مارچ، بمابیک، جورم، ویلیامسون و کازین2001 ،مانتیسلکا، کومپوسالا، آهونن، کاهونن، ویناماکی، هالونن، تاکالا .(2001 ،درد مزمن به عنوان دردی که طی  6 ماه گذشته دست کم به مدت 3 ماه هر روز ادامه داشته است، تعریف شده است)انجمن بین المللی مطالعه درد، .(1994

پژوهشهای محدودی که در ایران درباره شیوع درد انجام شده است حاکی از شایع بودن پدیده درد است. گزارش نتایج دومین طرح ملی سلامت و بیماری در ایران) ،(1380میزان شیوع درد در نواحی پنج گانه بدن را بدین شرح مطرح نموده است: درد پشت و کمر) 17/9درصد(، گردن) 7/6درصد(، لگن خاصره) 4/1درصد(، درد مفاصل کوچک) 5/5درصد( و درد مفاصل بزرگ) 15/3درصد(. یافته های این مطالعه نشان می دهد که احتمال بروز دردهای استخوان و مفاصل)پشت و کمر، گردن، لگن خاصره، درد مفاصل کوچک و درد مفاصل بزرگ( با بالا رفتن سن بیشتر می شود و در کلیه سنین، میزان شیوع این دردها در زن ها بیشتر از مردها است در سطح دنیا نیز از میان آسیبهای اسکلتی، کمردرد بالاترین رقم شیوع را به خود اختصاص داده) %60تا  (%80و ابتلا به کمردرد مزمن  پیامدهای پزشکی و اجتماعی- اقتصادی و روانی عمده ای دارد)واند و اکونل،2 .(2008برای مثال، هزینه های درمان، استفاده از بیمه و خدمات بهداشتی، کاهش تولید ناشی از مرخصیهای استعلاجی بیماران شاغل و غیبت از کار، هزینه خسارت به آسیب دیدگان ناشی از این دردها در ایالت متحده آمریکا سالیانه بالغ بر 50میلیارد دلار می باشد)هالپرن، هیبرت، نردین، گولدشیدر و کرین2001 ، ولاین، دی جونگ، گیلن، هیوتز، ون بروکلن .(2001 ،کمردرد با توجه به ماهیتش، شرایطی خوش خیم دارد. بسیاری از بیماران ظرف چند هفته بهبودی پیدا می کنند، اما در برخی موارد عوارض باقی مانده و عود مکرر درد دیده می شود)سیبن، پورتجیس، ولاین، نوتنراس .(2005 ،

هرچند تعریف درد مزمن بسیار مشکل است، اما اکثر متخصصین بالینی بر این موضوع اتفاق نظر دارند که کمردرد، در صورت عدم تسکین پس از  6 تا  12 هفته، با بروز مجدد درد پس از این زمان، مزمن تلقی می شود)لی، کرونیستر و بیشاپ .(2008 ،مدت و شدت درد غیر قابل پیش بینی بوده و مستقیماً با میزان آسیب، دوره و نوع درمان مرتبط نمی باشد)رید،  .(2004بیمارانی که به مدت طولانی مبتلا به کمردرد مزمن هستند، مستعد ناتوانیهای جسمی و دامنه ای از مشکلات روانشناختی و اجتماعی می باشند)ناتوینگ و همکاران (2002 ،7که به طور غیر مستقیم هزینه هایی برای فرد در بر دارد)اسپنک لینک، هاتون و هرمنز .(2002 ،میزان شیوع افسردگی عمده در مبتلایان به درد مزمن نسبت به متوسط جمعیت عمومی به طور قابل ملاحظه ای بالاتر است) 20درصد در مقابل کمتر از  8 درصد()کسلر، برگلاند، دملر، جین، کوزتس، مریکانگاس، راش، والترز و وانگ2003 ، کوری و وانگ .( 2004 ،یافته های موجود حاکی از آن است که درد مزمن صرفاً نه یک علامت بلکه بسیار فراتر از حد یک علامت یا یک نشانگان می باشد)کرومبی و اوکلی دیویس1999 ،باسولز و همکاران،  (1999اما همواره باید به خاطر داشت که درد مزمن، ناتوانی و از کارافتادگی ناشی از آن دارای هزینه های غیر قابل محاسبه بسیاری است. رنج بسیار افراد مبتلا، تجربه مشکلات روانشناختی و رفتاری شدید، مانند احساس درماندگی، افسردگی، اضطراب و رفتار جستجوی دارو، به علاوه، تأثیر منفی درد موجب پیامدهای زیستی، روانی، اجتماعی بر بهداشت روانی و عملکرد شغلی، اجتماعی و خانوادگی فرد مبتلا گردیده و به موازات استمرار درد و مزمن شدن آن، بخشهای گوناگون زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می دهد و الگوهای شناختی و رفتاری خاصی را پدید می آورد، همچنین تهدیدی که ناتوانی و ازکار افتادگی برای بقای نهاد خانواده به بار می آورد را می توان در شمار این گونه هزینه های غیرقابل محاسبه دانست. ناتوانی در برخورداری از عملکردی مطلوب و سرخوردگی از اقدامات درمانی به افسردگی، یأس و ناامیدی بیمار می انجامد. بیمار به تدریج در می یابد که داروهای ضد درد، اثرات جانبی چون خواب آلودگی، کاهش قدرت تمرکز، گیجی و یبوست به وجود می آورد که این گونه اثرات جانبی به نوبه خود وضع را وخیم تر می کند. بررسیهای انجام شده در زمینه نیمرخ روانی بیماران مبتلا به کمردرد حاکی از شیوع بیشتر اختلالات روانپزشکی در بین آنها نسبت به جمعیت عادی است)درش، گچل و پلاتین.(2002 ،اگرچه در سالهای اخیر در سایه بالندگی مدل زیستی، روانی- اجتماعی بیماری ها توجه به جنبه های روانی-اجتماعی همه بیماریهای مزمن افزایش یافته است)دروتر، ویدرسپون و پترسون (2006 ،اما هنوز در حیطه مسائل مسائل روانی- اجتماعی بیماری کمردرد مزمن مسائلی به چشم می خورد که به بررسیهای بیشتر نیاز دارد. یک مدل زیستی- روانی- اجتماعی نیاز به این دارد که روابط متقابل بین عوامل جسمانی، روانشناختی و اجتماعی را در ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر مورد نظر قرار دهند. مکانیسم های تأثیر عوامل روانشناختی برکمردرد مزمن و شناسایی این عوامل در جهت یکپارچه سازی درمانهای روانشناختی جهت افزایش اثربخشی درمانهای سنتی مرسوم و بومی سازی مفاهیم با توجه به فرهنگ ایرانی- اسلامی، همگی جنبه های روانی- اجتماعی بیماری کمردرد مزمن را شامل می شود که به پژوهشهای بیشتر نیازمندند و پژوهش حاضر به سهم خود در پی بررسی و پاسخگویی به برخی از این مسائل بوده است

چکیده :

چکیده هدف از پژوهش حاضر در بخش نخست، مقایسه میانگین نمرات درد و متغیرهای روانشناختی مرتبط با آن، در دو گروه افراد مبتلا به کمردرد مزمن و افراد سالم بود. همچنین تعیین توان پیش بینی درد توسط متغیرهای جمعیت شناختی و روانشناختی مرتبط با آن، بررسی نقش تعدیلی ذهن آگاهی در رابطة بین درد و فاجعه آفرینی درد و تعیین نقش واسطه ای اضطراب در رابطة بین هشیاری توجه ذهن آگاهانه با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت جسمانی و روانی از دیگر اهداف این پژوهش بود. سپس به منظور استخراج عوامل درمان روانشناختی بومی اثرگذار بر کمردرد مزمن مصاحبه با بیماران(30 نفر) انجام گرفت و در نهایت اثربخشی دو درمان روانشناختی بومی و شناختی- رفتاری بر درد، فاجعه آفرینی درد و خودکارآمدی درد بیماران مورد مقایسه واقع شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که زنان مبتلا به کمردرد مزمن(144 نفر)، درمتغیرهای درد، فاجعه آفرینی درد، باورهای ترس- اجتناب نمرات بالاتری داشتد، اما ذهن آگاهی وکیفیت زندگی آنها در دو بعد جسمانی و روانی، نسبت به گروه سالم(51 نفر) پایین تر بود(05/0>p). نتایج رگرسیون حاکی از آن بود که از بین متغیرهای مورد مطالعه در رگرسیون، بهترین پیش بینی کننده برای درد به ترتیب کیفیت زندگی مرتبط با سلامت جسمانی، باورهای ترس- اجتناب، فاجعه آفرینی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت روانی بودند. همچنین یافته ها نشان داد که رابطة بین درد و فاجعه آفرینی درد توسط هشیاری توجه ذهن آگاهانه تعدیل می شود و اضطراب در رابطة بین هشیاری توجه ذهن آگاهانه با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت جسمانی و روانی نقش واسطه ای دارد. در بخش آخر پژوهش، 41 بیمار به طور تصادفی در سه گروه گمارده شدند. گروه درمان روانشناختی بومی(15 نفر)، گروه درمان شناختی- رفتاری(13 نفر) و گروه کنترل(13 نفر). همه بیماران قبل و بعد از انجام مداخله، پس ازآن و 2 ماه بعد از اتمام آن، مقیاس چندبعدی درد، فاجعه آفرینی و خودکارآمدی درد را تکمیل کردند. یافته ها، حاکی از آن بود که دو گروه مداخله دارای نمرات پایین تری در متغیرهای درد و فاجعه آفرینی درد و نمرات بالاتری در خودکارآمدی درد نسبت به گروه کنترل در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری داشتند(05/0>p). اما نمرات خودکارآمدی دو گروه درمان روانشناختی بومی و درمان شناختی- رفتاری در مقایسه با هم معنادار نبود. نمرات درد در گروه درمان روانشناختی بومی، در مرحله پیگیری و نمرات فاجعه آفرینی درد در مرحله پس آزمون پایین تر از گروه درمان شناختی-رفتاری به دست آمد(05/0>p). کلیدواژه ها: کمردرد مزمن، فاجعه آفرینی درد، خودکارآمدی، درمان شناختی- رفتاری، درمان روانشناختی بومی.

 

 

مشاهده نمونه فایل و خرید

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۸ ، ۰۸:۲۶
admin .